زمان مطالعه :15 دقیقه
چکیده این مطلب : در دنیای پیچیده ارتباطات امروز، کلمات تنها بخشی از داستان هستند. در یک نشست حرفهای، جایی که یک فرد با اعتماد به نفس وارد میشود و با زبان بدن قدرتمند خودش، حضورش را اعلام میکند، نشاندهنده این است که قدرت اصلی در ارتباط، لزوماً از طریق کلمات بیان نمیشود. در واقع، زبان بدن میتواند بین ۶۰ تا ۶۵ درصد از تمام ارتباطات را شامل شود.
آموزش زبان بدن
(body language)
زبان بدن چیست؟
افسانه است یا واقعیت؟
چیزهایی که در مورد زبان بدن شنیدهایم، واقعاً تا چه اندازه حقیقت دارند؟
در دنیای پیچیده ارتباطات امروز، کلمات تنها بخشی از داستان هستند. در یک نشست حرفهای، جایی که یک فرد با اعتماد به نفس (کلیک کنید)، وارد میشود و با زبان بدن قدرتمند خودش، حضورش را اعلام میکند، نشاندهنده این است که قدرت اصلی در ارتباط، لزوماً از طریق کلمات بیان نمیشود. در واقع، زبان بدن میتواند بین ۶۰ تا ۶۵ درصد از تمام ارتباطات را شامل شود.
به گفتهی پتی وود (Patti Wood)، متخصص رمزگشایی زبان بدن و نویسنده کتاب زبان بدن: «وقتی ارتباط برقرار میشود، ممکن است شما تنها یک یا دو کلمه حرف بزنید، اما هزاران نشانه غیرکلامی را نیز بیان میکنید». این نشانههای غیرکلامی که شامل همه چیز است از وضعیت شما گرفته تا بیان شما، در هر تعاملی بسیار مهم هستند؛ به خصوص در محل کار از اهمیت ویژهای برخوردارند.
گاهی مجبوریم در جمعی از افراد بیگانه ادب را حفظ کنیم و لبخندی مصنوعی روی لب بیاوریم. در این حالت اگر ناگهان یکی از دوستانمان را ملاقات کنیم نوع لبخندمان تغییر میکند و عمق میگیرد. بین این دو لبخند تفاوت زیادی وجود دارد و نشان میدهد که زبان بدن چیست.
در حقیقت لبخندها، حرکات دست، ارتباطات چشمی، طرز نشستن و... همگی دارای پیامهای مشخصی هستند و مجموعه پیامهایی که به صورت غیرکلامی برای دیگران ارسال میکنیم همان زبان بدن ما را تشکیل میدهند. یادگیری تکنیکهای زبان بدن و تسلط بر آن تأثیر چشمگیری بر افزایش کاریزما و برقراری ارتباط مؤثر در ابعاد مختلف زندگی ما دارد.
زبان بدن چیست؟ افسانه است یا واقعیت؟ چیزهایی که در مورد زبان بدن شنیدهایم، واقعاً تا چه اندازه حقیقت دارند؟ اینکه یک نفر گوشش را بخاراند یا دستهایش را به کمرش بزند، همیشه یک معنی دارند؟ واقعیت این است که اگرچه میتوان زبان بدن را تا حد زیادی یاد گرفت، بااینحال، افسانهها و دروغهای بسیاری هم در این حیطه وجود دارد که افراد غیرمتخصص، با شاخ و برگ دادن و اغراقهای بیمورد، موجب بروز سوءتفاهمهای جدی در آن شدهاند. در این مقاله، به دور از افسانهسرایی، برایتان همراه با مثال و روشهای علمی، قرار است بگوییم که زبان بدن چیست و چطور میتوانیم از آن به درستی و در مواقع لزوم استفاده کنیم!
ممکن است گمان کنید که زبان اصلی شرکت یا مجموعه شما، زبان فارسی است، اما اشتباه میکنید. بیشترین زبانی که به آن زبان صحبت میشود، آنی نیست که با کمک آن صحبت میکنید. اولین زبانی که نیاز به یادگیری آن داریم، زبان بدن است و شما نیاز دارید توجه بیشتری به آن بکنید. پس باید بدانیم زبان بدن چیست؟
زبان بدن یا تن گفت به مجموعهی رفتارهای غیرکلامی و فیزیکی اطلاق میشود که در آن فرد بدون صحبت کردن قادر به انتقال پیام و برقراری ارتباط با دیگران است. یادگیری تکنیکهای زبان بدن باعث میشود که ما در ارتباطات غیرکلامی خود که بخش عمدهای از ارتباطات ما را تشکیل میدهند، توانمندتر شویم و با استفاده بهینه از این تکنیکهای زبان بدن میتوانیم در ارتباطات و مذاکرات خود بهتر بدرخشیم.
زبان بدن، مجموعهای از حرکات غیرکلامی است که به ما امکان میدهد بدون استفاده از کلمات، احساسات و واکنشهای خود را منتقل کنیم. حالتهای چهره، حرکات و نگاه چشم اغلب به عنوان سه نوع اصلی آن شناخته میشوند، اما جنبههای دیگری نظیر وضعیت ایستادن و فاصله شخصی نیز میتوانند برای انتقال پیام مورداستفاده قرار گیرند. بهعنوان مثال:
حالتهای چهره: توانایی بیان احساسات و نیتها از طریق تغییرات چهره.
چشم: استفاده از چشمها برای برقراری ارتباط، نشان دادن علاقه یا بیعلاقگی.
حرکات دست و پا: استفاده از دستها و دیگر بخشهای بدن برای بیان پیام یا احساس.
وضعیت بدن و حالت ایستادن: نحوه قرارگیری بدن که میتواند اعتمادبهنفس، دفاعی بودن یا باز بودن را نشان دهد.
فاصله شخصی: میزان فضایی که فرد از دیگران در حین ارتباط حفظ میکند که میتواند نشاندهنده نوع رابطه یا سطح راحتی باشد.
تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان میدهد مغز ما ارتباط غیرکلامی را نسبت به ارتباط کلامی در اولویت قرار میدهد. به عنوان مثال، زمانی که مغز جمله «دوستت دارم» با چهرهای عبوس یا لحن نامناسب بشنود، ممکن است نشانههای غیرکلامی مثل زبان بدن بد را به کلمات ترجیح دهد!
زبان بدن یا Body Language زبانی است که با استفاده بهینه از آن میتوانیم در برقراری ارتباط موثر و مذاکرات خود توانمندتر شویم. اگر از ما بپرسند زبان اصلی ما چیست؟ شاید بگوییم فارسی. با اینکه پاسخ درستی است اما در عمل اولین زبانی که ما با آن صحبت میکنیم و نیاز داریم که آن را یاد بگیریم، یک زبان مشترک است به نام زبان بدن. چرا که افراد بر خلاف کنترلی که روی کلامشان دارند، معمولاً روی زبان بدن خود کنترلی نداشته و معمولاً حقیقت درونشان را بروز میدهند.
زبان بدن، رفتارهایی غیرکلامی، فیزیکی و ناخودآگاه است که بوسیله آن میتوان به چالشها و احساسات درونی افراد در لحظه حال، پی برد. یعنی میتوان حدس زد که شخص در حال تجربه چه احساسی است؟ استرس، ترس، احترام، اعتماد به نفس، نگرانی و غیره. مثلاً در اکثر مواقع افراد هنگام دروغگویی نمیتوانند ارتباط مستقیم چشمی برقرار کنند یا جلوی دهانشان را میگیرند و …
برای اینکه ترس، استرس، اضطراب و آشوبِ درونی را از روتین روزمرهتان کنار بگذارید و بجای آنها وضعیت هیجانیتان را آزادانه انتخاب کنید و احساس خوشبختی، خلاقیت و آرامشتان را به حداکثر برسانید، "دکتر داسون چرچ" در "دورهی مغز عارف" (کلیک کنید)، سادهترین و سریعترین راه برای تحقق این انقلابِ درونی را در اختیار شما قرار میدهد تا آرامش و شادی برایتان مانند نفس کشیدن راحت و آسان شود.
عمق لبخند ما به مادرمان با عمق لبخند ما به شخص غریبهای که در مقابل او راحت نیستیم، تفاوت دارد، بنابراین زبان بدن دارای پیامهای پنهان و گوناگونی است. یعنی طرز لبخند زدن، نگاه کردن، حرکت دادن دست یا پا، طرز نشستن و… همگی دارای پیامهای مخصوص به خود هستند.
تا به حال به این موضوع دقت کردهاید که وقتی میخواهید در مهمانی یا مراسمی با فرد جدیدی آشنا شوید، اولین پیامهایی که جابجا میشود از طریق زبان بدن است؟ فرض کنید میخواهید با فردی ارتباط برقرار کنید، ابتدا به زبان بدن او توجه میکنید، به طرز ایستادن او و حالات چهرهاش دقت میکنید که آیا عصبانی است یا خوشحال؛ سپس تصمیم میگیرید که چطور جلو بروید و ارتباط را شروع کنید، مثلاً این که اگر از حالت چهره فرد متوجه شدید که خوشحال است، میتوان گفتگو را به سمت این برد که کمی شادتر باشد.
اما وقتی از حالات چهره و زبان بدن او متوجه شدید که او آدم جدی و عصبانی است احتمالاً در استفاده از طنز در گفتگو کمی حساستر میشوید و گفتگو را رسمیتر ادامه میدهید. البته باید به این نکته هم توجه کنیم که یادگیری زبان بدن باعث میشود که بتوانیم در رفتار خودمان هم دقیقتر شویم.
گفتیم یکی از ابتداییترین پیامهایی که ارسال میکنیم از طریق زبان بدن است. فرض کنید قرار است به یک جلسه یا مهمانی بروید، اگر در مورد اصول زبان بدن اطلاع داشته باشید، میدانید که قبل از این که حتی گفتگویی بین شما و کسانی که قرار است با آنها جلسه داشته باشید شکل بگیرد، ظاهر شما، از جمله نوع پوشش شما و نوع راه رفتن و حرکات بدن شما اطلاعاتی را به افراد دیگر در مورد شما منتقل میکند، حالا که میدانید زبان بدن امری مهم و ضروری در ارتباطات است، میتوانید کاری کنید که افراد تا حد زیادی پیامی که شما میخواهید را دریافت کنند.
نوع نگاه شما به افراد حاضر در جلسه، نوع دست دادنتان و ارتباطات چشمی شما با افراد، میتواند تا حد زیادی در روند جلسه تأثیرگذار باشد. زبان بدن یا Body Language یکی از اجزای ارتباطات غیرکلامی است که در برقراری ارتباطات روزمره ما، جایگاه بسیار پررنگی دارد. زبان بدن در متن زندگی ما قرار دارد، از ارتباطات روزانه ساده تا مذاکرات پیشرفته؛ زبان بدن نتایجی که ما به دست میآوریم را تحت تأثیر قرار میدهد.
ما میتوانیم با یادگیری زبان بدن، پیامهای بهتری را در روابط کاری و اجتماعی خود ارسال و دریافت کنیم. به بیان بهتر وقتی زبان بدن را یاد میگیریم، میتوانیم کنترل بیشتری روی پیامی که میخواهیم ارسال کنیم داشته باشیم و پیامها و رفتارهای دیگران را بهتر شناسایی کنیم. مثلاً میتوانیم با یادگیری این اصول و قواعد در هنگام صحبت با تکنیکهای زبان بدن، کلام خود را تأیید کنیم که این کار در اثربخشی کلام و نفوذ بیشتر آن، تأثیرگذار است.
پیشنهاد ما برای شما: دانشمندان معتقدند که مراقبه بهترین تمرین برای رشد شخصی و افزایش عملکرد خود میباشد. برای اینکه بتوانید خودتان را متحول کنید و پیشرفتهای هیجانی، فکری و حتی معنوی در خود مشاهده کنید، و در عین حال از تمام مزایای مراقبه نیز بهرمند شوید، توصیه ما به شما "دورهی 6 فاز مراقبه" اثر "ویشن لاکیانی" (کلیک کنید)، میباشد که توسط مجموعهی رویالمایند ترجمه و تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است.
آنچه شما از افراد مختلف در وضعیتهای متفاوت میشنوید و یا میبینید لزوماً نگرش واقعی و حقیقی افراد را نشان نمیدهد. شما باید از این سه قانون زیر برای اظهار نظر درست پیروی کنید. در یادگیری تکنیکهای زبان بدن؛ به این 3 قانون مهم توجه کنید:
یکی از متداولترین اشتباهات در خواندن زبان بدن دیگران، این است که یک حرکت را جدا از سایر حرکات یا شرایط تعبیر کنید. مثلاً خاراندن سر معانی متفاوتی مانند عرق ریختن، عدم اطمینان، شوره موی سر، کک، فراموشکاری و دروغگویی دارد و فهمیدن اینکه کدام معنی در مورد کدام فرد صدق میکند بسته به سایر حرکات همزمان فرد دارد.
زبان بدن مانند هر زبان دیگری، دارای واژه، جمله و نقطهگذاری است. هر حرکت مثل یک واژه تنهاست و هر واژه معانی متفاوت و متعددی دارد. مثلاً در زبان انگلیسی واژه “dressing” ده معنی متفاوت دارد که شامل لباس پوشیدن، چاشنی غذا، مایه داخل شکم مرغ، مرهم زخم، کود و مهتری اسب است.
فقط هنگامی که یک واژه را با واژه دیگر در یک جمله قرار میدهید، میتوانید معنای آن را به طور کامل درک کنید. مجموعه حرکات و ژستهای ما در قالب یک جمله قرار میگیرند و نگرش واقعی شخص را لو میدهند. یک مجموعه زبان بدن درست مثل یک جمله، باید حداقل سه واژه داشته باشد تا دقیقاً بتوان معنی هر واژه را تعبیر کرد. شخص شهودی کسی است که میتواند جملات زبان بدن را بخواند و آنها را با رفتار فرد مطابقت دهد.
تحقیقات نشان میدهد تأثیر نشانههای غیرکلامی تقریباً پنج برابر کلام است، به عنوان مثال، اگر ببینید سیاستمداری برای شما سخنرانی میکند و به شما میگوید که نظرات جوانان را با آغوش باز میپذیرد، در حالی که دستبهسینه ایستاده و چانهاش پایین است. آیا حرفش را باور میکنید؟
حالا اگر در حالی که ضربات کوتاه و تندی روی میز میزند، سعی کند متقاعدتان کند که فرد دلسوزی است چطور؟ زمانی فروید گفت: “یکی از مراجعانش از ازدواجش اظهار رضایت کرد، در حالی که با حلقه ازدواجش بازی میکرد، آن را از انگشتش خارج میکرد و دوباره به انگشت میکرد”. فروید متوجه شد که او دروغ میگوید و در واقع در زندگیاش مشکل دارد.
همه حرکات باید در چارچوبی که رخ میدهند، تعبیر شوند. مثلاً اگر فردی در یک روز سرد برفی دستبهسینه در حالی که پاهایش را محکم روی هم انداخته و چانهاش هم رو به پایین است، به احتمال قوی به این معناست که سردش شده و معنای واکنش دافعی نمیدهد؛ اما اگر همان شخص با همان حالات سر میز فروش روبروی شما نشسته باشد به درستی میتوان حرکت او را به این معنا دانست که نسبت به پیشنهاد شما احساس منفی دارد.
مطالعات نشان داده است که 60 درصد ارتباطات ما غیرکلامی است. وقتی به بهینهسازی زبان بدن خود فکر نمیکنید، تنها از 40 درصد توانایی ارتباطی خود استفاده میکنید. تصور کنید اگر کمی به ارتباطات غیرکلامی خود توجه کنید، سخنرانی بعدی یا ملاقات با رئیستان چقدر مؤثرتر خواهد بود. این نکات میتوانند به شما کمک کند از این اشتباه رایج اجتناب کنید تا بتوانید از زبان بدن خود برای کسب مزیت در حرفه خود استفاده کنید.
1) قدرت دستها را دست کم نگیرید.
دستهای ما به خوبی در مورد اینکه ما چه کسی هستیم، صحبت میکنند. تحقیقات نشان داده است که مغز ما بیش از هر عضو دیگر بدن به دستها توجه میکند، زیرا تکامل یافتهایم که به آنها به عنوان یک مکانیسم ایمنی نگاه کنیم تا مطمئن شویم دیگران به ما حمله نمیکنند. اگر دقت کرده باشید مغز ما در اعتماد کردن به کسی زمانی که دستان او را نمیبینیم، مشکل دارد!
هر زمان که جلسه دارید، دستان خود را بالای میز نگه دارید. میزان اعتماد به شما افزایش مییابد و میتوانید از ابزاری حیاتی برای ارسال پیام و انتقال نگرش استفاده کنید. علاوه بر این، مطالعهای توسط دانشگاه کلگیت نشان داد که استفاده از حرکات دست باعث میشود مردم با دقت بیشتری به شما گوش دهند. با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید دستان خود را به شدت تکان دهید تا منظور خود را بیان کنید. فضای مناسب برای صحبت کردن دست از بالای سینه تا پایین کمر است. اگر خارج از این محدوده بروید، حواسپرتی ایجاد خواهید کرد!
برای یادگیری نحوه استفاده درست از حرکات دست، میتوانید به سخنرانیهای تأثیرگذار در TED نگاه کنی تا ببینید این سخنرانان چگونه از حرکات دست برای توضیح پیام خود استفاده میکنند. سپس میتوانید هنگام آماده شدن برای ارائه خود، استفاده از آن حرکات را تمرین کنید.
2) برای نشان دادن علاقه خود، سرتان را به حرکت درآورید.
دیل کارنگی، استاد تأثیرگذاری بر مردم و نویسنده کتاب مشهور “آیین دوست یابی”، به شاگردانش توصیه کرد که نشان دهند به افرادی که با آنها صحبت میکنند علاقه مند هستند. یکی از راههایی که میتوانید این کار را به صورت غیرکلامی انجام دهید، استفاده از تکان دادن سر به صورت سه گانه است.
سه تکان سریع و کوچک پشت سر هم نشانه غیرکلامی است برای اینکه به طرف مقابل بگویید «بیشتر بگو» یا «میشنوم، توضیح بده». این یک راه عالی برای نشان دادن این است که شما علاقهمند و درگیر صحبتهای طرف مقابل هستید و مردم را تشویق میکند تا با دیده باز، با شما صحبت کنند.
3) عدم استفاده از نشانههای اضطراب و بیاعصابی.
گاهی اوقات تشخیص علائم عصبی خودمان دشوار است، چون آنها را بدون فکر کردن انجام میدهیم. از یک دوست یا همکار بخواهید که به شما بگوید آیا چنین رفتارهایی از شما میبیند یا خیر؟ وقتی آگاه شوید، میتوانید اقداماتی برای متوقف کردنشان انجام دهید. یاد بگیرید که از نمایش زبان بدن عصبی خودداری کنید تا مضطرب یا ناتوان به نظر نرسید. رایجترین رفتارهای این چنینی در زبان بدن عبارتاند از:
دستهایی که به هم فشار میآورند.
شکستن انگشتان دستها.
مالش بازوها.
کندن پوست لب.
پیشنهاد میکنیم برای کاهش استرس و اضطراب، دورهی شگفتانگیزِ "جذب کنندهی حرفهای" از "گابریل برن استین" (کلیک کنید)، را از دست ندهید. این مراقبهها به شما کمک میکنند که به قدرت جذبکنندگی حرفهای خودتان وصل شوید؛ فراوانی، شادی و سلامتی را به زندگیتان جذب کرده و زندگی مورد نظر خود را خلق کنید.
4) آینه دیگران باشید.
مطالعهای که در هاروارد بیزینس ریویو انجام شد نشان داد، فروشندگانی که گفتار و زبان بدن مشتریان را تقلید میکنند، تعاملات مثبتتری دارند و در مجموع موفقتر از کسانی هستند که این کار را انجام نمیدهند. راههای مختلفی وجود دارد که میتوانید با آن آینه دیگران باشید، مثلاً:
آهنگی که دوست دارند را بخوانید.
سرعت گفتارتان را مثل آنها کنید.
با مواضع آنها موافقت کنید.
رفتارتان را با آنها مطابقت دهید.
5) سطح استرس خود را کاهش دهید.
موارد گفته شده در زیر، ویژگیهای زبان بدن قوی است. هر چه فضای بیشتری اشغال کنید و عضلاتتان شلتر باشند، کورتیزول کمتری تولید خواهید کرد که باعث کاهش استرس شما میشود.لحظهای که شروع به احساس استرس میکنید، سطح کورتیزول شما افزایش مییابد که باعث تشدید احساس اضطراب میشود. در اینجا نحوه استفاده از زبان بدن برای ریلکس بودن آورده شده است:
سینه و گردن خود را جلو دهید.
پاهای خود را به اندازه عرض شانه محکم روی زمین قرار دهید.
بازوهایتان را خیلی سفت نگیرید.
6) لبخند بزنید (در زمان مناسب).
بسیاری از توصیههای حرفهایهای زبان بدن میگویند باید بیشتر لبخند بزنید اما این همیشه ایده خوبی نیست. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که افرادی که در موقعیتهای قدرت و کاریزما قرار دارند، در واقع زیاد لبخند نمیزنند، در عوض، در زمان مناسب لبخند میزنند. وقتی برای اولین بار به یک نفر سلام میکنید، بهتر است در پایان مکالمه، لبخند بزنید. یادتان باشد لبخند زدن بیش از حد ممکن است نتیجه عکس دهد.
7) بهتر است به صورت زاویهدارتر بنشینید.
نحوه نشستن شما بیش از آنچه فکر میکنید بر رفتار شما تأثیر میگذارد. مطالعات نشان میدهند وقتی بدن ما مستقیماً در مقابل شخص دیگری قرار میگیرد، مغز فرد مقابل را بیشتر متخاصم میداند. هنگام صحبت با همکاران و مافوق، بهتر است با زاویه کمی بنشینید یا بایستید. این کار باعث میشود کمتر تهدیدکننده به نظر برسیم و ضربان قلب هر دو طرف را کاهش میدهد.
8) صاف بایستید.
افرادی که صاف میایستند، شانههایشان را عقب میدهند و سرشان را بالا میگیرند، معمولاً اعتمادبهنفس خوبی دارند و مورد تأیید بقیه هستند. سعی کنید مخصوصاً در محیطهای کاری از این شیوه ایستاندن استفاده کنید. همچنین اگر ریزجثه هستید حتماً ورزش کنید تا عضلاتتان به چشم بیاید. افراد ضعیفی که همواره قوز میکنند نمیتوانند از خودشان قدرتی به نمایش بگذارند و این مسئله مخصوصاً در بازاریابی اهمیت ویژهای دارد. زیرا فروشندگان باید با استفاده از اطمینانی که از محصول یا خدماتشان دارند، مشتری را از خریدش مطمئن کنند.
وقتی روبروی شخصی مینشینید برای اینکه احساس اعتمادبهنفس در بدنتان جاری شود پاهایتان را صاف روی زمین بگذارید، دستها را به بدن نچسبانید و کمی فاصله بدهید یا اگر شرایط مناسب بود یک دست را پشت صندلی کناری قرار دهید. همچنین سعی کنید وسایلتان را روی میز با فاصله از هم بگذارید تا فضای بیشتری را در اختیار داشته باشید. داشتن محیط بیشتر میتواند قدرت بیشتری از شما به نمایش بگذارد.
9) صدای خود را کنترل کنید.
افرادی که در حین صحبت صدای بسیار بلندی دارند، معمولاً از نظر دیگران افرادی خودخواه و ضعیف و بدون احساس همدلی ارزیابی میشوند. اگر فکر میکنید که صدای شما در مقایسه با بقیه کمی بلندتر است، قبل از سخن گفتن اول کمی لبهایتان را روی هم فشار دهید و بدون باز کردن دهان برای چند لحظه عبارتهایی مانند «ام، اهم و اوهوم» را برای خود تکرار کنید. این تمرین برای قبل از سخنرانیها و حضور در جلسههای مهم بسیار کاربردی است و کمک میکند صدایی دلنشین و کنترل شده داشته باشید.
داشتن تن صدایی استاندارد در تماسهای تلفنی در مقایسه با دیگر انواع ارتباط اهمیت بیشتری دارد زیرا در این حالت مخاطب حالت چهره یا دیگر نشانههای موجود در زبان بدن را نمیبیند. چه بسا صدای بلند شما این پیام را به او برساند که عصبانی و خشمگین هستید و او نیز در مقابل، حالتی تهاجمی به خود بگیرد.
10) کارهای ارزشمندتان را به یاد بیاورید.
قبل از اینکه در جمعهای مهم حاضر شوید، نیاز دارید که از درون احساس پیروزی و قدرت کنید. این احساسات خودبهخود به وجود نمیآیند و باید در شما ایجاد شوند. هورمونی که حس قدرت ایجاد میکند هورمون تستوسترون است. برای اینکه بدنتان شروع به تولید این هورمون کند، بیندیشید که تا به حال چه موفقیتهایی به دست آوردهاید. به طور مثال ممکن است سال گذشته با کمک رژیم غذایی ۱۰ کیلوگرم وزن کم کرده باشید یا در یک امتحان بالاترین نمره متعلق به شما باشد. یادآوری همین خاطرات به بدن شما کمک میکند که در موضع قدرت قرار بگیرد.
11) ارتباط چشمی را حفظ کنید.
شما ممکن است درونگرا یا خجالتی باشید یا در فرهنگتان نگاه کردن به چشم دیگران کار درستی نباشد. درست یا غلط بودن این مدلهای رفتاری در حال حاضر اهمیتی ندارد. آنچه مهم است تحقیقاتی است که نشان میدهد دیگران از شما توقع دارند طی مکالمه با آنها بین ۵۰ الی ۶۰ درصد مدت زمان ارتباطتان به چشمهایشان بنگرید. در این بخش میخواهیم به تکنیکی ساده اشاره کنیم که با بهکار گیری آن به راحتی ارتباط چشمی خود را حفظ کنید. راهکار این است که هنگام سلام کردن به افراد به رنگ چشمهایشان دقت کنید.
12) از دست به سینه ایستادن خودداری کنید.
وقتی در حین صحبت با طرف مقابل دستهایتان را باز میکنید به او نشان میدهید که چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد و به کلامتان اعتبار میبخشید. در مقابل مدام دستها را به پشت خود نبرید یا روی بدن قفل نکنید چون این رفتارها نشان میدهد که ترجیح میدهید از محل بگریزید و نمیخواهید مکالمه را ادامه دهید.
13) درست دست بدهید.
یکی از قدرتمندترین روشهای برقراری ارتباط غیرکلامی دست دادن است. اگر درست دست بدهید این کار به شما اعتبار میبخشد و نشان میدهد که میدانید زبان بدن چیست. اما اگر اشتباه انجامش دهید برایتان هزینه خواهد داشت. پس مانند یک ماهی مرده یا یک استخوانشکن رفتار نکنید. نوع اول شما را بیحال و دومی قلدر نشان میدهد. گفتنی است که در فرهنگهای مختلف نوع دست دادن ممکن است متفاوت باشد، پس اگر برای انجام برخی امور به شهر یا کشور دیگری سفر میکنید حتماً پیش از آن درباره نحوه دست دادن قابل قبول در آن منطقه تحقیق کنید.
14) اشاره کردن.
اشارهها در زندگی روزمره ما بسیار پرکاربرد هستند. شما ممکن است دست تکان دهید، اشاره یا دعوت کنید، یا هنگام بحثکردن یا صحبتکردن، از دستهای خود استفاده کنید.
15) لمس کردن.
از طریق لمس، ما مقدار زیادی اطلاعات منتقل میکنیم. فکر کنید به پیامهای بسیار متفاوتی که توسط یکدست دادن ضعیف، یک آغوش گرم، یک نوازش متکبرانه روی سر، یا گرفتن محکم بازو، بهعنوانمثال، داده میشود.
16) رعایت کردن فضا.
آیا تا به حال در طول یک گفتگو حساس بخاطر اینکه شخص دیگری خیلی نزدیک ایستاده و فضای شما را کمتر کرده است احساس ناراحتی کردهاید؟ حفظ فاصلهی فیزیکی یکی از نکات خیلی مهم در برقراری ارتباط مؤثر است.
دهان و حرکات آن، از جمله لبخند و حالت لبها، بخش مهمی از زبان بدن را تشکیل میدهند که اغلب نادیده گرفته میشود. با این حال، توانایی درک و تفسیر این نشانهها میتواند بینش عمیقی در مورد احساسات و نیتهای پنهان افراد بهشما دهد.
- لبخندها.
لبخند واقعی: در یک لبخند صادقانه، گوشههای دهان به سمت بالا میروند و چشمها به طور خفیفی تنگ شده و در گوشهها چروک میخورند. این نوع لبخند، شادی و رضایت واقعی را نشان میدهد.
لبخند ناسازگار: لبخندهایی که در آنها چشمها شرکت ندارند، معمولاً نشان دهنده ناراحتی یا تظاهر است. این نوع لبخند ممکن است در پاسخ به یک موقعیت ناراحتکننده اتفاق بیفتد.
لبخند تمسخرآمیز: لبخندی که پس از یک بیان کوچک از نارضایتی یا تحقیر ظاهر میشود، میتواند بیقطعیت، تحقیر یا عدم علاقه به موضوع را نشان دهد.
- حالت لبها.
لبهای فشرده یا باریک: این حالت میتواند نشانه ناراحتی یا نگرانی باشد.
لبهای لرزان: لبهایی که لرزش دارند، ممکن است ترس یا غم را نشان دهند.
لبهای درهم کشیده: این حالت میتواند خشم یا مخالفت را انتقال دهد.
لبهای باز، کمی جدا شده: این وضعیت معمولاً نشان دهنده راحتی و آرامش است.
چشمها اغلب به عنوان “پنجرهای به روح” توصیف میشوند. آنها میتوانند بدون گفتن یک کلمه، احساسات عمیق و پیچیدهای را بیان کنند. با کمی دقت به حرکات و حالات چشمان، می توانیم درک عمیق تری از دنیای اطرافیان خود و آنچه در ذهنشان می گذرد، به دست آوریم. اما چگونه چشمها در زبان بدن اثر میگذارند؟
- پلک زدن.
افراد معمولاً زمانی که تحت نوعی از استرس هستند، به سرعت پلک میزنند. شاید شنیده باشید که پلکزدن سریع اغلب نشانه بیصداقتی است، اما این همیشه درست نیست. شما ممکن است در موقعیتهای زیر سریع پلک بزنید:
هنگام حل یک مسئله دشوار
احساس ناراحتی
ترس یا نگرانی از چیزی
- جهت نگاه.
چشمها معمولاً به دنبال چیزهایی میروند که به آن علاقهمند هستند، بنابراین ردیابی حرکت نگاه کسی میتواند اطلاعاتی درباره خواسته یا حالت روحیشان به شما بدهد. اگر با کسی صحبت میکنید که با چشمهایش مدام میز پذیرایی را دنبال میکند، ممکن است علاقهمندی بیشتری به خوردن تا صحبت کردن در آن لحظه داشته باشد. کسی که به سمت خروج نگاه میکند، ممکن است بخواهد برود. معمولاً بسیاری افراد هنگام حل کردن یک مشکل، یادآوری اطلاعات یا خاطرات، فکر کردن به چیزی دشوار، چشمهای خود را به پایین یا یک سمت میبرند.
اگر چه افراد معمولاً از حرکات دست و پا برای انجام دادن فعالیتهای هدفمند استفاده میکنند. اما حرکاتی که بیشتر به صورت غریزی رخ میدهند نیز میتوانند اطلاعات زیادی درباره احساسات فاش کنند.
- بازوها
افراد اغلب هنگام احساس: آسیبپذیری، اضطراب، عدم علاقه به در نظر گرفتن دیدگاه دیگران، بازوهای خود را صلیبی میکنند. جالب است که بازوهای صلیبی میتوانند نشانهای از اعتماد به نفس نیز باشند. اگر کسی هنگام لبخند زدن، تکیه دادن به عقب یا نشان دادن سایر نشانههای راحتی، بازوهای خود را صلیبی کند، احتمالاً احساس کنترل نسبی بر موقعیت دارد تا اینکه احساس آسیبپذیری کند. این حرکات ناخودآگاه پیشنهاد میکنند که شخص احساس راحتی کاملی با موقعیت ندارد و به نوعی نیاز به ثبات یا حفاظت دارد. بازوها همچنین میتوانند حس حفاظت را به فرد بدهند. به رفتارهایی مانند:
نگه داشتن چیزی در برابر سینه
قرار دادن بازو روی یک صندلی یا میز
دراز کردن بازو برای ایجاد فاصله
استفاده از یک بازو برای نگه داشتن دیگری پشت پشت
- پاها
انجام دادن حرکاتی مانند تکان دادن پاها، لرزش پا، جابهجا شدن از پایی به پای دیگر، نشانههایی از اضطراب و بیقراری را نمایش دهند. پاهای صلیبی نیز میتوانند نشانهای از عدم تمایل به شنیدن حرفهای کسی باشند، به ویژه زمانی که بازوها نیز صلیبی شده باشند. به جهت قرارگیری پاهای فرد در طول گفتگو را توجه کنید. اگر پاهای او به سمت بیرون باشد، ممکن است بیشتر به فکر ترک گفتگو باشد تا ادامه دادن آن. اگر پا به سمت شما باشد، احتمالاً از گفتگو لذت میبرند و مایل به ادامه آن هستند.
- دستها
بسیاری از افراد هنگام صحبت کردن برای تأکید از حرکات دست استفاده میکنند. تحقیقات نشان میدهد که ما معمولاً اگر کسی هنگام سؤال پرسیدن از دست استفاده کند، سریعتر پاسخ میدهیم. دستهای دراز شده با کفهای باز ممکن است بازتابی از پذیرش، اعتماد یا تسلیم شدن باشد. مشتهای بسته میتوانند نشاندهنده خشم یا ناامیدی باشند، به ویژه در کسی که سعی دارد این احساسات را سرکوب کند. ممکن است متوجه شوید که حالت چهره آنها بیتفاوت یا حتی آرام باشد. لمس ناخودآگاه، ممکن است نشانهای باشد که فرد در حال دقیق فکر کردن است یا به شدت به حرفهای شما علاقهمند است.
الگوهای معمولی نفس کشیدن شاید زیاد به چشم نیایند، اما گاهی نفس کشیدن فرد میتواند بسیار کنترل شده یا دقیق به نظر برسد. این کنترل عمدی اغلب زمانی رخ میدهد که فرد سعی دارد یک احساس قوی مانند خشم را سرکوب کند. نفس کشیدن شما معمولاً هنگام قرار گرفتن در شرایط استرسزا تندتر میشود. این استرس میتواند هم مثبت باشد و هم منفی، پس فردی که به سرعت نفس میکشد ممکن است:
هیجانزده
مضطرب
نگران یا وحشتزده باشد
یک نفس عمیق و طولانی میتواند نشان دهنده: آرامش، خشم یا، خستگی باشد. نفسهای آرام معمولاً حالتی از آرامش یا تفکر را نشان میدهند.
رمزگشایی حالت نشستن و وضعیت بدن.
- وضعیت بدن
وضعیت بدن شما یا نحوهای که خودتان را نگه میدارید، میتواند نشانههای خوبی از احساسات شما در آن لحظه بدهد. برخی رایجترین نشانهها در این مدل زبان بدن عبارتاند از: تکیه دادن به دیوار یا پشتیبان دیگر میتواند خستگی یا بیعلاقگی را پیشنهاد کند.
خم شدن به سمت یک گفتگو یا شخص معمولاً نشاندهنده علاقه یا هیجان است. ایستادن صاف، گاهی اوقات با دستها روی کمر، میتواند هیجان، مشتاق بودن، و اعتماد به نفس را نشان دهد. ایستادن صاف با دستها در کنار، یک وضعیت استراحت معمولی است که نشاندهنده تمایل به مشارکت و گوش دادن است.
تکیه دادن سر به یک دست میتواند علاقه را نشان دهد. وقتی هر دو دست سر را پشتیبانی میکنند، ممکن است خستگی یا کسل بودن را نشان دهد. کج کردن سر یا بدن به یک طرف نشاندهنده علاقه و تمرکز است. همچنین میتواند بسته به سایر نشانههای زبان بدن، جذابیت را نشان دهد.
- فاصله
گاهی اوقات میزان فاصله فیزیکی که فرد هنگام صحبت کردن با شما حفظ میکند، پیامهایی را برای شما دارد، اما به خاطر داشته باشید که بسیاری از افراد به سادگی ترجیح میدهند فاصله بیشتری بین خود و دیگران، بهویژه افرادی که خوب نمیشناسند، حفظ کنند.
از طرف دیگر، برخی افراد ممکن است به فضای شخصی کمتری عادت کرده باشند. آنها ممکن است بسیار نزدیک بایستند یا بنشینند. کسی که معمولاً بسیار نزدیک به شما میایستد یا مینشیند، احتمالاً از صحبت با شما لذت میبرد. کسی که فاصله دارد و اگر شما گامی به جلو بردارید یک قدم به عقب برمیدارد، احتمالاً میخواهد فاصلهی خودش را در ارتباط با شما حفظ کند. یعنی که فرد بدنبال حفظ فضای امن خودش است.
نشستن به اندازهای نزدیک که لمس کردن امکانپذیر باشد یا خم شدن به سمت گفتگو، به ویژه با یک لبخند یا لمس کوتاه، اغلب نشاندهنده جذابیت فیزیکی است. بالا بردن دست یا بازو هنگام قدم زدن به عقب اغلب نشاندهنده تمایل برای ایجاد یک مانع فیزیکی یا فاصله بیشتر است.
اگر به دنبال تغییر رفتار و عادتهای خود هستید، "دوره عادتهای اتمی" اثر "جیمز کلیر" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند در اختیار شما قرار داده شده است، را از دست ندهید. در این دورهی شگفتانگیز راههای سادهای به شما آموزش داده خواهند شد، تا روتین روزانهتان را تغییر داده و به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید.
حال که با انواع زبان بدن آشنا شدید، زمان آن است که یاد بگیرید چگونه آنها را تفسیر کنید و بفهمید به دنبال چه چیزهایی باید باشید. درک ارتباط غیر کلامی میتواند چالشبرانگیز باشد زیرا هر کسی به شکل متفاوتی از آن استفاده میکند. اما نگران نباشید، در اینجا چهار نکته ارزشمند برای کمک به شما در خواندن آن آورده شده است:
1) آیا زبان بدن با پیام فرد مطابقت دارند؟
کلمات و نشانههای غیرکلامی مانند زبان بدن باید در صورتی که فرد واقعاً با افکار خود صادق است، مطابقت دارند. به عنوان مثال، اگر کسی توضیح دهد که از یک تصمیم چقدر خوشحال است اما از زبان بدن بسته با دستان قلاب شده استفاده کند، این نشانه ناهماهنگی است.
2) بدانید چگونه بین زبان بدن باز و بسته تمایز قائل شوید!
وقتی میدانید که زبان بدن باز (مثلاً وضعیت باز، تماس چشمی) اغلب به معنای راحتی و آرامش فرد است، و زبان بدن بسته (مثلاً دستان قلاب شده یا عدم تماس چشمی) میتواند به معنای استرس یا ناراحتی فرد باشد، تفسیر کمی آسانتر میشود.
3) بهجای پرداختن به جزییات، به برداشت کلی خودتان توجه کنید.
سعی نکنید روی هر حرکت کوچکی که شخص انجام میدهد تمرکز کنید، زیرا این میتواند باعث شود بیش از حد روی افراد تجزیه و تحلیل کنید. به جای آن، یک قدم به عقب بردارید و به برداشت کلی، محیطی که در آن هستید و موقعیت نگاه کنید.
4) به غریزه خود اعتماد کنید.
گاهی اوقات، شهود ما میتواند نشانههای ظریفی را دریافت کند که ممکن است به طور آگاهانه تشخیص ندهیم. اگر زبان بدن فردی به شما حسی میدهد که چیزی درست نیست، ارزش دارد که به آن توجه و بیشتر بررسی کنید.
زبان بدن به عنوان یک زبان بیکلام، نقش مهمی در ارتباطات انسانی ایفا میکند. با استفاده صحیح و مؤثر از زبان بدن، میتوانیم احساسات و اندیشههای خود را به دیگران منتقل کنیم، تمرکز و توجه خود را نشان دهیم، و پیامهای غیرکلامی را درک کنیم. با تمرین و آگاهی بیشتر، میتوانیم زبان بدن خود را بهبود بخشیم و در ارتباطات روزمره بهتر عمل کنیم.
خوشحال میشویم نظرات و تجربیات خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
برایمان بنویسید آیا آداب زبان بدن را رعایت میکنید؟
کدامیک را مؤثرتر در برقراری ارتباط میدانید؟
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.
آموزش زبان بدن
(body language)
زبان بدن چیست؟
افسانه است یا واقعیت؟
چیزهایی که در مورد زبان بدن شنیدهایم، واقعاً تا چه اندازه حقیقت دارند؟
در دنیای پیچیده ارتباطات امروز، کلمات تنها بخشی از داستان هستند. در یک نشست حرفهای، جایی که یک فرد با اعتماد به نفس (کلیک کنید)، وارد میشود و با زبان بدن قدرتمند خودش، حضورش را اعلام میکند، نشاندهنده این است که قدرت اصلی در ارتباط، لزوماً از طریق کلمات بیان نمیشود. در واقع، زبان بدن میتواند بین ۶۰ تا ۶۵ درصد از تمام ارتباطات را شامل شود.
به گفتهی پتی وود (Patti Wood)، متخصص رمزگشایی زبان بدن و نویسنده کتاب زبان بدن: «وقتی ارتباط برقرار میشود، ممکن است شما تنها یک یا دو کلمه حرف بزنید، اما هزاران نشانه غیرکلامی را نیز بیان میکنید». این نشانههای غیرکلامی که شامل همه چیز است از وضعیت شما گرفته تا بیان شما، در هر تعاملی بسیار مهم هستند؛ به خصوص در محل کار از اهمیت ویژهای برخوردارند.
گاهی مجبوریم در جمعی از افراد بیگانه ادب را حفظ کنیم و لبخندی مصنوعی روی لب بیاوریم. در این حالت اگر ناگهان یکی از دوستانمان را ملاقات کنیم نوع لبخندمان تغییر میکند و عمق میگیرد. بین این دو لبخند تفاوت زیادی وجود دارد و نشان میدهد که زبان بدن چیست.
در حقیقت لبخندها، حرکات دست، ارتباطات چشمی، طرز نشستن و... همگی دارای پیامهای مشخصی هستند و مجموعه پیامهایی که به صورت غیرکلامی برای دیگران ارسال میکنیم همان زبان بدن ما را تشکیل میدهند. یادگیری تکنیکهای زبان بدن و تسلط بر آن تأثیر چشمگیری بر افزایش کاریزما و برقراری ارتباط مؤثر در ابعاد مختلف زندگی ما دارد.
زبان بدن چیست؟ افسانه است یا واقعیت؟ چیزهایی که در مورد زبان بدن شنیدهایم، واقعاً تا چه اندازه حقیقت دارند؟ اینکه یک نفر گوشش را بخاراند یا دستهایش را به کمرش بزند، همیشه یک معنی دارند؟ واقعیت این است که اگرچه میتوان زبان بدن را تا حد زیادی یاد گرفت، بااینحال، افسانهها و دروغهای بسیاری هم در این حیطه وجود دارد که افراد غیرمتخصص، با شاخ و برگ دادن و اغراقهای بیمورد، موجب بروز سوءتفاهمهای جدی در آن شدهاند. در این مقاله، به دور از افسانهسرایی، برایتان همراه با مثال و روشهای علمی، قرار است بگوییم که زبان بدن چیست و چطور میتوانیم از آن به درستی و در مواقع لزوم استفاده کنیم!
ممکن است گمان کنید که زبان اصلی شرکت یا مجموعه شما، زبان فارسی است، اما اشتباه میکنید. بیشترین زبانی که به آن زبان صحبت میشود، آنی نیست که با کمک آن صحبت میکنید. اولین زبانی که نیاز به یادگیری آن داریم، زبان بدن است و شما نیاز دارید توجه بیشتری به آن بکنید. پس باید بدانیم زبان بدن چیست؟
زبان بدن یا تن گفت به مجموعهی رفتارهای غیرکلامی و فیزیکی اطلاق میشود که در آن فرد بدون صحبت کردن قادر به انتقال پیام و برقراری ارتباط با دیگران است. یادگیری تکنیکهای زبان بدن باعث میشود که ما در ارتباطات غیرکلامی خود که بخش عمدهای از ارتباطات ما را تشکیل میدهند، توانمندتر شویم و با استفاده بهینه از این تکنیکهای زبان بدن میتوانیم در ارتباطات و مذاکرات خود بهتر بدرخشیم.
زبان بدن، مجموعهای از حرکات غیرکلامی است که به ما امکان میدهد بدون استفاده از کلمات، احساسات و واکنشهای خود را منتقل کنیم. حالتهای چهره، حرکات و نگاه چشم اغلب به عنوان سه نوع اصلی آن شناخته میشوند، اما جنبههای دیگری نظیر وضعیت ایستادن و فاصله شخصی نیز میتوانند برای انتقال پیام مورداستفاده قرار گیرند. بهعنوان مثال:
حالتهای چهره: توانایی بیان احساسات و نیتها از طریق تغییرات چهره.
چشم: استفاده از چشمها برای برقراری ارتباط، نشان دادن علاقه یا بیعلاقگی.
حرکات دست و پا: استفاده از دستها و دیگر بخشهای بدن برای بیان پیام یا احساس.
وضعیت بدن و حالت ایستادن: نحوه قرارگیری بدن که میتواند اعتمادبهنفس، دفاعی بودن یا باز بودن را نشان دهد.
فاصله شخصی: میزان فضایی که فرد از دیگران در حین ارتباط حفظ میکند که میتواند نشاندهنده نوع رابطه یا سطح راحتی باشد.
تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان میدهد مغز ما ارتباط غیرکلامی را نسبت به ارتباط کلامی در اولویت قرار میدهد. به عنوان مثال، زمانی که مغز جمله «دوستت دارم» با چهرهای عبوس یا لحن نامناسب بشنود، ممکن است نشانههای غیرکلامی مثل زبان بدن بد را به کلمات ترجیح دهد!
زبان بدن یا Body Language زبانی است که با استفاده بهینه از آن میتوانیم در برقراری ارتباط موثر و مذاکرات خود توانمندتر شویم. اگر از ما بپرسند زبان اصلی ما چیست؟ شاید بگوییم فارسی. با اینکه پاسخ درستی است اما در عمل اولین زبانی که ما با آن صحبت میکنیم و نیاز داریم که آن را یاد بگیریم، یک زبان مشترک است به نام زبان بدن. چرا که افراد بر خلاف کنترلی که روی کلامشان دارند، معمولاً روی زبان بدن خود کنترلی نداشته و معمولاً حقیقت درونشان را بروز میدهند.
زبان بدن، رفتارهایی غیرکلامی، فیزیکی و ناخودآگاه است که بوسیله آن میتوان به چالشها و احساسات درونی افراد در لحظه حال، پی برد. یعنی میتوان حدس زد که شخص در حال تجربه چه احساسی است؟ استرس، ترس، احترام، اعتماد به نفس، نگرانی و غیره. مثلاً در اکثر مواقع افراد هنگام دروغگویی نمیتوانند ارتباط مستقیم چشمی برقرار کنند یا جلوی دهانشان را میگیرند و …
برای اینکه ترس، استرس، اضطراب و آشوبِ درونی را از روتین روزمرهتان کنار بگذارید و بجای آنها وضعیت هیجانیتان را آزادانه انتخاب کنید و احساس خوشبختی، خلاقیت و آرامشتان را به حداکثر برسانید، "دکتر داسون چرچ" در "دورهی مغز عارف" (کلیک کنید)، سادهترین و سریعترین راه برای تحقق این انقلابِ درونی را در اختیار شما قرار میدهد تا آرامش و شادی برایتان مانند نفس کشیدن راحت و آسان شود.
عمق لبخند ما به مادرمان با عمق لبخند ما به شخص غریبهای که در مقابل او راحت نیستیم، تفاوت دارد، بنابراین زبان بدن دارای پیامهای پنهان و گوناگونی است. یعنی طرز لبخند زدن، نگاه کردن، حرکت دادن دست یا پا، طرز نشستن و… همگی دارای پیامهای مخصوص به خود هستند.
تا به حال به این موضوع دقت کردهاید که وقتی میخواهید در مهمانی یا مراسمی با فرد جدیدی آشنا شوید، اولین پیامهایی که جابجا میشود از طریق زبان بدن است؟ فرض کنید میخواهید با فردی ارتباط برقرار کنید، ابتدا به زبان بدن او توجه میکنید، به طرز ایستادن او و حالات چهرهاش دقت میکنید که آیا عصبانی است یا خوشحال؛ سپس تصمیم میگیرید که چطور جلو بروید و ارتباط را شروع کنید، مثلاً این که اگر از حالت چهره فرد متوجه شدید که خوشحال است، میتوان گفتگو را به سمت این برد که کمی شادتر باشد.
اما وقتی از حالات چهره و زبان بدن او متوجه شدید که او آدم جدی و عصبانی است احتمالاً در استفاده از طنز در گفتگو کمی حساستر میشوید و گفتگو را رسمیتر ادامه میدهید. البته باید به این نکته هم توجه کنیم که یادگیری زبان بدن باعث میشود که بتوانیم در رفتار خودمان هم دقیقتر شویم.
گفتیم یکی از ابتداییترین پیامهایی که ارسال میکنیم از طریق زبان بدن است. فرض کنید قرار است به یک جلسه یا مهمانی بروید، اگر در مورد اصول زبان بدن اطلاع داشته باشید، میدانید که قبل از این که حتی گفتگویی بین شما و کسانی که قرار است با آنها جلسه داشته باشید شکل بگیرد، ظاهر شما، از جمله نوع پوشش شما و نوع راه رفتن و حرکات بدن شما اطلاعاتی را به افراد دیگر در مورد شما منتقل میکند، حالا که میدانید زبان بدن امری مهم و ضروری در ارتباطات است، میتوانید کاری کنید که افراد تا حد زیادی پیامی که شما میخواهید را دریافت کنند.
نوع نگاه شما به افراد حاضر در جلسه، نوع دست دادنتان و ارتباطات چشمی شما با افراد، میتواند تا حد زیادی در روند جلسه تأثیرگذار باشد. زبان بدن یا Body Language یکی از اجزای ارتباطات غیرکلامی است که در برقراری ارتباطات روزمره ما، جایگاه بسیار پررنگی دارد. زبان بدن در متن زندگی ما قرار دارد، از ارتباطات روزانه ساده تا مذاکرات پیشرفته؛ زبان بدن نتایجی که ما به دست میآوریم را تحت تأثیر قرار میدهد.
ما میتوانیم با یادگیری زبان بدن، پیامهای بهتری را در روابط کاری و اجتماعی خود ارسال و دریافت کنیم. به بیان بهتر وقتی زبان بدن را یاد میگیریم، میتوانیم کنترل بیشتری روی پیامی که میخواهیم ارسال کنیم داشته باشیم و پیامها و رفتارهای دیگران را بهتر شناسایی کنیم. مثلاً میتوانیم با یادگیری این اصول و قواعد در هنگام صحبت با تکنیکهای زبان بدن، کلام خود را تأیید کنیم که این کار در اثربخشی کلام و نفوذ بیشتر آن، تأثیرگذار است.
پیشنهاد ما برای شما: دانشمندان معتقدند که مراقبه بهترین تمرین برای رشد شخصی و افزایش عملکرد خود میباشد. برای اینکه بتوانید خودتان را متحول کنید و پیشرفتهای هیجانی، فکری و حتی معنوی در خود مشاهده کنید، و در عین حال از تمام مزایای مراقبه نیز بهرمند شوید، توصیه ما به شما "دورهی 6 فاز مراقبه" اثر "ویشن لاکیانی" (کلیک کنید)، میباشد که توسط مجموعهی رویالمایند ترجمه و تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است.
آنچه شما از افراد مختلف در وضعیتهای متفاوت میشنوید و یا میبینید لزوماً نگرش واقعی و حقیقی افراد را نشان نمیدهد. شما باید از این سه قانون زیر برای اظهار نظر درست پیروی کنید. در یادگیری تکنیکهای زبان بدن؛ به این 3 قانون مهم توجه کنید:
یکی از متداولترین اشتباهات در خواندن زبان بدن دیگران، این است که یک حرکت را جدا از سایر حرکات یا شرایط تعبیر کنید. مثلاً خاراندن سر معانی متفاوتی مانند عرق ریختن، عدم اطمینان، شوره موی سر، کک، فراموشکاری و دروغگویی دارد و فهمیدن اینکه کدام معنی در مورد کدام فرد صدق میکند بسته به سایر حرکات همزمان فرد دارد.
زبان بدن مانند هر زبان دیگری، دارای واژه، جمله و نقطهگذاری است. هر حرکت مثل یک واژه تنهاست و هر واژه معانی متفاوت و متعددی دارد. مثلاً در زبان انگلیسی واژه “dressing” ده معنی متفاوت دارد که شامل لباس پوشیدن، چاشنی غذا، مایه داخل شکم مرغ، مرهم زخم، کود و مهتری اسب است.
فقط هنگامی که یک واژه را با واژه دیگر در یک جمله قرار میدهید، میتوانید معنای آن را به طور کامل درک کنید. مجموعه حرکات و ژستهای ما در قالب یک جمله قرار میگیرند و نگرش واقعی شخص را لو میدهند. یک مجموعه زبان بدن درست مثل یک جمله، باید حداقل سه واژه داشته باشد تا دقیقاً بتوان معنی هر واژه را تعبیر کرد. شخص شهودی کسی است که میتواند جملات زبان بدن را بخواند و آنها را با رفتار فرد مطابقت دهد.
تحقیقات نشان میدهد تأثیر نشانههای غیرکلامی تقریباً پنج برابر کلام است، به عنوان مثال، اگر ببینید سیاستمداری برای شما سخنرانی میکند و به شما میگوید که نظرات جوانان را با آغوش باز میپذیرد، در حالی که دستبهسینه ایستاده و چانهاش پایین است. آیا حرفش را باور میکنید؟
حالا اگر در حالی که ضربات کوتاه و تندی روی میز میزند، سعی کند متقاعدتان کند که فرد دلسوزی است چطور؟ زمانی فروید گفت: “یکی از مراجعانش از ازدواجش اظهار رضایت کرد، در حالی که با حلقه ازدواجش بازی میکرد، آن را از انگشتش خارج میکرد و دوباره به انگشت میکرد”. فروید متوجه شد که او دروغ میگوید و در واقع در زندگیاش مشکل دارد.
همه حرکات باید در چارچوبی که رخ میدهند، تعبیر شوند. مثلاً اگر فردی در یک روز سرد برفی دستبهسینه در حالی که پاهایش را محکم روی هم انداخته و چانهاش هم رو به پایین است، به احتمال قوی به این معناست که سردش شده و معنای واکنش دافعی نمیدهد؛ اما اگر همان شخص با همان حالات سر میز فروش روبروی شما نشسته باشد به درستی میتوان حرکت او را به این معنا دانست که نسبت به پیشنهاد شما احساس منفی دارد.
مطالعات نشان داده است که 60 درصد ارتباطات ما غیرکلامی است. وقتی به بهینهسازی زبان بدن خود فکر نمیکنید، تنها از 40 درصد توانایی ارتباطی خود استفاده میکنید. تصور کنید اگر کمی به ارتباطات غیرکلامی خود توجه کنید، سخنرانی بعدی یا ملاقات با رئیستان چقدر مؤثرتر خواهد بود. این نکات میتوانند به شما کمک کند از این اشتباه رایج اجتناب کنید تا بتوانید از زبان بدن خود برای کسب مزیت در حرفه خود استفاده کنید.
1) قدرت دستها را دست کم نگیرید.
دستهای ما به خوبی در مورد اینکه ما چه کسی هستیم، صحبت میکنند. تحقیقات نشان داده است که مغز ما بیش از هر عضو دیگر بدن به دستها توجه میکند، زیرا تکامل یافتهایم که به آنها به عنوان یک مکانیسم ایمنی نگاه کنیم تا مطمئن شویم دیگران به ما حمله نمیکنند. اگر دقت کرده باشید مغز ما در اعتماد کردن به کسی زمانی که دستان او را نمیبینیم، مشکل دارد!
هر زمان که جلسه دارید، دستان خود را بالای میز نگه دارید. میزان اعتماد به شما افزایش مییابد و میتوانید از ابزاری حیاتی برای ارسال پیام و انتقال نگرش استفاده کنید. علاوه بر این، مطالعهای توسط دانشگاه کلگیت نشان داد که استفاده از حرکات دست باعث میشود مردم با دقت بیشتری به شما گوش دهند. با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید دستان خود را به شدت تکان دهید تا منظور خود را بیان کنید. فضای مناسب برای صحبت کردن دست از بالای سینه تا پایین کمر است. اگر خارج از این محدوده بروید، حواسپرتی ایجاد خواهید کرد!
برای یادگیری نحوه استفاده درست از حرکات دست، میتوانید به سخنرانیهای تأثیرگذار در TED نگاه کنی تا ببینید این سخنرانان چگونه از حرکات دست برای توضیح پیام خود استفاده میکنند. سپس میتوانید هنگام آماده شدن برای ارائه خود، استفاده از آن حرکات را تمرین کنید.
2) برای نشان دادن علاقه خود، سرتان را به حرکت درآورید.
دیل کارنگی، استاد تأثیرگذاری بر مردم و نویسنده کتاب مشهور “آیین دوست یابی”، به شاگردانش توصیه کرد که نشان دهند به افرادی که با آنها صحبت میکنند علاقه مند هستند. یکی از راههایی که میتوانید این کار را به صورت غیرکلامی انجام دهید، استفاده از تکان دادن سر به صورت سه گانه است.
سه تکان سریع و کوچک پشت سر هم نشانه غیرکلامی است برای اینکه به طرف مقابل بگویید «بیشتر بگو» یا «میشنوم، توضیح بده». این یک راه عالی برای نشان دادن این است که شما علاقهمند و درگیر صحبتهای طرف مقابل هستید و مردم را تشویق میکند تا با دیده باز، با شما صحبت کنند.
3) عدم استفاده از نشانههای اضطراب و بیاعصابی.
گاهی اوقات تشخیص علائم عصبی خودمان دشوار است، چون آنها را بدون فکر کردن انجام میدهیم. از یک دوست یا همکار بخواهید که به شما بگوید آیا چنین رفتارهایی از شما میبیند یا خیر؟ وقتی آگاه شوید، میتوانید اقداماتی برای متوقف کردنشان انجام دهید. یاد بگیرید که از نمایش زبان بدن عصبی خودداری کنید تا مضطرب یا ناتوان به نظر نرسید. رایجترین رفتارهای این چنینی در زبان بدن عبارتاند از:
دستهایی که به هم فشار میآورند.
شکستن انگشتان دستها.
مالش بازوها.
کندن پوست لب.
پیشنهاد میکنیم برای کاهش استرس و اضطراب، دورهی شگفتانگیزِ "جذب کنندهی حرفهای" از "گابریل برن استین" (کلیک کنید)، را از دست ندهید. این مراقبهها به شما کمک میکنند که به قدرت جذبکنندگی حرفهای خودتان وصل شوید؛ فراوانی، شادی و سلامتی را به زندگیتان جذب کرده و زندگی مورد نظر خود را خلق کنید.
4) آینه دیگران باشید.
مطالعهای که در هاروارد بیزینس ریویو انجام شد نشان داد، فروشندگانی که گفتار و زبان بدن مشتریان را تقلید میکنند، تعاملات مثبتتری دارند و در مجموع موفقتر از کسانی هستند که این کار را انجام نمیدهند. راههای مختلفی وجود دارد که میتوانید با آن آینه دیگران باشید، مثلاً:
آهنگی که دوست دارند را بخوانید.
سرعت گفتارتان را مثل آنها کنید.
با مواضع آنها موافقت کنید.
رفتارتان را با آنها مطابقت دهید.
5) سطح استرس خود را کاهش دهید.
موارد گفته شده در زیر، ویژگیهای زبان بدن قوی است. هر چه فضای بیشتری اشغال کنید و عضلاتتان شلتر باشند، کورتیزول کمتری تولید خواهید کرد که باعث کاهش استرس شما میشود.لحظهای که شروع به احساس استرس میکنید، سطح کورتیزول شما افزایش مییابد که باعث تشدید احساس اضطراب میشود. در اینجا نحوه استفاده از زبان بدن برای ریلکس بودن آورده شده است:
سینه و گردن خود را جلو دهید.
پاهای خود را به اندازه عرض شانه محکم روی زمین قرار دهید.
بازوهایتان را خیلی سفت نگیرید.
6) لبخند بزنید (در زمان مناسب).
بسیاری از توصیههای حرفهایهای زبان بدن میگویند باید بیشتر لبخند بزنید اما این همیشه ایده خوبی نیست. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که افرادی که در موقعیتهای قدرت و کاریزما قرار دارند، در واقع زیاد لبخند نمیزنند، در عوض، در زمان مناسب لبخند میزنند. وقتی برای اولین بار به یک نفر سلام میکنید، بهتر است در پایان مکالمه، لبخند بزنید. یادتان باشد لبخند زدن بیش از حد ممکن است نتیجه عکس دهد.
7) بهتر است به صورت زاویهدارتر بنشینید.
نحوه نشستن شما بیش از آنچه فکر میکنید بر رفتار شما تأثیر میگذارد. مطالعات نشان میدهند وقتی بدن ما مستقیماً در مقابل شخص دیگری قرار میگیرد، مغز فرد مقابل را بیشتر متخاصم میداند. هنگام صحبت با همکاران و مافوق، بهتر است با زاویه کمی بنشینید یا بایستید. این کار باعث میشود کمتر تهدیدکننده به نظر برسیم و ضربان قلب هر دو طرف را کاهش میدهد.
8) صاف بایستید.
افرادی که صاف میایستند، شانههایشان را عقب میدهند و سرشان را بالا میگیرند، معمولاً اعتمادبهنفس خوبی دارند و مورد تأیید بقیه هستند. سعی کنید مخصوصاً در محیطهای کاری از این شیوه ایستاندن استفاده کنید. همچنین اگر ریزجثه هستید حتماً ورزش کنید تا عضلاتتان به چشم بیاید. افراد ضعیفی که همواره قوز میکنند نمیتوانند از خودشان قدرتی به نمایش بگذارند و این مسئله مخصوصاً در بازاریابی اهمیت ویژهای دارد. زیرا فروشندگان باید با استفاده از اطمینانی که از محصول یا خدماتشان دارند، مشتری را از خریدش مطمئن کنند.
وقتی روبروی شخصی مینشینید برای اینکه احساس اعتمادبهنفس در بدنتان جاری شود پاهایتان را صاف روی زمین بگذارید، دستها را به بدن نچسبانید و کمی فاصله بدهید یا اگر شرایط مناسب بود یک دست را پشت صندلی کناری قرار دهید. همچنین سعی کنید وسایلتان را روی میز با فاصله از هم بگذارید تا فضای بیشتری را در اختیار داشته باشید. داشتن محیط بیشتر میتواند قدرت بیشتری از شما به نمایش بگذارد.
9) صدای خود را کنترل کنید.
افرادی که در حین صحبت صدای بسیار بلندی دارند، معمولاً از نظر دیگران افرادی خودخواه و ضعیف و بدون احساس همدلی ارزیابی میشوند. اگر فکر میکنید که صدای شما در مقایسه با بقیه کمی بلندتر است، قبل از سخن گفتن اول کمی لبهایتان را روی هم فشار دهید و بدون باز کردن دهان برای چند لحظه عبارتهایی مانند «ام، اهم و اوهوم» را برای خود تکرار کنید. این تمرین برای قبل از سخنرانیها و حضور در جلسههای مهم بسیار کاربردی است و کمک میکند صدایی دلنشین و کنترل شده داشته باشید.
داشتن تن صدایی استاندارد در تماسهای تلفنی در مقایسه با دیگر انواع ارتباط اهمیت بیشتری دارد زیرا در این حالت مخاطب حالت چهره یا دیگر نشانههای موجود در زبان بدن را نمیبیند. چه بسا صدای بلند شما این پیام را به او برساند که عصبانی و خشمگین هستید و او نیز در مقابل، حالتی تهاجمی به خود بگیرد.
10) کارهای ارزشمندتان را به یاد بیاورید.
قبل از اینکه در جمعهای مهم حاضر شوید، نیاز دارید که از درون احساس پیروزی و قدرت کنید. این احساسات خودبهخود به وجود نمیآیند و باید در شما ایجاد شوند. هورمونی که حس قدرت ایجاد میکند هورمون تستوسترون است. برای اینکه بدنتان شروع به تولید این هورمون کند، بیندیشید که تا به حال چه موفقیتهایی به دست آوردهاید. به طور مثال ممکن است سال گذشته با کمک رژیم غذایی ۱۰ کیلوگرم وزن کم کرده باشید یا در یک امتحان بالاترین نمره متعلق به شما باشد. یادآوری همین خاطرات به بدن شما کمک میکند که در موضع قدرت قرار بگیرد.
11) ارتباط چشمی را حفظ کنید.
شما ممکن است درونگرا یا خجالتی باشید یا در فرهنگتان نگاه کردن به چشم دیگران کار درستی نباشد. درست یا غلط بودن این مدلهای رفتاری در حال حاضر اهمیتی ندارد. آنچه مهم است تحقیقاتی است که نشان میدهد دیگران از شما توقع دارند طی مکالمه با آنها بین ۵۰ الی ۶۰ درصد مدت زمان ارتباطتان به چشمهایشان بنگرید. در این بخش میخواهیم به تکنیکی ساده اشاره کنیم که با بهکار گیری آن به راحتی ارتباط چشمی خود را حفظ کنید. راهکار این است که هنگام سلام کردن به افراد به رنگ چشمهایشان دقت کنید.
12) از دست به سینه ایستادن خودداری کنید.
وقتی در حین صحبت با طرف مقابل دستهایتان را باز میکنید به او نشان میدهید که چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد و به کلامتان اعتبار میبخشید. در مقابل مدام دستها را به پشت خود نبرید یا روی بدن قفل نکنید چون این رفتارها نشان میدهد که ترجیح میدهید از محل بگریزید و نمیخواهید مکالمه را ادامه دهید.
13) درست دست بدهید.
یکی از قدرتمندترین روشهای برقراری ارتباط غیرکلامی دست دادن است. اگر درست دست بدهید این کار به شما اعتبار میبخشد و نشان میدهد که میدانید زبان بدن چیست. اما اگر اشتباه انجامش دهید برایتان هزینه خواهد داشت. پس مانند یک ماهی مرده یا یک استخوانشکن رفتار نکنید. نوع اول شما را بیحال و دومی قلدر نشان میدهد. گفتنی است که در فرهنگهای مختلف نوع دست دادن ممکن است متفاوت باشد، پس اگر برای انجام برخی امور به شهر یا کشور دیگری سفر میکنید حتماً پیش از آن درباره نحوه دست دادن قابل قبول در آن منطقه تحقیق کنید.
14) اشاره کردن.
اشارهها در زندگی روزمره ما بسیار پرکاربرد هستند. شما ممکن است دست تکان دهید، اشاره یا دعوت کنید، یا هنگام بحثکردن یا صحبتکردن، از دستهای خود استفاده کنید.
15) لمس کردن.
از طریق لمس، ما مقدار زیادی اطلاعات منتقل میکنیم. فکر کنید به پیامهای بسیار متفاوتی که توسط یکدست دادن ضعیف، یک آغوش گرم، یک نوازش متکبرانه روی سر، یا گرفتن محکم بازو، بهعنوانمثال، داده میشود.
16) رعایت کردن فضا.
آیا تا به حال در طول یک گفتگو حساس بخاطر اینکه شخص دیگری خیلی نزدیک ایستاده و فضای شما را کمتر کرده است احساس ناراحتی کردهاید؟ حفظ فاصلهی فیزیکی یکی از نکات خیلی مهم در برقراری ارتباط مؤثر است.
دهان و حرکات آن، از جمله لبخند و حالت لبها، بخش مهمی از زبان بدن را تشکیل میدهند که اغلب نادیده گرفته میشود. با این حال، توانایی درک و تفسیر این نشانهها میتواند بینش عمیقی در مورد احساسات و نیتهای پنهان افراد بهشما دهد.
- لبخندها.
لبخند واقعی: در یک لبخند صادقانه، گوشههای دهان به سمت بالا میروند و چشمها به طور خفیفی تنگ شده و در گوشهها چروک میخورند. این نوع لبخند، شادی و رضایت واقعی را نشان میدهد.
لبخند ناسازگار: لبخندهایی که در آنها چشمها شرکت ندارند، معمولاً نشان دهنده ناراحتی یا تظاهر است. این نوع لبخند ممکن است در پاسخ به یک موقعیت ناراحتکننده اتفاق بیفتد.
لبخند تمسخرآمیز: لبخندی که پس از یک بیان کوچک از نارضایتی یا تحقیر ظاهر میشود، میتواند بیقطعیت، تحقیر یا عدم علاقه به موضوع را نشان دهد.
- حالت لبها.
لبهای فشرده یا باریک: این حالت میتواند نشانه ناراحتی یا نگرانی باشد.
لبهای لرزان: لبهایی که لرزش دارند، ممکن است ترس یا غم را نشان دهند.
لبهای درهم کشیده: این حالت میتواند خشم یا مخالفت را انتقال دهد.
لبهای باز، کمی جدا شده: این وضعیت معمولاً نشان دهنده راحتی و آرامش است.
چشمها اغلب به عنوان “پنجرهای به روح” توصیف میشوند. آنها میتوانند بدون گفتن یک کلمه، احساسات عمیق و پیچیدهای را بیان کنند. با کمی دقت به حرکات و حالات چشمان، می توانیم درک عمیق تری از دنیای اطرافیان خود و آنچه در ذهنشان می گذرد، به دست آوریم. اما چگونه چشمها در زبان بدن اثر میگذارند؟
- پلک زدن.
افراد معمولاً زمانی که تحت نوعی از استرس هستند، به سرعت پلک میزنند. شاید شنیده باشید که پلکزدن سریع اغلب نشانه بیصداقتی است، اما این همیشه درست نیست. شما ممکن است در موقعیتهای زیر سریع پلک بزنید:
هنگام حل یک مسئله دشوار
احساس ناراحتی
ترس یا نگرانی از چیزی
- جهت نگاه.
چشمها معمولاً به دنبال چیزهایی میروند که به آن علاقهمند هستند، بنابراین ردیابی حرکت نگاه کسی میتواند اطلاعاتی درباره خواسته یا حالت روحیشان به شما بدهد. اگر با کسی صحبت میکنید که با چشمهایش مدام میز پذیرایی را دنبال میکند، ممکن است علاقهمندی بیشتری به خوردن تا صحبت کردن در آن لحظه داشته باشد. کسی که به سمت خروج نگاه میکند، ممکن است بخواهد برود. معمولاً بسیاری افراد هنگام حل کردن یک مشکل، یادآوری اطلاعات یا خاطرات، فکر کردن به چیزی دشوار، چشمهای خود را به پایین یا یک سمت میبرند.
اگر چه افراد معمولاً از حرکات دست و پا برای انجام دادن فعالیتهای هدفمند استفاده میکنند. اما حرکاتی که بیشتر به صورت غریزی رخ میدهند نیز میتوانند اطلاعات زیادی درباره احساسات فاش کنند.
- بازوها
افراد اغلب هنگام احساس: آسیبپذیری، اضطراب، عدم علاقه به در نظر گرفتن دیدگاه دیگران، بازوهای خود را صلیبی میکنند. جالب است که بازوهای صلیبی میتوانند نشانهای از اعتماد به نفس نیز باشند. اگر کسی هنگام لبخند زدن، تکیه دادن به عقب یا نشان دادن سایر نشانههای راحتی، بازوهای خود را صلیبی کند، احتمالاً احساس کنترل نسبی بر موقعیت دارد تا اینکه احساس آسیبپذیری کند. این حرکات ناخودآگاه پیشنهاد میکنند که شخص احساس راحتی کاملی با موقعیت ندارد و به نوعی نیاز به ثبات یا حفاظت دارد. بازوها همچنین میتوانند حس حفاظت را به فرد بدهند. به رفتارهایی مانند:
نگه داشتن چیزی در برابر سینه
قرار دادن بازو روی یک صندلی یا میز
دراز کردن بازو برای ایجاد فاصله
استفاده از یک بازو برای نگه داشتن دیگری پشت پشت
- پاها
انجام دادن حرکاتی مانند تکان دادن پاها، لرزش پا، جابهجا شدن از پایی به پای دیگر، نشانههایی از اضطراب و بیقراری را نمایش دهند. پاهای صلیبی نیز میتوانند نشانهای از عدم تمایل به شنیدن حرفهای کسی باشند، به ویژه زمانی که بازوها نیز صلیبی شده باشند. به جهت قرارگیری پاهای فرد در طول گفتگو را توجه کنید. اگر پاهای او به سمت بیرون باشد، ممکن است بیشتر به فکر ترک گفتگو باشد تا ادامه دادن آن. اگر پا به سمت شما باشد، احتمالاً از گفتگو لذت میبرند و مایل به ادامه آن هستند.
- دستها
بسیاری از افراد هنگام صحبت کردن برای تأکید از حرکات دست استفاده میکنند. تحقیقات نشان میدهد که ما معمولاً اگر کسی هنگام سؤال پرسیدن از دست استفاده کند، سریعتر پاسخ میدهیم. دستهای دراز شده با کفهای باز ممکن است بازتابی از پذیرش، اعتماد یا تسلیم شدن باشد. مشتهای بسته میتوانند نشاندهنده خشم یا ناامیدی باشند، به ویژه در کسی که سعی دارد این احساسات را سرکوب کند. ممکن است متوجه شوید که حالت چهره آنها بیتفاوت یا حتی آرام باشد. لمس ناخودآگاه، ممکن است نشانهای باشد که فرد در حال دقیق فکر کردن است یا به شدت به حرفهای شما علاقهمند است.
الگوهای معمولی نفس کشیدن شاید زیاد به چشم نیایند، اما گاهی نفس کشیدن فرد میتواند بسیار کنترل شده یا دقیق به نظر برسد. این کنترل عمدی اغلب زمانی رخ میدهد که فرد سعی دارد یک احساس قوی مانند خشم را سرکوب کند. نفس کشیدن شما معمولاً هنگام قرار گرفتن در شرایط استرسزا تندتر میشود. این استرس میتواند هم مثبت باشد و هم منفی، پس فردی که به سرعت نفس میکشد ممکن است:
هیجانزده
مضطرب
نگران یا وحشتزده باشد
یک نفس عمیق و طولانی میتواند نشان دهنده: آرامش، خشم یا، خستگی باشد. نفسهای آرام معمولاً حالتی از آرامش یا تفکر را نشان میدهند.
رمزگشایی حالت نشستن و وضعیت بدن.
- وضعیت بدن
وضعیت بدن شما یا نحوهای که خودتان را نگه میدارید، میتواند نشانههای خوبی از احساسات شما در آن لحظه بدهد. برخی رایجترین نشانهها در این مدل زبان بدن عبارتاند از: تکیه دادن به دیوار یا پشتیبان دیگر میتواند خستگی یا بیعلاقگی را پیشنهاد کند.
خم شدن به سمت یک گفتگو یا شخص معمولاً نشاندهنده علاقه یا هیجان است. ایستادن صاف، گاهی اوقات با دستها روی کمر، میتواند هیجان، مشتاق بودن، و اعتماد به نفس را نشان دهد. ایستادن صاف با دستها در کنار، یک وضعیت استراحت معمولی است که نشاندهنده تمایل به مشارکت و گوش دادن است.
تکیه دادن سر به یک دست میتواند علاقه را نشان دهد. وقتی هر دو دست سر را پشتیبانی میکنند، ممکن است خستگی یا کسل بودن را نشان دهد. کج کردن سر یا بدن به یک طرف نشاندهنده علاقه و تمرکز است. همچنین میتواند بسته به سایر نشانههای زبان بدن، جذابیت را نشان دهد.
- فاصله
گاهی اوقات میزان فاصله فیزیکی که فرد هنگام صحبت کردن با شما حفظ میکند، پیامهایی را برای شما دارد، اما به خاطر داشته باشید که بسیاری از افراد به سادگی ترجیح میدهند فاصله بیشتری بین خود و دیگران، بهویژه افرادی که خوب نمیشناسند، حفظ کنند.
از طرف دیگر، برخی افراد ممکن است به فضای شخصی کمتری عادت کرده باشند. آنها ممکن است بسیار نزدیک بایستند یا بنشینند. کسی که معمولاً بسیار نزدیک به شما میایستد یا مینشیند، احتمالاً از صحبت با شما لذت میبرد. کسی که فاصله دارد و اگر شما گامی به جلو بردارید یک قدم به عقب برمیدارد، احتمالاً میخواهد فاصلهی خودش را در ارتباط با شما حفظ کند. یعنی که فرد بدنبال حفظ فضای امن خودش است.
نشستن به اندازهای نزدیک که لمس کردن امکانپذیر باشد یا خم شدن به سمت گفتگو، به ویژه با یک لبخند یا لمس کوتاه، اغلب نشاندهنده جذابیت فیزیکی است. بالا بردن دست یا بازو هنگام قدم زدن به عقب اغلب نشاندهنده تمایل برای ایجاد یک مانع فیزیکی یا فاصله بیشتر است.
اگر به دنبال تغییر رفتار و عادتهای خود هستید، "دوره عادتهای اتمی" اثر "جیمز کلیر" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند در اختیار شما قرار داده شده است، را از دست ندهید. در این دورهی شگفتانگیز راههای سادهای به شما آموزش داده خواهند شد، تا روتین روزانهتان را تغییر داده و به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید.
حال که با انواع زبان بدن آشنا شدید، زمان آن است که یاد بگیرید چگونه آنها را تفسیر کنید و بفهمید به دنبال چه چیزهایی باید باشید. درک ارتباط غیر کلامی میتواند چالشبرانگیز باشد زیرا هر کسی به شکل متفاوتی از آن استفاده میکند. اما نگران نباشید، در اینجا چهار نکته ارزشمند برای کمک به شما در خواندن آن آورده شده است:
1) آیا زبان بدن با پیام فرد مطابقت دارند؟
کلمات و نشانههای غیرکلامی مانند زبان بدن باید در صورتی که فرد واقعاً با افکار خود صادق است، مطابقت دارند. به عنوان مثال، اگر کسی توضیح دهد که از یک تصمیم چقدر خوشحال است اما از زبان بدن بسته با دستان قلاب شده استفاده کند، این نشانه ناهماهنگی است.
2) بدانید چگونه بین زبان بدن باز و بسته تمایز قائل شوید!
وقتی میدانید که زبان بدن باز (مثلاً وضعیت باز، تماس چشمی) اغلب به معنای راحتی و آرامش فرد است، و زبان بدن بسته (مثلاً دستان قلاب شده یا عدم تماس چشمی) میتواند به معنای استرس یا ناراحتی فرد باشد، تفسیر کمی آسانتر میشود.
3) بهجای پرداختن به جزییات، به برداشت کلی خودتان توجه کنید.
سعی نکنید روی هر حرکت کوچکی که شخص انجام میدهد تمرکز کنید، زیرا این میتواند باعث شود بیش از حد روی افراد تجزیه و تحلیل کنید. به جای آن، یک قدم به عقب بردارید و به برداشت کلی، محیطی که در آن هستید و موقعیت نگاه کنید.
4) به غریزه خود اعتماد کنید.
گاهی اوقات، شهود ما میتواند نشانههای ظریفی را دریافت کند که ممکن است به طور آگاهانه تشخیص ندهیم. اگر زبان بدن فردی به شما حسی میدهد که چیزی درست نیست، ارزش دارد که به آن توجه و بیشتر بررسی کنید.
زبان بدن به عنوان یک زبان بیکلام، نقش مهمی در ارتباطات انسانی ایفا میکند. با استفاده صحیح و مؤثر از زبان بدن، میتوانیم احساسات و اندیشههای خود را به دیگران منتقل کنیم، تمرکز و توجه خود را نشان دهیم، و پیامهای غیرکلامی را درک کنیم. با تمرین و آگاهی بیشتر، میتوانیم زبان بدن خود را بهبود بخشیم و در ارتباطات روزمره بهتر عمل کنیم.
خوشحال میشویم نظرات و تجربیات خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
برایمان بنویسید آیا آداب زبان بدن را رعایت میکنید؟
کدامیک را مؤثرتر در برقراری ارتباط میدانید؟
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.