ماتریکس الهی

دوره‌ی ماتریکس الهی حاصل بیش از 20 سال تحقیق و پژوهش «گرگ بریدن» است و به نوعی سفر شخصی او را برای پی بردن به رازی عظیم روایت می‌کند، رازی که در کهن‌ترین، عرفانی‌ترین و ارزشمندترین سنت‌های ما نهفته است. دوره‌ی ماتریکس الهی شکافی که میان اسرار دنیای کوانتومی و تجربیات روزمره‌ی ما وجود دارد، پر می کند. این دوره علاوه بر اینکه یافته‌های آزمایشات کوانتومی را شرح می‌دهد، ما را یک گام نیز فراتر می‌برد: به ما نشان می‌دهد که این کشفیات چگونه کمک می‌کنند رویاها و خواسته های خود را محقق کنیم. اگر سوالاتی از این قبیل برایتان پیش آمده باشد، از این دوره خوشتان خواهد آمد: «آیا ما واقعاً به هم وصیلم و اگر وصلیم، این پیوند چقدر عمیق است؟» و «چگونه باورها و عواطف ما واقیعت زندگی ما را خلق می کنند؟»

پیشرفت‌های دنیای فیزیک کوانتوم برای بسیاری از افراد چیزی نیستند جز چندی حقایق جالب – چیزهایی که در کنفرانس‌ها و ورکشاپ‌ها یا هنگام نوشیدن قهوه در موردشان حرف می‌زنند. گرچه معنای ضمنی این پیشرفت‌ها بسیار عمیق است و فلسفه‌‌ای که از این ایده‌ها نشأت می‌گیرد، ما را به بالاترین درجات آسمان اندیشه می‌رساند، اما به نظر می‌رسد که این کشفیات ارتباط چندانی با زندگی روزمره‌ی ما ندارند. برای مثال، اینکه بدانیم یک ذره می‌تواند هم‌زمان در دو مکان باشد؛ یا اینکه الکترون‌ها می‌توانند سریع‌تر از آنچه انشتین می‌گفت، حرکت کنند؛ این‌ها به چه دردی می‌خورند اگر دانستن‌شان چیزی به زندگی ما اضافه نکند؟ این کشفیات حیرت‌انگیز تنها زمانی برای ما اهمیت پیدا می‌کنند که بتوانیم از آن‌ها برای خلق رویاها و خواسته‌هایمان استفاده کنیم.

​

دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، مانند مومی است در دستان خودمان. این مسئله قدرت زیادی به انسان می‌دهد و البته ممکن است به نظر برخی افراد، کمی ترسناک باشد. توانایی ما در استفاده‌ی خلاقانه از ماتریکس الهی، ما را قادر می‌سازد که نگرش‌مان را نسبت به نقشی که در جهان داریم، تغییر بدهیم. کمترین چیزی که این نگرش به ما نشان می‌دهد، این است که زندگی فقط مجموعه‌ای از اتفاقات تصادفی و هم‌زمانی‌های گاه و بی‌گاه نیست که ما ناچار باشیم با آن‌ها کنار بیاییم. رابطه‌ی ما با ماتریکس الهی که ما را به همه چیز پیوند می‌دهد، آفریننده بودن‌ِ انسان را به ما یادآوری می‌کند. ما می‌تونیم تمایلات عمیقی مانند شفا یافتن، فراوانی، شادی و آرامش را در همه چیز متجلی کنیم، از بدن‌مان گرفته تا زندگی و روابط‌مان. می‌توانیم این کار را به صورت آگاهانه در زمانی که دوست داریم و به شیوه‌ای که می‌خواهیم، انجام بدهیم. 

کهن‌ترین و ارزشمندترین سنت‌های بشری می‌گویند زبانی هست که می‌توان به واسطه‌ی آن با ماتریکس الهی سخن گفت، زبانی که واژه‌ای ندارد و حرکات دست و بدن نیز در آن نقشی ندارند. فرم این زبان چنان ساده است که همه‌‌‌ی ما به خوبی به آن سخن می‌گوییم. در واقع، ما هر روز از آن استفاده می‌کنیم – این زبان، زبان عواطف انسان است. علم مدرن کشف کرده است که وقتی ما عواطف  مختلف را در بدن‌مان تجربه می‌کنیم، تغییراتی شیمیایی (مانند تغییر pH و هورمون‌ها) در بدن‌مان به وجود می‌آید که این تغییرات، احساساتِ‌  ما را منعکس می‌کنند. گذشته از این، همان عواطفی که چنین قدرتی را در درون جسم‌مان به ما می‌بخشند، نیرویشان را به بیرون از بدن‌ ما و به درون دنیای کوانتومی نیز منتقل می‌کنند.

تجربه‌ی ما در ماتریکس الهی از بسیاری جهات با نرم‌افزارهای کامپیوتری قابل مقایسه است. در هر دوی آن‌ها، دستور العمل‌ها باید به زبانی مطرح شوند که برای سیستم قابل درک باشد. این زبان در کامپیوتر زبانِ عددی صفر و یک است. اما زبان آگاهی زبان دیگری است؛ زبانی که نه عددی دارد نه حرفی و نه واژه‌ای. از آنجا که ما از قبل بخشی از ماتریکس الهی هستیم، بنابراین می‌توان گفت که از قبل نحوه‌ی ارتباط با آن را بلدیم و نیازی به دفترچه‌ی راهنما و چیزهای دیگر نداریم. به نظر می‌رسد که زبانِ آگاهی، همان تجربه‌ی جهانیِ عواطف است. ما از قبل می‌دانیم که چگونه دوست بداریم، نفرت بورزیم، بترسیم و گذشت کنیم. این احساسات در واقع دستور العمل‌هایی هستند که ماتریکس الهی را برنامه‌ریزی می‌کنند. اگر به این مسئله پی ببریم، بهتر می‌توانیم شادی و شفا و آرامش را وارد زندگی‌مان کنیم. 

همانطور که زندگی از چهار باز شیمیایی آغاز می‌شود که دی‌ان‌ای ما را می‌سازند، به نظر می‌رسد که جهان نیز بر چهار ویژگیِ ماتریکس الهی استوار است؛ ویژگی‌هایی که باعث شده‌اند امور جهان چنین باشند که هستند. کلید بهره‌مندی از قدرت ماتریکس این است که بتوانیم چهار کشف دوران‌ساز را قبول کنیم؛ کشفیاتی که ماتریکس را به طرز بی‌سابقه‌ای به زندگی ما پیوند می‌دهند:

🔹کشف 1: میدانی از جنس انرژی وجود دارد که همه‌ی خلقت را به هم وصل می‌کند.
🔹کشف 2: این میدان نقش ظرف، پل و آینه‌‌ی باورهایی را دارد که در درون ما هستند.
🔹کشف 3: میدان غیر موضعی و هولوگرافیک است. هر بخش آن با تک‌تک بخش‌های دیگر در ارتباط است و هر جزئی کل را منعکس می‌کند، البته در مقیاسی کوچک‌تر.
🔹کشف 4: ما به واسطه‌ی زبان عواطف با این میدان ارتباط برقرار می‌کنیم. 

قدرت ما در شناخت و کاربست این واقعیات، همه چیز را تعیین می‌کند، از شفا گرفته تا موفقیت در روابط و مشاغل. شاید در نهایت پی ببریم که کلید دستیابی به خواسته‌ها، شادی‌های بزرگ و تحقق رویاهایمان در درک و کاربست «قواعد» ماتریکس الهی نهفته است.