زمان مطالعه :15 دقیقه
چکیده این مطلب : بر اساس فیزیک کوانتوم میتوان اثبات کرد، که تقریباً ما هیچ چیزی از این جهان را نمیبینیم و این جهان کاملاً ناشناخته است. این یعنی هر آنچه که در این دنیا میبینیم، برداشتی بسیار ضعیف از آن چیزی است که در حقیقت وجود دارد؛ به بیان دیگر: آنچه که در این دنیا میبینم تنها، یک امکان از بینهایت امکان ممکن است. از طرف دیگر، نظریه «اثر ناظر» میگوید: «ماده فیزیکی نمیتواند وجود داشته باشد و ظاهر شود، مگر اینکه ما آن را مشاهده کنیم و توجه و تمرکزمان را به آن معطوف کنیم. اگر به آن توجه نکنیم، ناپدید میشود و به همان جایی بر میگردد که از آن آمده است». تمام این گفتههای علمی، یک نکته بسیار اساسی را به ما یادآور میشوند، و آن اینست که هر چیزی که در زندگیِّ ما وجود دارد، را خودمان از طریق تمرکز به آن خلق کردهایم.
"نقش تمرکزِ ذهن، در جذب خواستهها"
در این مقاله سعی داریم برای سوالات زیر، پاسخهای قابل قبولی بیابیم:
- آیا در مورد جذب خواستهها و آرزوهایمان، حقیقت همان چیزی است که میبینیم؟
- منظور قرآن از به کار بردن واژه «غیب» چیست؟
در مقالهی قبل با عنوانِ چطور خواستههایمان را جذب کنیم؟ (کلیک کنید)، به دلایل ناکام بودن در جذب خواستهها و اهدافمان پرداختیم. و اما در این مقاله سعی داریم نقش عواملی که در جذب خواستههای ما به شدت مؤثر هستند را برای شما بگوییم. تا به حال با خود فکر کردهاید، وقتی به یک دوست قدیمی فکر میکنید که سالهاست او را ندیدهاید و دقیقاً همان لحظه یا همان روز او را میبینید یا با شما تماس میگیرد، کدام اتفاق فیزیکی عامل این رویداد است؟ چه چیز دیدنیای اینجا عمل کرده است؟ آیا برای این موضوع کاری انجام دادهایم؟ وقتی فردی را میبینیم که در هر رابطهای که وارد میشود، به او خیانت میشود، چون احتمالاً نمیتوانیم توجیهی برای این موضوع پیدا کنیم، به ناچار میگوییم: بد شانس است! در صورتی که باید از خود بپرسیم، که چطور فقط افراد خیانتکار این فرد را پیدا میکنند و جذب آنها میشود؟ چه چیزی درون این فرد وجود دارد که او را تبدیل به آهنربای خیانت میکند؟ صرفاً این دو مثال را زدیم که بگوییم، امروز در مورد نادیدنیها صحبت خواهیم کرد.
فیزیک کوانتوم ثابت کرده است که 99.999999999999 درصد از فضای اتم از هیچ چیز ساخته نشده است. منظور از هیچ چیز، چیزی است که دیده نمیشود؛ آنجا صرفاً انرژی وجود دارد. این یعنی تقریباً ما هیچ چیزی از این جهان را نمیبینیم و این جهان کاملاً ناشناخته است. این یعنی هر چیزی که در این دنیا میبینیم، برداشتی بسیار ضعیف از آن چیزی است که در حقیقت وجود دارد.
معمولاً دیدگاه ما نسبت به سلبریتی ها (مخصوصاً در عرصه سینما و تلویزیون) اینست که انسانهای خوشچهره و خوشپوشی هستند، اما اگر تا به حال هشیارانه نگاه نکردهاید از شما میخواهم که دقیقتر و آگاهانهتر نگاه کنید که چند تن از بازیگران مطرح حال حاضر سینما، نه خوشپوش هستند و نه از نظر معیارهای زیباییشناسی چهره، حرفی برای گفتن دارند؛ اما حتماً شما هم با این موضوع موافقید که اکثر آنها به شدت جذاب هستند. پس موضوع چیست؟ ما از چه چیز آنها خوشمان میآید؟! در واقع ما از چیزی در آنها خوشمان میآید که اصلاً نمی دانیم چیست، یا بهتر است بگوییم، ما از چیزی در آنها خوشمان میآید که اصلاً آن را نمیبینیم و به همین دلیل به ناچار برای اینکه این موضوع را قابل تعریف و قابل درک برای ذهنمان کنیم، آن را به زیبایی یا خوشپوشی ارتباط میدهیم.
"دکتر جو دیسپنزا" در کتاب "قدرت باور" (کلیک کنید)، نظریه شاهکاری از فیزیک کوانتوم را به اشتراک میگذارد، و آن این است که: «الکترون تنها زمانی در مکانی ظاهر میشود که یک ناظر توجه و تمرکز خود را به مکان آن الکترون معطوف کرده باشد. اگر ناظر تمرکز و نگاهش را بردارد، ماده زیراتمی ناپدید شده و دوباره به انرژی تبدیل میشود». نظریه «اثر ناظر» میگوید: «ماده فیزیکی نمیتواند وجود داشته باشد و ظاهر شود، مگر اینکه ما آن را مشاهده کنیم و توجه و تمرکزمان را به آن معطوف کنیم. اگر به آن توجه و تمرکز نکنیم، ناپدید میشود و به همان جایی بر میگردد که از آن آمده است». تمام این گفتههای علمی، یک نکته بسیار اساسی را به ما یادآور میشوند، و آن اینست که هر چیزی که در زندگیِ ما وجود دارد را خودمان خلق کردهایم، بی کم وکاست. از چه راهی؟ از طریق تمرکز بر آنها. کسی ما را مجبور به این زندگیای که داریم نکرده است؛ ما خودمان آن را جذب و خلق کردهایم.
چرا قرآن همیشه برای کسانی که به قول خود به غیب ایمان میآورند احترام قائل است، و آنها را شایسته نتیجههای بزرگ میبیند؟! منظور از غیب در قرآن چیست؟ منظور قرآن از غیب، جن و شبح و روح است؟ اینطور به نظر نمیرسد! قرآن رسماً با زبان بیزبانی در مورد انرژی صحبت میکند؛ چیزی که با چشمِ سر قابل دیدن نیست. آیا شما باورها را با چشم میبینید؟ نگرشها را چطور؟ احساسات را چطور؟ آیا اینها نیستند که تمام زندگی ما را خلق و کنترل میکنند؟ ما به چیزهایی که تمام زندگیمان را تشکیل میدهند و باعث جذب خواستهها و آرزوهای ما میشوند، اهمیتی نمیدهیم و در جهان بیرون درگیر تقلا برای خلق واقعیت هستیم.
- چه شغلی را انتخاب کنم که درآمد بیشتری داشته باشم؟ بورس یا لحافدوزی؟
- کدام معیار را برای انتخاب همسر آیندهام داشته باشم؟ اخلاق یا زیبایی؟
- برای درمان بیماریام پیش کدام دکتر بروم؟ دکتر ناصری یا دکتر اکبری؟
رفتار ما بسیار عجیب است!!! دستگاه را خریدهایم اما از کاتالوگ آن هیچ استفادهای نمیکنیم!!! تلویزیون تصویر ندارد؛ فیوز برق را خاموش و روشن میکنیم!
حواسمان به این زبان مشترک بین قرآن، اساتید و عرفا هست؟
آیا منظور قرآن از غیب دقیقاً همان میدان کوانتومی با بینهایت امکان، که «جو دیسپنزا» در آموزههایش از آن صحبت میکند نیست؟ (دکتر جو دیسپنزا در "دورهی پیشرفته دیسپنزا" (کلیک کنید)، به شما یاد میدهد که میدان کوانتوم، میدانی نامرئی از جنس نور، اطلاعات و فرکانس است که در ورای مکان و زمان وجود دارد). آیا این همان ماتریکس الهی «گِرگ بریدن» نیست؟ حال چرا باید به غیب ایمان داشته باشیم؟ چون برای تغییر دادن زندگیمان چارهای نداریم جز اینکه به چیزی که نمیبینیم ایمان داشته باشیم. اما اگر به چیزی که نمیبینیم ایمان نداشته باشیم و فقط توجهمان به آن چیزی باشد که میبینیم، چه اتفاقی میافتد؟ واضح است؛ در این صورت همواره چیزی شبیه به آن را تجربه خواهیم کرد و این دقیقاً همان «خلق آیندهای شبیه به گذشته است»، درست همانطور که در آموزههای دکتر دیسپنزا گفته شده. ایمان به غیب، یعنی در این میدان کوانتومی که تمام جهان را در خود جای داده است، بینهایت واقعیت ممکن وجود دارد، که منتظر شما هستند تا آنها را مشاهده کنید تا به واقعیت زندگی شما تبدیل شوند. (برای مطالعه و آشنایی بیشتر با آموزههای "گِرگ بریدن" میتوانید به کتاب "ماتریکس الهی" یا دورهی "ماتریکس الهی" (کلیک کنید)، که توسط مجموعهی رویال مایند ترجمه و تهیه شده است مراجعه کنید).
حال ببینید ملاصدرا، چهار قرن پیش به چه زیبایی این مفهوم را به تصویر میکشد:
نکته پایانی
و اما نکته آخر که باید به آن اشاره کرد، این است که تمام تمرینهایی که ما انجام میدهیم برای انتخاب آیندهای متفاوت با گذشتهای است که پشت سر گذاشتهایم.
در واقع ما شخصیتی میسازیم متفاوت از آنچه در گذشته بودهایم،
و این یعنی یک هویت جدید و هویت جدید، شایسته نتایج جدید است
- تمرین تجسم دقیقاً برای همین منظور است؛ دیدن خود در شرایطی که تا به حال نبودهایم. (برای یادگیری حرفهای و صحیح تجسم کردنِ خواستههای خود، میتوانید به "دوره جذب کننده حرفهای" از "گابریل برن استین" (کلیک کنید)، که توسط مجموعهی "رویال مایند" ترجمه و تهیه شده است، مراجعه کرده و مراقبههایی که برای این منظور طراحی شده است را بیاموزید و لذت ببرید).
- شکرگزاری، مشاهده با عینک مثبتاندیشی است؛ یعنی دیدن آنچه هست از منظری جدید که تا به حال ندیدهایم. (مقالهی شماره 9 از سری مقالات قانون جذب با عنوانِ "چرا باید شکرگزار باشیم؟(کلیک کنید)، دید شما را نسبت به مقوله شکرگزاری تغییر خواهد داد).
با ما همراه باشید، در مقالهی آینده با عنوانِ چرا همه نیازمند توجهایم؟ (کلیک کنید)، سعی داریم در مورد نقش نوازش شدن صحیح و اشتباه بر هویت انسان، صحبت کنیم.
تمرین:
1- مقاله بالا را بارها و بارها بخوانید و در آن تعمق کنید. دوست داریم برای ما بنویسید، آیا تا به حال توانستهاید با تمرکز بر موضوعی، اتفاقی در زندگیتان خلق یا خواستهای را جذب کنید؟ اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید، که در تلاش برای آیندهای متفاوت با گذشتهشان هستند، تجربیات خود را برای جذب خواستهها و خلق زندگی بهتر با کمک تمرکز بر نادیدنیهای جهان، با دیگران به اشتراک بگذارید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.
"نقش تمرکزِ ذهن، در جذب خواستهها"
در این مقاله سعی داریم برای سوالات زیر، پاسخهای قابل قبولی بیابیم:
- آیا در مورد جذب خواستهها و آرزوهایمان، حقیقت همان چیزی است که میبینیم؟
- منظور قرآن از به کار بردن واژه «غیب» چیست؟
در مقالهی قبل با عنوانِ چطور خواستههایمان را جذب کنیم؟ (کلیک کنید)، به دلایل ناکام بودن در جذب خواستهها و اهدافمان پرداختیم. و اما در این مقاله سعی داریم نقش عواملی که در جذب خواستههای ما به شدت مؤثر هستند را برای شما بگوییم. تا به حال با خود فکر کردهاید، وقتی به یک دوست قدیمی فکر میکنید که سالهاست او را ندیدهاید و دقیقاً همان لحظه یا همان روز او را میبینید یا با شما تماس میگیرد، کدام اتفاق فیزیکی عامل این رویداد است؟ چه چیز دیدنیای اینجا عمل کرده است؟ آیا برای این موضوع کاری انجام دادهایم؟ وقتی فردی را میبینیم که در هر رابطهای که وارد میشود، به او خیانت میشود، چون احتمالاً نمیتوانیم توجیهی برای این موضوع پیدا کنیم، به ناچار میگوییم: بد شانس است! در صورتی که باید از خود بپرسیم، که چطور فقط افراد خیانتکار این فرد را پیدا میکنند و جذب آنها میشود؟ چه چیزی درون این فرد وجود دارد که او را تبدیل به آهنربای خیانت میکند؟ صرفاً این دو مثال را زدیم که بگوییم، امروز در مورد نادیدنیها صحبت خواهیم کرد.
فیزیک کوانتوم ثابت کرده است که 99.999999999999 درصد از فضای اتم از هیچ چیز ساخته نشده است. منظور از هیچ چیز، چیزی است که دیده نمیشود؛ آنجا صرفاً انرژی وجود دارد. این یعنی تقریباً ما هیچ چیزی از این جهان را نمیبینیم و این جهان کاملاً ناشناخته است. این یعنی هر چیزی که در این دنیا میبینیم، برداشتی بسیار ضعیف از آن چیزی است که در حقیقت وجود دارد.
معمولاً دیدگاه ما نسبت به سلبریتی ها (مخصوصاً در عرصه سینما و تلویزیون) اینست که انسانهای خوشچهره و خوشپوشی هستند، اما اگر تا به حال هشیارانه نگاه نکردهاید از شما میخواهم که دقیقتر و آگاهانهتر نگاه کنید که چند تن از بازیگران مطرح حال حاضر سینما، نه خوشپوش هستند و نه از نظر معیارهای زیباییشناسی چهره، حرفی برای گفتن دارند؛ اما حتماً شما هم با این موضوع موافقید که اکثر آنها به شدت جذاب هستند. پس موضوع چیست؟ ما از چه چیز آنها خوشمان میآید؟! در واقع ما از چیزی در آنها خوشمان میآید که اصلاً نمی دانیم چیست، یا بهتر است بگوییم، ما از چیزی در آنها خوشمان میآید که اصلاً آن را نمیبینیم و به همین دلیل به ناچار برای اینکه این موضوع را قابل تعریف و قابل درک برای ذهنمان کنیم، آن را به زیبایی یا خوشپوشی ارتباط میدهیم.
"دکتر جو دیسپنزا" در کتاب "قدرت باور" (کلیک کنید)، نظریه شاهکاری از فیزیک کوانتوم را به اشتراک میگذارد، و آن این است که: «الکترون تنها زمانی در مکانی ظاهر میشود که یک ناظر توجه و تمرکز خود را به مکان آن الکترون معطوف کرده باشد. اگر ناظر تمرکز و نگاهش را بردارد، ماده زیراتمی ناپدید شده و دوباره به انرژی تبدیل میشود». نظریه «اثر ناظر» میگوید: «ماده فیزیکی نمیتواند وجود داشته باشد و ظاهر شود، مگر اینکه ما آن را مشاهده کنیم و توجه و تمرکزمان را به آن معطوف کنیم. اگر به آن توجه و تمرکز نکنیم، ناپدید میشود و به همان جایی بر میگردد که از آن آمده است». تمام این گفتههای علمی، یک نکته بسیار اساسی را به ما یادآور میشوند، و آن اینست که هر چیزی که در زندگیِ ما وجود دارد را خودمان خلق کردهایم، بی کم وکاست. از چه راهی؟ از طریق تمرکز بر آنها. کسی ما را مجبور به این زندگیای که داریم نکرده است؛ ما خودمان آن را جذب و خلق کردهایم.
چرا قرآن همیشه برای کسانی که به قول خود به غیب ایمان میآورند احترام قائل است، و آنها را شایسته نتیجههای بزرگ میبیند؟! منظور از غیب در قرآن چیست؟ منظور قرآن از غیب، جن و شبح و روح است؟ اینطور به نظر نمیرسد! قرآن رسماً با زبان بیزبانی در مورد انرژی صحبت میکند؛ چیزی که با چشمِ سر قابل دیدن نیست. آیا شما باورها را با چشم میبینید؟ نگرشها را چطور؟ احساسات را چطور؟ آیا اینها نیستند که تمام زندگی ما را خلق و کنترل میکنند؟ ما به چیزهایی که تمام زندگیمان را تشکیل میدهند و باعث جذب خواستهها و آرزوهای ما میشوند، اهمیتی نمیدهیم و در جهان بیرون درگیر تقلا برای خلق واقعیت هستیم.
- چه شغلی را انتخاب کنم که درآمد بیشتری داشته باشم؟ بورس یا لحافدوزی؟
- کدام معیار را برای انتخاب همسر آیندهام داشته باشم؟ اخلاق یا زیبایی؟
- برای درمان بیماریام پیش کدام دکتر بروم؟ دکتر ناصری یا دکتر اکبری؟
رفتار ما بسیار عجیب است!!! دستگاه را خریدهایم اما از کاتالوگ آن هیچ استفادهای نمیکنیم!!! تلویزیون تصویر ندارد؛ فیوز برق را خاموش و روشن میکنیم!
حواسمان به این زبان مشترک بین قرآن، اساتید و عرفا هست؟
آیا منظور قرآن از غیب دقیقاً همان میدان کوانتومی با بینهایت امکان، که «جو دیسپنزا» در آموزههایش از آن صحبت میکند نیست؟ (دکتر جو دیسپنزا در "دورهی پیشرفته دیسپنزا" (کلیک کنید)، به شما یاد میدهد که میدان کوانتوم، میدانی نامرئی از جنس نور، اطلاعات و فرکانس است که در ورای مکان و زمان وجود دارد). آیا این همان ماتریکس الهی «گِرگ بریدن» نیست؟ حال چرا باید به غیب ایمان داشته باشیم؟ چون برای تغییر دادن زندگیمان چارهای نداریم جز اینکه به چیزی که نمیبینیم ایمان داشته باشیم. اما اگر به چیزی که نمیبینیم ایمان نداشته باشیم و فقط توجهمان به آن چیزی باشد که میبینیم، چه اتفاقی میافتد؟ واضح است؛ در این صورت همواره چیزی شبیه به آن را تجربه خواهیم کرد و این دقیقاً همان «خلق آیندهای شبیه به گذشته است»، درست همانطور که در آموزههای دکتر دیسپنزا گفته شده. ایمان به غیب، یعنی در این میدان کوانتومی که تمام جهان را در خود جای داده است، بینهایت واقعیت ممکن وجود دارد، که منتظر شما هستند تا آنها را مشاهده کنید تا به واقعیت زندگی شما تبدیل شوند. (برای مطالعه و آشنایی بیشتر با آموزههای "گِرگ بریدن" میتوانید به کتاب "ماتریکس الهی" یا دورهی "ماتریکس الهی" (کلیک کنید)، که توسط مجموعهی رویال مایند ترجمه و تهیه شده است مراجعه کنید).
حال ببینید ملاصدرا، چهار قرن پیش به چه زیبایی این مفهوم را به تصویر میکشد:
نکته پایانی
و اما نکته آخر که باید به آن اشاره کرد، این است که تمام تمرینهایی که ما انجام میدهیم برای انتخاب آیندهای متفاوت با گذشتهای است که پشت سر گذاشتهایم.
در واقع ما شخصیتی میسازیم متفاوت از آنچه در گذشته بودهایم،
و این یعنی یک هویت جدید و هویت جدید، شایسته نتایج جدید است
- تمرین تجسم دقیقاً برای همین منظور است؛ دیدن خود در شرایطی که تا به حال نبودهایم. (برای یادگیری حرفهای و صحیح تجسم کردنِ خواستههای خود، میتوانید به "دوره جذب کننده حرفهای" از "گابریل برن استین" (کلیک کنید)، که توسط مجموعهی "رویال مایند" ترجمه و تهیه شده است، مراجعه کرده و مراقبههایی که برای این منظور طراحی شده است را بیاموزید و لذت ببرید).
- شکرگزاری، مشاهده با عینک مثبتاندیشی است؛ یعنی دیدن آنچه هست از منظری جدید که تا به حال ندیدهایم. (مقالهی شماره 9 از سری مقالات قانون جذب با عنوانِ "چرا باید شکرگزار باشیم؟(کلیک کنید)، دید شما را نسبت به مقوله شکرگزاری تغییر خواهد داد).
با ما همراه باشید، در مقالهی آینده با عنوانِ چرا همه نیازمند توجهایم؟ (کلیک کنید)، سعی داریم در مورد نقش نوازش شدن صحیح و اشتباه بر هویت انسان، صحبت کنیم.
تمرین:
1- مقاله بالا را بارها و بارها بخوانید و در آن تعمق کنید. دوست داریم برای ما بنویسید، آیا تا به حال توانستهاید با تمرکز بر موضوعی، اتفاقی در زندگیتان خلق یا خواستهای را جذب کنید؟ اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید، که در تلاش برای آیندهای متفاوت با گذشتهشان هستند، تجربیات خود را برای جذب خواستهها و خلق زندگی بهتر با کمک تمرکز بر نادیدنیهای جهان، با دیگران به اشتراک بگذارید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.