زمان مطالعه :10 دقیقه
چکیده این مطلب : عزتنفس و اعتماد به نفس همیشه با هم به همراه نیستند. ممکن است فردی به توانایی های خود اطمینان داشته باشد اما عزتنفس پایینی داشته باشد. وقتی در زمینههای زندگیمان اعتماد به نفس داریم، ممکن است به افزایش حس کلی خود کمک کند و به ما امکان میدهد همزمان روی هر دو کار کنیم. در واقع یک فرد میتواند توانایی های خود را باور داشته باشد و بر اساس باورهای خود عمل کند. چنین افرادی ممکن است در کاری که انجام می دهند بسیار خوب باشند اما همچنان عزتنفس یا عشق به خود پایینی دارند. با این حال، داشتن عزتنفس بالا بدون اعتماد به نفس و بلعکس دشوار است.
تفاوت اعتماد به نفس و عزتنفس در چیست؟
آیا به نظرتان اعتماد به نفس و عزتنفس به یک معناست؟
چطور عزتنفس یا اعتماد به نفس پایین میتواند بر زندگی افراد تأثیر بگذارد؟
عزتنفس (Self esteem) به معنی احساس ارزشمندی درونی است. اینگونه که به فرد کمک میکند از ارزش و شایستگیهای خود مطلع باشد و خود را شایسته و لایق احترام بداند. در واقع واژه «Esteem» بیش از هر چیزی با ارزش و احترام گره خورده و زمانی که از عزت و یا حرمت نفس سخن میگوییم، منظورمان این است که فرد خود را ارزشمند و محترم بداند و باور داشته باشد که شایسته دریافت ارزش و احترام است. البته که این ارزشمندی فقط منحصر به خود فرد نمیشود و عزتنفس باعث میشود که فرد، دیگران را نیز ارزشمندی و شایسته احترام بداند.
عزتنفس باعث میشود فرد در روابط خود حد و مرزهایی قائل شود، با شهامت باشد و به موقع نه بگوید. در واقع عزتنفس هسته کلیدی هر رابطه سالمی است. ما اگر احساس ارزشمندی نکنیم، طبیعتاً به راحتی به دیگران اجازه میدهیم که حقوق ما را پایمال کنند، به ما بیاحترامی کنند و روی مرزهای شخصی ما پا بگذارند. از طرف دیگر اگر ما به ارزشمندی دیگران بیتوجه باشیم، به راحتی به خود حق میدهیم که حقوق آنها را زیر پا بگذاریم و به آنها بیاحترامی کنیم. همانطور که میبینید عزتنفس بیش از هرچیزی با احترام و ارزشمندی به خود و دیگران گره خورده و به ما کمک میکند که روابطی خوب و سالم داشته باشیم.
اعتماد به نفس (Self Confidence) به معنی باور داشتن به تواناییها و مهارتهایمان است. اعتماد به نفس بیش از هر چیز با احساس خودکارآمدی (Self efficacy) گره خورده است و باعث میشود که فرد خود را برای انجام کارهایش به اندازه کافی توانمند و ماهر ببیند.
اگر کمی دقیقتر بخواهم به اعتماد به نفس (کلیک کنید)، بپردازم باید بگویم که اعتماد به نفس دو بال مهم دارد. بال اول توانمندی است. در واقع ما برای داشتن اعتماد به نفس نیازمند یک توانمندی خاص هستیم. بال دوم نیز باور است. در واقع ما ابتدا باید در یک حیطه توانمند باشیم و سپس به آن توانایی اعتماد کنیم. در نهایت ترکیب توانمندی و باور به توانمندی باعث میشود که ما اعتماد در آن حیطه اعتماد به نفس داشته باشیم. اگر این دو با یکدیگر نیایند این خطر وجود دارد که ما در آن حیطه دچار اعتماد به نفس کاذب شویم که میتواند آسیبهایی را به ما بزند.
به این دلیل از کلمه «حیطه و یا موضوع خاص» استفاده میکنم که اعتماد به نفس یک ویژگی مطلق و پایدار نیست؛ بلکه بسیار متأثر از موقعیت است. در واقع ما میتوانیم در یک حیطه کاملاً توانمند و با اعتماد به نفس باشیم و در حیطه دیگری کاملاً بیاعتماد به نفس باشیم. برای مثال من برای صحبت به زبان انگلیسی اعتماد به نفس کافی را دارم، اما برای رانندگی کردن پر از ترس و نگرانی میشوم و اعتماد به نفس بسیار کمی دارم. پس این را نیز نباید فراموش کرد که اعتماد به نفس یک ویژگی مطلق و جامع نیست و در موقعیتهای مختلف میتواند به شدت تغییر کند.
پیشنهاد ما برای شما: دکتر "جو دیسپنزا" در کتاب "شکست عادتهای کهنه" (کلیک کنید)، اینگونه به احساسات اشاره میکند که: «ما هر بار که فکر میکنیم، پیامی به بدن داده میشود که مواد شیمیایی مخصوص و مرتبط با فکرمان تولید کند، این پیامها به غدههای بدنمان ارسال میشود، و هر کدام با توجه به فکر درون ذهن ما، مواد شیمیایی مربوطه را تولید میکند». بنابراین افکار ما احساسات و عواطف ما را تولید میکنند.
احتمالاً با توجه به تعاریف تاکنون به تفاوت اعتماد به نفس و عزتنفس پیبرده باشید. به صورت کلی عزتنفس و اعتماد به نفس میتوانند با یکدیگر همراه شوند اما هیچ لزومی برای حضور یا عدم حضور مشترک آنها وجود ندارد. برای درک این دو مفهوم در این قسمت کمی جزئیتر به دو تفاوت مهم اعتماد به نفس و عزتنفس میپردازیم:
1) هسته اصلی عزتنفس، ارزشمندی و هسته اصلی اعتمادبهنفس، توانمندی.
عزتنفس با ارزشمندی و احترام گره خورده. این در صورتی است که اعتماد به نفس با توانایی در هم تنیده شده است. در واقع عزتنفس باور به ارزشمندی و حرمت و احترام است، در صورتیکه اعتماد به نفس باور به توانمندی و مهارت است. زمانی که از عزتنفس سخن میگوییم منظور این است که فرد اول از همه خود را، و به دنبال آن دیگران را ارزشمند و شایسته احترام بداند. اما زمانی که از اعتماد به نفس سخن میگوییم منظور این است که فرد در یک حوزه خاص خود را توانا و ماهر بداند.
2) عزتنفس احساسی کلی و فراگیر ، اعتماد به نفس احساسی موقعیتمحور.
زمانی که از عزتنفس سخن میگوییم منظورمان، احساسی کلی و فراگیر مبنی بر ارزشمند بودنمان است. اینگونه که خود را با وجود نقاط قوت و ضعفمان بپذیریم و با وجود ضعفهایمان نیز خود را شایسته احترام و ارزش بدانیم. اما زمانی که از اعتماد به نفس سخن میگوییم منظورمان توانمند بودن در یک حوزه خاص و باور و اعتماد به آن توانایی است.
طبیعتاً هیچ فردی نمیتواند در همه زمینهها اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، چرا که هیچ فردی در تمام زمینهها توانایی کافی را ندارد و توانایی او به چند حوزه خاص محدود میشود. اما یک فرد میتواند به صورت کلی و در رابطههایش عزتنفس بالایی داشته باشد و همواره احترام و ارزشمندی خود را فارغ از موقعیت و شرایط در اولویت بگذارد.
اگرچه فرق عزتنفس با اعتماد به نفس وجود دارد. در عین حال عزتنفس و اعتماد به نفس در مواردی با هم دیگر شباهتهایی نیز دارند. شباهتهای عزتنفس و اعتماد به نفس عبارتند از:
هر دو به نگرش و ادراک فرد نسبت به خود مربوط میشوند و جزئی از شخصیت و هویت او هستند.
هر دو در رشد و تعاملات اجتماعی فرد نقش مهمی دارند و بر روابط بین فردی تأثیر میگذارند.
عزتنفس و اعتماد به نفس بالا منجر به احساس خوشبختی و رضایت از زندگی بیشتر در افراد میشود.
افرادی که از عزتنفس و اعتماد به نفس برخوردارند، اغلب انگیزه و عملکرد بهتری دارند.
عزتنفس و اعتماد به نفس پایین هر دو میتوانند منجر به افسردگی و اضطراب شوند.
پایه و اساس عزتنفس با اعتماد به نفس در دوران کودکی شکل میگیرد و تا حد بسیاری تحت تأثیر عوامل محیطی و تربیتی قرار دارند.
هر دو مفهوم تا حدودی قابل تغییر و بهبود هستند و میتوان با آموزش و مشاوره آنها را ارتقاء داد.
برای اینکه ترس، استرس، اضطراب و آشوبِ درونی را از روتین روزمرهتان کنار بگذارید و بجای آنها وضعیت هیجانیتان را آزادانه انتخاب کنید و احساس خوشبختی، خلاقیت و آرامشتان را به حداکثر برسانید، "دکتر داسون چرچ" در "دورهی مغز عارف" (کلیک کنید)، سادهترین و سریعترین راه برای تحقق این انقلابِ درونی را در اختیار شما قرار میدهد تا آرامش و شادی برایتان مانند نفس کشیدن راحت و آسان شود.
پس از بیان تفاوت عزتنفس و اعتماد به نفس لازم است که به این سؤال پاسخ دهیم که اعتماد به نفس مهمتر است یا عزتنفس؟ در حقیقت شاید نتوان به سادگی به این سؤال پاسخ داد زیرا در موضوعات ارتباطی و به صورت کلی علوم انسانی، بیان پاسخ قطعی کار صحیحی نیست. اما با توضیحاتی که در ادامه خواهیم داد میتوان متوجه شد که عزتنفس ابزار پایدارتر و کلیدیتری است.
اولین دلیل برای اینکه میخواهم بگویم عزتنفس مهمتر از اعتماد به نفس است، این است که عزتنفس یک خصیصه پایه به شمار میآید و حس ارزشمندی ما را بیان میکند اما اعتماد به نفس در هر کاری ممکن است وجود داشته باشد یا خیر! به این معنی که فردی یا عزتنفس زیادی دارد یا خیر اما همان فرد میتواند در کاری اعتماد به نفس داشته باشد و در کاری دیگر نداشته باشد! مثلاً شما اگر عزتنفس داشته باشید، بدون هیچ تردیدی میتوانید این حس ارزشمندی را در خود میبینید که با تمرین و یادگیری، اعتماد به نفس خود را ارتقا دهید
عزتنفس و اعتماد به نفس همیشه با هم به همراه نیستند. ممکن است فردی به توانایی های خود اطمینان داشته باشد اما عزتنفس پایینی داشته باشد. به عنوان مثال، یک ورزشکار حرفه ای یا افراد مشهور ممکن است اعتماد به نفس زیادی به توانایی های خود داشته باشند، اما ممکن است از عزتنفس پایین رنج ببرند و به ارزش خود شک کنند. با این حال، وقتی در زمینههای زندگیمان اعتماد به نفس داریم، ممکن است به افزایش حس کلی خود کمک کند و به ما امکان میدهد همزمان روی هر دو کار کنیم.
در واقع یک فرد میتواند توانایی های خود را باور داشته باشد و بر اساس باورهای خود عمل کند. چنین افرادی ممکن است در کاری که انجام می دهند بسیار خوب باشند اما همچنان عزتنفس یا عشق به خود پایینی دارند. با این حال، داشتن عزتنفس بالا بدون اعتماد به نفس و بلعکس دشوار است.
گفتن چیزهای منفی و انتقاد از خود
شوخیهای منفی با خود
تمرکز بر نکات منفی خود و نادیده گرفتن دست آوردهای شخصی
خودسرزنشگری
برتری دادن دیگران نسبت به خود
فکر کردن به اینکه لیاقت خوش گذراندن را ندارند.
عدم پذیرش تعارف
اجتناب از چالشها به دلیل ترس از شکست
بیش از حد ناراحت شدن از عدم تأیید یا انتقاد
دارای احساس غمگینی، افسردگی، اضطراب، شرم، عصبانیت یا بیارزشی
بسیاری از مردم عزتنفس پایین یا اعتماد به نفس پایین را تجربه میکنند. برخی فقط در شرایط خاص تحت تأثیر قرار میگیرند، اما برای برخی دیگر میتواند محدود کننده باشد. اگر عزتنفس پایین یا اعتماد به نفس پایینی دارید، ممکن است متوجه شوید که تجربیات منفی یا ناامیدکننده فردی بر احساس شما نسبت به خودتان تأثیر میگذارد. این میتواند باعث ایجاد یک چرخه خود تداومی از تفکر منفی شود که در آن انتظارات منفی برای آینده، شما را از تلاش منصرف می کند و منجر به نتایج ناامید کننده می شود.
به عنوان مثال، اگر اعتماد به نفس ندارید و برای یک تکلیف نمره پایینی دریافت میکنید، ممکن است فکر کنید، “چه چیز دیگری می توانم انتظار داشته باشم؟ من احمق هستم. نمره من، این نکته را ثابت می کند“. اگر عزتنفس خوبی دارید و نمره پایینی دریافت میکنید، ممکن است فکر کنید، “تعجب میکنم کجا اشتباه کردم؟ اشتباهم را پیدا میکنم تا دفعه بعد بهتر عمل کنم”. اگرچه ممکن است از نمره پایین ناامید شوید، اما به عنوان یک فرد احساس نمیکنید که بیارزش هستید.
اگر به دنبال تغییر رفتار و عادتهای خود هستید، "دوره عادتهای اتمی" اثر "جیمز کلیر" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند در اختیار شما قرار داده شده است، را از دست ندهید. در این دورهی شگفتانگیز راههای سادهای به شما آموزش داده خواهند شد، تا روتین روزانهتان را تغییر داده و به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید.
به شدت از خودشان انتقاد میکنند.
ویژگیهای مثبت خود را نادیده میگیرند.
فکر میکنند که نسبت به همسالان خود بیارزش هستند.
از کلمات منفی برای توصیف خود استفاده میکنند مانند احمق، چاق، زشت.
یکی از موارد تفاوت عزتنفس و اعتماد به نفس، خود صحبتی منفی است.
فرض میکنند که شانس نقش مهمی در تمام موفقیتهای آنها دارد.
خودسرزنشگری برای مواردی که هیچ کنترلی بر روی آنها ندارند، مانند اقدامات افراد دیگر یا نیروهای اقتصادی، زمانی که کارها اشتباه میشود.
نپذیرفتن تعاریف
به چیزهایی فکر کنید که در آنها خوب هستید- نقاط قوت شما چیست؟
چیزهای کوچک زندگی خود را جشن بگیرید – وقتی حتی به یک چیز کوچک دست پیدا کردید، به خودتان جایزه بدید.
تفکرات منفی خود را به چالش بکشید – به دنبال توضیحات جایگزین باشید و همه چیز را در چشم انداز مثبت قرار دهید.
به چیزهایی فکر کنید که میتوانید تغییر دهید – نگران چیزهایی نباشید که نمیتوانید تغییر دهید.
از تلاش برای انجام تمام کارها به صورت کامل و درست اجتناب کنید – کمال ممکن نیست.
اگر اشتباه می کنید، دست از سرزنش خود بردارید – همه اشتباه میکنند.
کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت میبرید – وقتی کارهایی را انجام میدهید که دوست دارید، مثبتاندیشی آسانتر است.
با افرادی باشید که شما را پایین نمیآورند.
برای کمک به مردم داوطلب شوید – این کار میتواند باعث شود احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید.
ورزش – میتواند خلقوخوی شما را بهبود بخشد.
پیشنهاد ما برای شما: دانشمندان معتقدند که مراقبه بهترین تمرین برای رشد شخصی و افزایش عملکرد خود میباشد. برای اینکه بتوانید خودتان را متحول کنید و پیشرفتهای هیجانی، فکری و حتی معنوی در خود مشاهده کنید، و در عین حال از تمام مزایای مراقبه نیز بهرمند شوید، توصیه ما به شما "دورهی 6 فاز مراقبه" اثر "ویشن لاکیانی" (کلیک کنید)، میباشد که توسط مجموعهی رویالمایند ترجمه و تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است.
سخن پایانی:
مسائل مربوط به کمبود اعتماد به نفس یا عزتنفس، مشکلات مربوطه به همه انسانها هستند و در هر مقطعی از زندگی میتوانند به وجود بیایند. با این که چند فرق بین عزتنفس و اعتماد به نفس وجود دارد، ولی هر دو را میتوان با رویکردهای درست مورد بررسی قرار داده و مشکلات مربوطه را حل کرد. البته، آگاهی از تفاوت عزتنفس و اعتماد به نفس برای بهبود مشکلات هر دو مورد بسیار مهم است. بنابراین پیش از هر چیزی باید زمانی را به آگاهی از این موضوع که ریشه مشکلات هر فردی از کمبود اعتماد به نفس یا کمبود عزتنفس وی ناشی میشود، اختصاص داد. پس از آن، رویکرد مناسبی را میتوان برای بهبود فرد در پیش گرفت.
با وجود اینکه عزتنفس با توجه به عوامل ژنتیکی، تجربیات اولیه کودکی و ویژگیهای شخصیتی در هر شخص متفاوت است، اما باید بهخاطر داشته باشیم که هیچ فردی ارزش کمتری نسبتبه دیگری ندارد. خوشبختانه، عزتنفس هم درست مثل بسیاری از اختلالات مرتبط با سلامت روان، با اقداماتی قابل درمان است و میتوانید احساس امنیت و ارزش بیشتری برای خودتان ایجاد کنید.
خوشحال میشویم نظرات خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
اگر تا به حال اقدامی برای افزایش اعتماد به نفس و یا عزتنفس خود انجام دادهاید، برای ما بنویسید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.
تفاوت اعتماد به نفس و عزتنفس در چیست؟
آیا به نظرتان اعتماد به نفس و عزتنفس به یک معناست؟
چطور عزتنفس یا اعتماد به نفس پایین میتواند بر زندگی افراد تأثیر بگذارد؟
عزتنفس (Self esteem) به معنی احساس ارزشمندی درونی است. اینگونه که به فرد کمک میکند از ارزش و شایستگیهای خود مطلع باشد و خود را شایسته و لایق احترام بداند. در واقع واژه «Esteem» بیش از هر چیزی با ارزش و احترام گره خورده و زمانی که از عزت و یا حرمت نفس سخن میگوییم، منظورمان این است که فرد خود را ارزشمند و محترم بداند و باور داشته باشد که شایسته دریافت ارزش و احترام است. البته که این ارزشمندی فقط منحصر به خود فرد نمیشود و عزتنفس باعث میشود که فرد، دیگران را نیز ارزشمندی و شایسته احترام بداند.
عزتنفس باعث میشود فرد در روابط خود حد و مرزهایی قائل شود، با شهامت باشد و به موقع نه بگوید. در واقع عزتنفس هسته کلیدی هر رابطه سالمی است. ما اگر احساس ارزشمندی نکنیم، طبیعتاً به راحتی به دیگران اجازه میدهیم که حقوق ما را پایمال کنند، به ما بیاحترامی کنند و روی مرزهای شخصی ما پا بگذارند. از طرف دیگر اگر ما به ارزشمندی دیگران بیتوجه باشیم، به راحتی به خود حق میدهیم که حقوق آنها را زیر پا بگذاریم و به آنها بیاحترامی کنیم. همانطور که میبینید عزتنفس بیش از هرچیزی با احترام و ارزشمندی به خود و دیگران گره خورده و به ما کمک میکند که روابطی خوب و سالم داشته باشیم.
اعتماد به نفس (Self Confidence) به معنی باور داشتن به تواناییها و مهارتهایمان است. اعتماد به نفس بیش از هر چیز با احساس خودکارآمدی (Self efficacy) گره خورده است و باعث میشود که فرد خود را برای انجام کارهایش به اندازه کافی توانمند و ماهر ببیند.
اگر کمی دقیقتر بخواهم به اعتماد به نفس (کلیک کنید)، بپردازم باید بگویم که اعتماد به نفس دو بال مهم دارد. بال اول توانمندی است. در واقع ما برای داشتن اعتماد به نفس نیازمند یک توانمندی خاص هستیم. بال دوم نیز باور است. در واقع ما ابتدا باید در یک حیطه توانمند باشیم و سپس به آن توانایی اعتماد کنیم. در نهایت ترکیب توانمندی و باور به توانمندی باعث میشود که ما اعتماد در آن حیطه اعتماد به نفس داشته باشیم. اگر این دو با یکدیگر نیایند این خطر وجود دارد که ما در آن حیطه دچار اعتماد به نفس کاذب شویم که میتواند آسیبهایی را به ما بزند.
به این دلیل از کلمه «حیطه و یا موضوع خاص» استفاده میکنم که اعتماد به نفس یک ویژگی مطلق و پایدار نیست؛ بلکه بسیار متأثر از موقعیت است. در واقع ما میتوانیم در یک حیطه کاملاً توانمند و با اعتماد به نفس باشیم و در حیطه دیگری کاملاً بیاعتماد به نفس باشیم. برای مثال من برای صحبت به زبان انگلیسی اعتماد به نفس کافی را دارم، اما برای رانندگی کردن پر از ترس و نگرانی میشوم و اعتماد به نفس بسیار کمی دارم. پس این را نیز نباید فراموش کرد که اعتماد به نفس یک ویژگی مطلق و جامع نیست و در موقعیتهای مختلف میتواند به شدت تغییر کند.
پیشنهاد ما برای شما: دکتر "جو دیسپنزا" در کتاب "شکست عادتهای کهنه" (کلیک کنید)، اینگونه به احساسات اشاره میکند که: «ما هر بار که فکر میکنیم، پیامی به بدن داده میشود که مواد شیمیایی مخصوص و مرتبط با فکرمان تولید کند، این پیامها به غدههای بدنمان ارسال میشود، و هر کدام با توجه به فکر درون ذهن ما، مواد شیمیایی مربوطه را تولید میکند». بنابراین افکار ما احساسات و عواطف ما را تولید میکنند.
احتمالاً با توجه به تعاریف تاکنون به تفاوت اعتماد به نفس و عزتنفس پیبرده باشید. به صورت کلی عزتنفس و اعتماد به نفس میتوانند با یکدیگر همراه شوند اما هیچ لزومی برای حضور یا عدم حضور مشترک آنها وجود ندارد. برای درک این دو مفهوم در این قسمت کمی جزئیتر به دو تفاوت مهم اعتماد به نفس و عزتنفس میپردازیم:
1) هسته اصلی عزتنفس، ارزشمندی و هسته اصلی اعتمادبهنفس، توانمندی.
عزتنفس با ارزشمندی و احترام گره خورده. این در صورتی است که اعتماد به نفس با توانایی در هم تنیده شده است. در واقع عزتنفس باور به ارزشمندی و حرمت و احترام است، در صورتیکه اعتماد به نفس باور به توانمندی و مهارت است. زمانی که از عزتنفس سخن میگوییم منظور این است که فرد اول از همه خود را، و به دنبال آن دیگران را ارزشمند و شایسته احترام بداند. اما زمانی که از اعتماد به نفس سخن میگوییم منظور این است که فرد در یک حوزه خاص خود را توانا و ماهر بداند.
2) عزتنفس احساسی کلی و فراگیر ، اعتماد به نفس احساسی موقعیتمحور.
زمانی که از عزتنفس سخن میگوییم منظورمان، احساسی کلی و فراگیر مبنی بر ارزشمند بودنمان است. اینگونه که خود را با وجود نقاط قوت و ضعفمان بپذیریم و با وجود ضعفهایمان نیز خود را شایسته احترام و ارزش بدانیم. اما زمانی که از اعتماد به نفس سخن میگوییم منظورمان توانمند بودن در یک حوزه خاص و باور و اعتماد به آن توانایی است.
طبیعتاً هیچ فردی نمیتواند در همه زمینهها اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، چرا که هیچ فردی در تمام زمینهها توانایی کافی را ندارد و توانایی او به چند حوزه خاص محدود میشود. اما یک فرد میتواند به صورت کلی و در رابطههایش عزتنفس بالایی داشته باشد و همواره احترام و ارزشمندی خود را فارغ از موقعیت و شرایط در اولویت بگذارد.
اگرچه فرق عزتنفس با اعتماد به نفس وجود دارد. در عین حال عزتنفس و اعتماد به نفس در مواردی با هم دیگر شباهتهایی نیز دارند. شباهتهای عزتنفس و اعتماد به نفس عبارتند از:
هر دو به نگرش و ادراک فرد نسبت به خود مربوط میشوند و جزئی از شخصیت و هویت او هستند.
هر دو در رشد و تعاملات اجتماعی فرد نقش مهمی دارند و بر روابط بین فردی تأثیر میگذارند.
عزتنفس و اعتماد به نفس بالا منجر به احساس خوشبختی و رضایت از زندگی بیشتر در افراد میشود.
افرادی که از عزتنفس و اعتماد به نفس برخوردارند، اغلب انگیزه و عملکرد بهتری دارند.
عزتنفس و اعتماد به نفس پایین هر دو میتوانند منجر به افسردگی و اضطراب شوند.
پایه و اساس عزتنفس با اعتماد به نفس در دوران کودکی شکل میگیرد و تا حد بسیاری تحت تأثیر عوامل محیطی و تربیتی قرار دارند.
هر دو مفهوم تا حدودی قابل تغییر و بهبود هستند و میتوان با آموزش و مشاوره آنها را ارتقاء داد.
برای اینکه ترس، استرس، اضطراب و آشوبِ درونی را از روتین روزمرهتان کنار بگذارید و بجای آنها وضعیت هیجانیتان را آزادانه انتخاب کنید و احساس خوشبختی، خلاقیت و آرامشتان را به حداکثر برسانید، "دکتر داسون چرچ" در "دورهی مغز عارف" (کلیک کنید)، سادهترین و سریعترین راه برای تحقق این انقلابِ درونی را در اختیار شما قرار میدهد تا آرامش و شادی برایتان مانند نفس کشیدن راحت و آسان شود.
پس از بیان تفاوت عزتنفس و اعتماد به نفس لازم است که به این سؤال پاسخ دهیم که اعتماد به نفس مهمتر است یا عزتنفس؟ در حقیقت شاید نتوان به سادگی به این سؤال پاسخ داد زیرا در موضوعات ارتباطی و به صورت کلی علوم انسانی، بیان پاسخ قطعی کار صحیحی نیست. اما با توضیحاتی که در ادامه خواهیم داد میتوان متوجه شد که عزتنفس ابزار پایدارتر و کلیدیتری است.
اولین دلیل برای اینکه میخواهم بگویم عزتنفس مهمتر از اعتماد به نفس است، این است که عزتنفس یک خصیصه پایه به شمار میآید و حس ارزشمندی ما را بیان میکند اما اعتماد به نفس در هر کاری ممکن است وجود داشته باشد یا خیر! به این معنی که فردی یا عزتنفس زیادی دارد یا خیر اما همان فرد میتواند در کاری اعتماد به نفس داشته باشد و در کاری دیگر نداشته باشد! مثلاً شما اگر عزتنفس داشته باشید، بدون هیچ تردیدی میتوانید این حس ارزشمندی را در خود میبینید که با تمرین و یادگیری، اعتماد به نفس خود را ارتقا دهید
عزتنفس و اعتماد به نفس همیشه با هم به همراه نیستند. ممکن است فردی به توانایی های خود اطمینان داشته باشد اما عزتنفس پایینی داشته باشد. به عنوان مثال، یک ورزشکار حرفه ای یا افراد مشهور ممکن است اعتماد به نفس زیادی به توانایی های خود داشته باشند، اما ممکن است از عزتنفس پایین رنج ببرند و به ارزش خود شک کنند. با این حال، وقتی در زمینههای زندگیمان اعتماد به نفس داریم، ممکن است به افزایش حس کلی خود کمک کند و به ما امکان میدهد همزمان روی هر دو کار کنیم.
در واقع یک فرد میتواند توانایی های خود را باور داشته باشد و بر اساس باورهای خود عمل کند. چنین افرادی ممکن است در کاری که انجام می دهند بسیار خوب باشند اما همچنان عزتنفس یا عشق به خود پایینی دارند. با این حال، داشتن عزتنفس بالا بدون اعتماد به نفس و بلعکس دشوار است.
گفتن چیزهای منفی و انتقاد از خود
شوخیهای منفی با خود
تمرکز بر نکات منفی خود و نادیده گرفتن دست آوردهای شخصی
خودسرزنشگری
برتری دادن دیگران نسبت به خود
فکر کردن به اینکه لیاقت خوش گذراندن را ندارند.
عدم پذیرش تعارف
اجتناب از چالشها به دلیل ترس از شکست
بیش از حد ناراحت شدن از عدم تأیید یا انتقاد
دارای احساس غمگینی، افسردگی، اضطراب، شرم، عصبانیت یا بیارزشی
بسیاری از مردم عزتنفس پایین یا اعتماد به نفس پایین را تجربه میکنند. برخی فقط در شرایط خاص تحت تأثیر قرار میگیرند، اما برای برخی دیگر میتواند محدود کننده باشد. اگر عزتنفس پایین یا اعتماد به نفس پایینی دارید، ممکن است متوجه شوید که تجربیات منفی یا ناامیدکننده فردی بر احساس شما نسبت به خودتان تأثیر میگذارد. این میتواند باعث ایجاد یک چرخه خود تداومی از تفکر منفی شود که در آن انتظارات منفی برای آینده، شما را از تلاش منصرف می کند و منجر به نتایج ناامید کننده می شود.
به عنوان مثال، اگر اعتماد به نفس ندارید و برای یک تکلیف نمره پایینی دریافت میکنید، ممکن است فکر کنید، “چه چیز دیگری می توانم انتظار داشته باشم؟ من احمق هستم. نمره من، این نکته را ثابت می کند“. اگر عزتنفس خوبی دارید و نمره پایینی دریافت میکنید، ممکن است فکر کنید، “تعجب میکنم کجا اشتباه کردم؟ اشتباهم را پیدا میکنم تا دفعه بعد بهتر عمل کنم”. اگرچه ممکن است از نمره پایین ناامید شوید، اما به عنوان یک فرد احساس نمیکنید که بیارزش هستید.
اگر به دنبال تغییر رفتار و عادتهای خود هستید، "دوره عادتهای اتمی" اثر "جیمز کلیر" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند در اختیار شما قرار داده شده است، را از دست ندهید. در این دورهی شگفتانگیز راههای سادهای به شما آموزش داده خواهند شد، تا روتین روزانهتان را تغییر داده و به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید.
به شدت از خودشان انتقاد میکنند.
ویژگیهای مثبت خود را نادیده میگیرند.
فکر میکنند که نسبت به همسالان خود بیارزش هستند.
از کلمات منفی برای توصیف خود استفاده میکنند مانند احمق، چاق، زشت.
یکی از موارد تفاوت عزتنفس و اعتماد به نفس، خود صحبتی منفی است.
فرض میکنند که شانس نقش مهمی در تمام موفقیتهای آنها دارد.
خودسرزنشگری برای مواردی که هیچ کنترلی بر روی آنها ندارند، مانند اقدامات افراد دیگر یا نیروهای اقتصادی، زمانی که کارها اشتباه میشود.
نپذیرفتن تعاریف
به چیزهایی فکر کنید که در آنها خوب هستید- نقاط قوت شما چیست؟
چیزهای کوچک زندگی خود را جشن بگیرید – وقتی حتی به یک چیز کوچک دست پیدا کردید، به خودتان جایزه بدید.
تفکرات منفی خود را به چالش بکشید – به دنبال توضیحات جایگزین باشید و همه چیز را در چشم انداز مثبت قرار دهید.
به چیزهایی فکر کنید که میتوانید تغییر دهید – نگران چیزهایی نباشید که نمیتوانید تغییر دهید.
از تلاش برای انجام تمام کارها به صورت کامل و درست اجتناب کنید – کمال ممکن نیست.
اگر اشتباه می کنید، دست از سرزنش خود بردارید – همه اشتباه میکنند.
کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت میبرید – وقتی کارهایی را انجام میدهید که دوست دارید، مثبتاندیشی آسانتر است.
با افرادی باشید که شما را پایین نمیآورند.
برای کمک به مردم داوطلب شوید – این کار میتواند باعث شود احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید.
ورزش – میتواند خلقوخوی شما را بهبود بخشد.
پیشنهاد ما برای شما: دانشمندان معتقدند که مراقبه بهترین تمرین برای رشد شخصی و افزایش عملکرد خود میباشد. برای اینکه بتوانید خودتان را متحول کنید و پیشرفتهای هیجانی، فکری و حتی معنوی در خود مشاهده کنید، و در عین حال از تمام مزایای مراقبه نیز بهرمند شوید، توصیه ما به شما "دورهی 6 فاز مراقبه" اثر "ویشن لاکیانی" (کلیک کنید)، میباشد که توسط مجموعهی رویالمایند ترجمه و تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است.
سخن پایانی:
مسائل مربوط به کمبود اعتماد به نفس یا عزتنفس، مشکلات مربوطه به همه انسانها هستند و در هر مقطعی از زندگی میتوانند به وجود بیایند. با این که چند فرق بین عزتنفس و اعتماد به نفس وجود دارد، ولی هر دو را میتوان با رویکردهای درست مورد بررسی قرار داده و مشکلات مربوطه را حل کرد. البته، آگاهی از تفاوت عزتنفس و اعتماد به نفس برای بهبود مشکلات هر دو مورد بسیار مهم است. بنابراین پیش از هر چیزی باید زمانی را به آگاهی از این موضوع که ریشه مشکلات هر فردی از کمبود اعتماد به نفس یا کمبود عزتنفس وی ناشی میشود، اختصاص داد. پس از آن، رویکرد مناسبی را میتوان برای بهبود فرد در پیش گرفت.
با وجود اینکه عزتنفس با توجه به عوامل ژنتیکی، تجربیات اولیه کودکی و ویژگیهای شخصیتی در هر شخص متفاوت است، اما باید بهخاطر داشته باشیم که هیچ فردی ارزش کمتری نسبتبه دیگری ندارد. خوشبختانه، عزتنفس هم درست مثل بسیاری از اختلالات مرتبط با سلامت روان، با اقداماتی قابل درمان است و میتوانید احساس امنیت و ارزش بیشتری برای خودتان ایجاد کنید.
خوشحال میشویم نظرات خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
اگر تا به حال اقدامی برای افزایش اعتماد به نفس و یا عزتنفس خود انجام دادهاید، برای ما بنویسید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.