زمان مطالعه :10 دقیقه
چکیده این مطلب : در این مقاله سعی داریم یک سردرگمی بزرگ را حل کنیم. از امروز قرار است کمی عمیقتر و کوانتومیتر به موضوعات و فرآیندها نگاه کنیم. جالب است بدانید، دلیل اینکه بسیاری از کارهایمان نتایجی که باید را در پی ندارند این است که، کارهای ما مهم نیستند، بلکه ریشه آن کارها مهماند، اینکه به چه دلیل و با چه احساسی در حال انجامشان هستیم، مهم است. اگر صرفاً رفتار و عادتهای انسانهای موفق را تقلید کنیم، درحالیکه هنوز هیچ تغییری در الگوهای فکری و باورهایمان صورت نگرفته، فقط همان نتایج قبلی را احتمالاً با ظاهری متفاوت خواهیم گرفت.
چطور خواستههایمان را جذب کنیم؟
در مقاله قبل با عنوانِ فرکانس ذهن خالق زندگی ما (کلیک کنید)، به این موضوع پرداختیم که، ما نمیتوانیم مشکلاتمان را با همان سطح آگاهی حل کنیم که با آن، مشکلات را به وجود آوردهایم. اما سوال اینجاست که، آیا برای این تغییر و جذب خواستهها و دستیابی به نتایج مطلوب، این اعمال ماست که مهماند، یا چیزی ماورای آنست؟
ممکن است گاهی از خود پرسیده باشید:
- چرا اکثر اوقات نظر کارشناسان جواب نمیدهد؟
- چرا افراد خدمتگزار همیشه درمانده و مستأصل هستند؟
- چرا خداوند در قرآن بعد از کلمه «ایمان» به جای عبارت «عمل خیر»، از «عمل صالح» استفاده کرده؟
میخواهیم برای همیشه یک سردرگمی بزرگ را حل کنیم. از امروز قرار است که گول ظواهر را نخوریم، و عمیقتر و کوانتومیتر به موضوعات و فرآیندها نگاه کنیم. امروز میخواهیم راز جذب خواستهها و اهدافمان را متوجه بشویم که چرا بعضی ازکارهایمان نتایجی که باید را در پی ندارند.
در ابتدای مسیرِ موفقیتام، کتابهایی میخواندم که در آنها شیوه زندگی و عادات افراد موفق را نوشته بودند. اینکه افراد موفق سحرخیز هستند، اهداف خود را مکتوب میکنند، برای کارهایشان برنامهریزی روزانه دارند و یا شبها قبل از خواب اهدافشان را تجسم میکنند. مدت زیادی مشغول انجام این تمرینات و فعالیتها بودم ولی نتیجهای حاصل نشد. من حتی حس هم نمیکردم که در حال نزدیک شدن و جذب خواستهها، اهداف و آرزوهایم هستم.
تعداد زیادی مصاحبه از افراد موفق خواندم و تماشا کردم؛ شخصی میگفت باید 30 سال از صبح تا شب کار بکنی، آن یکی میگفت باید پشتکار داشته باشی و دیگری میگفت باید برای جذب خواستههای خود سخت بجنگی تا به دستشان بیاوری. هر روز گیجتر و گمراهتر میشدم، اما همیشه حسی در درونم میگفت که یک جای این صحبتها مشکل دارد. شک وجودم را فراگرفته بود؛ این شک مقدس! همواره این شک است که سرآغاز راه ایمان است. (کلوب سحرخیزان فوق موفق که توسط مجموعهی رویال مایند تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است، مختص کسانی است که تصمیم دارند زندگی خود را به طور جدی متحول کنند. این بخش از سایت شامل دهها جلد کتاب و وبینار انگیزشی و آموزشی میباشد. کتابهای ارزشمند و جدیدی همچون: کتاب "کلاب 5 صبح" اثر "رابین شارما" و وبینارهای فوقالعادهای مانند "دوره 30 روزه تحول شخصی مِل رابینز" (کلیک کنید)).
کمکم با کتابها و اصولی آشنا شدم که صرفاً در مورد رفتارها صحبت نمیکردند. با علومی مثل قانون جذب، فیزیک کوانتوم و به طورکلی قوانین جهان هستی آشنا شدم. آنجا بود که متوجه شدم اگر صرفاً رفتار و عادتهای انسانهای موفق را تقلید کنم در حالیکه هنوز هیچ تغییری در الگوهای فکری و باورهایم در مسیر جذب خواستهها صورت نگرفته، فقط همان نتایج قبلی را احتمالاً با ظاهری متفاوت میگیرم. دریافتم که این احساسات و باورها هستند که نتایج را رقم میزنند، نه کارهای ما؛ و کارها زمانی به نتیجه دلخواه ختم میشوند که احساس خوبی در پسزمینه آنها وجود داشته باشد. (پیشنهاد میکنیم برای یادگیری اصولی و حرفهای در زمینهی دنیای فیزیک کوانتوم و تأثیر آن در تحقق خواستههای خود، دوره "ماتریکس الهی" از "گِرگ بریدن" (کلیک کنید)، که توسط مجموعهی رویال مایند ترجمه و تهیه شده است، را از دست ندهید. در این دوره شکافی که میان اسرار دنیای کوانتومی و تجربیات روزمرهی ما وجود دارد، پر میشود).
عمل صالح؛ عمل خیر
بعدها عبارت «عمل صالح» در قرآن نظر من را به خود جلب کرد. در آیات قرآن، عمل صالح همواره به دنبال لغت «ایمان» ظاهر میشود. همیشه آیهها به این شکل بود که: «کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند...». از خودم میپرسیدم که چرا خداوند به جای «عمل صالح»، از «عمل خیر» استفاده نکرده؟! عمل خیر به معنیِ کارِ خوب است! پس به نظر منطقی میآید: ایمان داشته باشیم و کار خوب انجام بدهیم. هنگامی که تحقیقاتم را در این زمینه بیشتر کردم، به این نتیجه رسیدم که، عمل صالح را میتوان اینگونه تعریف کرد: عملی که از صلح حاصل میشود (منظور صلح درونی است).
در واقع عمل صالح، همان عملی است که از روی همفرکانسی با انرژی منبع انجام میشود
عمل صالح عملی است بدون فکر؛ عملی است بدون دخالت ذهن
ما همگی معنی «عمل خیر» را میدانیم. عمل خیر همان کار خوب است و ما کارهای خوب را میشناسیم. به علاوه بیشک افراد زیادی در زندگی خود دیدهایم که مشغول کار خیر هستند، ولی نتیجه چندان مثبتی در راه جذب خواستهها و آرزوهای خود در هیچکدام از ابعاد زندگیشان مشاهده نمیشود. پس منظور خدا صرفاً کارِ خوب نیست. چرا؟ آیا خدا میخواهد کار بد انجام بدهیم؟ نه نه، اصلاً اینطور نیست. ممکن است کاری در ظاهر خوب باشد ولی...
در دو مثال بالا، ما از دیدِ خودمان انسان درستکارِ داستان بودهایم، ولی نتیجه به نفع ما نبود. چرا؟
چون این کارها نیستند که مهماند؛ ریشه کارهاست که مهم است
جهان هستی به اعمال ما کاری ندارد، احساس ما را دریافت میکند
- داشتن علم موسیقی برای خواننده بودن، کار بسیار درستی به نظر میرسد و احتمالاً همه تأییدش میکنند، اما چه بسیارند خوانندگانی که علم موسیقی دارند و کارهایشان خریداری ندارد و چه بسیار خوانندههایی که از دید بسیاری کارشناسان، بدصدا و بی تکنیک هستند اما به طرز شگفتانگیزی محبوب و پرطرفدارند.
- آیا شما هم در خانواده یا در بین اقوام، کسی را میشناسید که تمام تلاشش را برای خدمت به دیگران انجام میدهد، از زندگی خودش کم میگذارد تا به دیگران سخت نگذرد، ولی اصلاً مورد توجه دیگران نیست؟
- آیا غیر از اینست که برای یک رستوران، یکی از مهمترین اولویتها برای مشتری مداری و فروش بیشتر، اینست که همیشه محیط تمیز و مرتب داشته باشد؟ پس چرا خیلی از رستورانها اصلاً ظاهر تمیزی ندارند، ولی صف مشتریهایشان باعث ترافیک در خیابان میشود؟!
- آیا غیر از اینست که وقتی یک شرکت، محصول جدیدی تولید میکند، باید هزینه زیادی را صرف تبلیغات برای معرفی خود به بازار بکند؟ پس چرا شرکت تسلا که فقط 3 نوع ماشین تا به حال تولید کرده است، نه تنها هیچ هزینهای صرف تبلیغات نمیکند، بلکه در سال گذشته تبدیل به با ارزشترین برند در صنعت خودرو شده است؛ تنها با 3 مدل ماشین بالاتر از شرکتهایی مانند مرسدس بنز و تویوتا با صدها مدل اتومبیل.
مطمئناً این کارهای شما نیستند که مهماند. گاهی مشغول خدمت به پدر و مادرت هستی ولی این کار ریشه در احساس گناهت دارد. کائنات احساس گناه تو را دریافت میکنند؛ نه آن کارِ به ظاهر خوب. به همین دلیل است که تو هر چقدر هم با آن احساس، به والدینات خدمت برسانی، عذاب وجدان تو بیشتر میشود؛ تو در واقع مدام در حالِ تأیید آن احساس گناه هستی. ریشه آن کارها مهماند، اینکه به چه دلیل و با چه احساسی در حال انجامشان هستی، مهم است. مهم نیست که صدها کارشناس در یک حوزه بگویند که باید آن کار را انجام بدهی. یک کارشناس بزرگتر هست، که از بالا همه چیز را می بیند، آن خودش راهنماییات میکند.
با ما همراه باشید، در مقاله آینده با عنوانِ "نقش تمرکز ذهن در جذب خواستهها" (کلیک کنید)، تصمیم داریم به بحث جذابِ نقش نادیدنیهای جهان در جذب خواستهها و آرزوهای ما، و اینکه هر چیزی که در این دنیا میبینیم، تنها یک امکان از بینهایت امکانِ ممکن است، بپردازیم.
تمرین:
همان جاهایی که با خودتان گفتهاید: دیگر چه کاری باید انجام دهم؟!!!!! چرا برای من نمیشود؟!!!!! چرا اینقدر من بدشانس هستم؟!!!!! چرا دقیقاً همان روزی که من آن سهم را خریدم، ارزش آن باید سقوط کند؟!!!!
- زمانهایی که برای جلب رضایت شریک زندگیات، هر کاری انجام دادهای ولی ...
- زمانهایی که در شغل خود، کارها را از همه با کیفیتتر انجام میدادهای، اما نتایج را بقیه میگرفتند.
- زمانهایی که هر چقدر به شخصی خوبی میکردی، بیشتر برای آن فرد تکراری میشدی و از تو دور میشد.
- زمانهایی که در جمع، هر کاری انجام دادهای، اما باز هم توجه بقیه روی فرد دیگری بود.
- زمانهایی که تمام تلاشت را برای آراسته بودن خود میکردی، اما هیچکس متوجه نمیشد.
- و...
در واقع با این تمرین، خاطراتی را به یاد میآورید که تمام تلاشت را میکردی، اما دریغ از آنکه مشکل جای دیگری بود. آن کار با دلیل و ریشه اشتباهی انجام میشده است.
برای ما از تجربیات خودتان بنویسید، از تلاشهای بیهودهای که انجام دادهاید ولی نتیجهای نداشته است. آیا با تغییر افکار و باورهایتان، توانستهاید به نتایج مطلوبتری در زندگی در زمینه جذب خواستههای خود برسید؟
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.
چطور خواستههایمان را جذب کنیم؟
در مقاله قبل با عنوانِ فرکانس ذهن خالق زندگی ما (کلیک کنید)، به این موضوع پرداختیم که، ما نمیتوانیم مشکلاتمان را با همان سطح آگاهی حل کنیم که با آن، مشکلات را به وجود آوردهایم. اما سوال اینجاست که، آیا برای این تغییر و جذب خواستهها و دستیابی به نتایج مطلوب، این اعمال ماست که مهماند، یا چیزی ماورای آنست؟
ممکن است گاهی از خود پرسیده باشید:
- چرا اکثر اوقات نظر کارشناسان جواب نمیدهد؟
- چرا افراد خدمتگزار همیشه درمانده و مستأصل هستند؟
- چرا خداوند در قرآن بعد از کلمه «ایمان» به جای عبارت «عمل خیر»، از «عمل صالح» استفاده کرده؟
میخواهیم برای همیشه یک سردرگمی بزرگ را حل کنیم. از امروز قرار است که گول ظواهر را نخوریم، و عمیقتر و کوانتومیتر به موضوعات و فرآیندها نگاه کنیم. امروز میخواهیم راز جذب خواستهها و اهدافمان را متوجه بشویم که چرا بعضی ازکارهایمان نتایجی که باید را در پی ندارند.
در ابتدای مسیرِ موفقیتام، کتابهایی میخواندم که در آنها شیوه زندگی و عادات افراد موفق را نوشته بودند. اینکه افراد موفق سحرخیز هستند، اهداف خود را مکتوب میکنند، برای کارهایشان برنامهریزی روزانه دارند و یا شبها قبل از خواب اهدافشان را تجسم میکنند. مدت زیادی مشغول انجام این تمرینات و فعالیتها بودم ولی نتیجهای حاصل نشد. من حتی حس هم نمیکردم که در حال نزدیک شدن و جذب خواستهها، اهداف و آرزوهایم هستم.
تعداد زیادی مصاحبه از افراد موفق خواندم و تماشا کردم؛ شخصی میگفت باید 30 سال از صبح تا شب کار بکنی، آن یکی میگفت باید پشتکار داشته باشی و دیگری میگفت باید برای جذب خواستههای خود سخت بجنگی تا به دستشان بیاوری. هر روز گیجتر و گمراهتر میشدم، اما همیشه حسی در درونم میگفت که یک جای این صحبتها مشکل دارد. شک وجودم را فراگرفته بود؛ این شک مقدس! همواره این شک است که سرآغاز راه ایمان است. (کلوب سحرخیزان فوق موفق که توسط مجموعهی رویال مایند تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است، مختص کسانی است که تصمیم دارند زندگی خود را به طور جدی متحول کنند. این بخش از سایت شامل دهها جلد کتاب و وبینار انگیزشی و آموزشی میباشد. کتابهای ارزشمند و جدیدی همچون: کتاب "کلاب 5 صبح" اثر "رابین شارما" و وبینارهای فوقالعادهای مانند "دوره 30 روزه تحول شخصی مِل رابینز" (کلیک کنید)).
کمکم با کتابها و اصولی آشنا شدم که صرفاً در مورد رفتارها صحبت نمیکردند. با علومی مثل قانون جذب، فیزیک کوانتوم و به طورکلی قوانین جهان هستی آشنا شدم. آنجا بود که متوجه شدم اگر صرفاً رفتار و عادتهای انسانهای موفق را تقلید کنم در حالیکه هنوز هیچ تغییری در الگوهای فکری و باورهایم در مسیر جذب خواستهها صورت نگرفته، فقط همان نتایج قبلی را احتمالاً با ظاهری متفاوت میگیرم. دریافتم که این احساسات و باورها هستند که نتایج را رقم میزنند، نه کارهای ما؛ و کارها زمانی به نتیجه دلخواه ختم میشوند که احساس خوبی در پسزمینه آنها وجود داشته باشد. (پیشنهاد میکنیم برای یادگیری اصولی و حرفهای در زمینهی دنیای فیزیک کوانتوم و تأثیر آن در تحقق خواستههای خود، دوره "ماتریکس الهی" از "گِرگ بریدن" (کلیک کنید)، که توسط مجموعهی رویال مایند ترجمه و تهیه شده است، را از دست ندهید. در این دوره شکافی که میان اسرار دنیای کوانتومی و تجربیات روزمرهی ما وجود دارد، پر میشود).
عمل صالح؛ عمل خیر
بعدها عبارت «عمل صالح» در قرآن نظر من را به خود جلب کرد. در آیات قرآن، عمل صالح همواره به دنبال لغت «ایمان» ظاهر میشود. همیشه آیهها به این شکل بود که: «کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند...». از خودم میپرسیدم که چرا خداوند به جای «عمل صالح»، از «عمل خیر» استفاده نکرده؟! عمل خیر به معنیِ کارِ خوب است! پس به نظر منطقی میآید: ایمان داشته باشیم و کار خوب انجام بدهیم. هنگامی که تحقیقاتم را در این زمینه بیشتر کردم، به این نتیجه رسیدم که، عمل صالح را میتوان اینگونه تعریف کرد: عملی که از صلح حاصل میشود (منظور صلح درونی است).
در واقع عمل صالح، همان عملی است که از روی همفرکانسی با انرژی منبع انجام میشود
عمل صالح عملی است بدون فکر؛ عملی است بدون دخالت ذهن
ما همگی معنی «عمل خیر» را میدانیم. عمل خیر همان کار خوب است و ما کارهای خوب را میشناسیم. به علاوه بیشک افراد زیادی در زندگی خود دیدهایم که مشغول کار خیر هستند، ولی نتیجه چندان مثبتی در راه جذب خواستهها و آرزوهای خود در هیچکدام از ابعاد زندگیشان مشاهده نمیشود. پس منظور خدا صرفاً کارِ خوب نیست. چرا؟ آیا خدا میخواهد کار بد انجام بدهیم؟ نه نه، اصلاً اینطور نیست. ممکن است کاری در ظاهر خوب باشد ولی...
در دو مثال بالا، ما از دیدِ خودمان انسان درستکارِ داستان بودهایم، ولی نتیجه به نفع ما نبود. چرا؟
چون این کارها نیستند که مهماند؛ ریشه کارهاست که مهم است
جهان هستی به اعمال ما کاری ندارد، احساس ما را دریافت میکند
- داشتن علم موسیقی برای خواننده بودن، کار بسیار درستی به نظر میرسد و احتمالاً همه تأییدش میکنند، اما چه بسیارند خوانندگانی که علم موسیقی دارند و کارهایشان خریداری ندارد و چه بسیار خوانندههایی که از دید بسیاری کارشناسان، بدصدا و بی تکنیک هستند اما به طرز شگفتانگیزی محبوب و پرطرفدارند.
- آیا شما هم در خانواده یا در بین اقوام، کسی را میشناسید که تمام تلاشش را برای خدمت به دیگران انجام میدهد، از زندگی خودش کم میگذارد تا به دیگران سخت نگذرد، ولی اصلاً مورد توجه دیگران نیست؟
- آیا غیر از اینست که برای یک رستوران، یکی از مهمترین اولویتها برای مشتری مداری و فروش بیشتر، اینست که همیشه محیط تمیز و مرتب داشته باشد؟ پس چرا خیلی از رستورانها اصلاً ظاهر تمیزی ندارند، ولی صف مشتریهایشان باعث ترافیک در خیابان میشود؟!
- آیا غیر از اینست که وقتی یک شرکت، محصول جدیدی تولید میکند، باید هزینه زیادی را صرف تبلیغات برای معرفی خود به بازار بکند؟ پس چرا شرکت تسلا که فقط 3 نوع ماشین تا به حال تولید کرده است، نه تنها هیچ هزینهای صرف تبلیغات نمیکند، بلکه در سال گذشته تبدیل به با ارزشترین برند در صنعت خودرو شده است؛ تنها با 3 مدل ماشین بالاتر از شرکتهایی مانند مرسدس بنز و تویوتا با صدها مدل اتومبیل.
مطمئناً این کارهای شما نیستند که مهماند. گاهی مشغول خدمت به پدر و مادرت هستی ولی این کار ریشه در احساس گناهت دارد. کائنات احساس گناه تو را دریافت میکنند؛ نه آن کارِ به ظاهر خوب. به همین دلیل است که تو هر چقدر هم با آن احساس، به والدینات خدمت برسانی، عذاب وجدان تو بیشتر میشود؛ تو در واقع مدام در حالِ تأیید آن احساس گناه هستی. ریشه آن کارها مهماند، اینکه به چه دلیل و با چه احساسی در حال انجامشان هستی، مهم است. مهم نیست که صدها کارشناس در یک حوزه بگویند که باید آن کار را انجام بدهی. یک کارشناس بزرگتر هست، که از بالا همه چیز را می بیند، آن خودش راهنماییات میکند.
با ما همراه باشید، در مقاله آینده با عنوانِ "نقش تمرکز ذهن در جذب خواستهها" (کلیک کنید)، تصمیم داریم به بحث جذابِ نقش نادیدنیهای جهان در جذب خواستهها و آرزوهای ما، و اینکه هر چیزی که در این دنیا میبینیم، تنها یک امکان از بینهایت امکانِ ممکن است، بپردازیم.
تمرین:
همان جاهایی که با خودتان گفتهاید: دیگر چه کاری باید انجام دهم؟!!!!! چرا برای من نمیشود؟!!!!! چرا اینقدر من بدشانس هستم؟!!!!! چرا دقیقاً همان روزی که من آن سهم را خریدم، ارزش آن باید سقوط کند؟!!!!
- زمانهایی که برای جلب رضایت شریک زندگیات، هر کاری انجام دادهای ولی ...
- زمانهایی که در شغل خود، کارها را از همه با کیفیتتر انجام میدادهای، اما نتایج را بقیه میگرفتند.
- زمانهایی که هر چقدر به شخصی خوبی میکردی، بیشتر برای آن فرد تکراری میشدی و از تو دور میشد.
- زمانهایی که در جمع، هر کاری انجام دادهای، اما باز هم توجه بقیه روی فرد دیگری بود.
- زمانهایی که تمام تلاشت را برای آراسته بودن خود میکردی، اما هیچکس متوجه نمیشد.
- و...
در واقع با این تمرین، خاطراتی را به یاد میآورید که تمام تلاشت را میکردی، اما دریغ از آنکه مشکل جای دیگری بود. آن کار با دلیل و ریشه اشتباهی انجام میشده است.
برای ما از تجربیات خودتان بنویسید، از تلاشهای بیهودهای که انجام دادهاید ولی نتیجهای نداشته است. آیا با تغییر افکار و باورهایتان، توانستهاید به نتایج مطلوبتری در زندگی در زمینه جذب خواستههای خود برسید؟
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.