زمان مطالعه : 10 دقیقه
چکیده این مطلب : سایکومتری توانایی خارقالعاده ذهن برای خواندن اطلاعات مربوط به اشیاست که با کمک آن میتوانید توانایی شهود و الهام را بیدار کنید. با تمرین سایکومتری مغزتان را تمرین دهید تا قویتر شود و در زندگی روزانهتان و در حین انجام کارهایتان نشانهها و تکانههای شهود را دریافت کنید. در این مقاله 5 گام سایکومتری را یاد میگیریم تا هر روز از توانایی خارقالعادهی ذهنمان بیشتر استفاده کنیم.
سایکومتری،
از اطلاعات پنهان باخبر شوید
آیا تا به حال درباره تواناییهای شگفتانگیز ذهن چیزی شنیدهاید؟
به نظر شما ذهن ما چه تواناییهایی دارد؟
آیا تا به حال توانستید کاری خارقالعاده با ذهنتان انجام دهید؟
آیا با مفهوم «سایکومتری» آشنایی دارید؟
حتماً تا به حال درباره تواناییهای ذهن و اینکه ذهن ما چقدر قوی است و چه تواناییهای شگفتانگیزی دارد چیزی شنیدهاید. کتابهای بینظیری مانند کمال ذهن و از ذهن تا ماده درباره این تواناییها به خوبی نوشته شدهاند و شاید در بین اطرافیان خود نیز داستانهایی از اینکه با ذهنشان چیزهایی دیدند یا کارهایی انجام دادند که خارقالعاده بوده، شنیدهاید، ذهن انسان تواناییهای بسیاری دارد و اگر ما به این تواناییها آگاه شویم، میتوانیم کارهای بسیاری را انجام دهیم و زندگی پربارتری داشته باشیم. در این مقاله میخواهیم از تواناییهای ذهنمان آگاه شویم و به خصوص با یکی از تواناییهای ذهن به نام «سایکومتری» که توسط خوزه سیلوا آموزش داده شده، آشنا شویم.
بیاید ابتدا به تعریف علمی «ذهن» بپردازیم، ذهن، مجموعه ای از تواناییهای فکری است که شامل هوشیاری، تصورات، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه میشود و معمولاً آن را وجود توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف میکنند. ذهن دربرگیرنده قدرت تصور، تشخیص و قدردانی است و مسئولیت پردازش احساسات و عواطف را برعهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد میشود.
قطعاً میدانید که ذهن نقش بسیار مهمی در زندگی ما دارد. ما در طول روز و در زندگیمان به ذهن وابستهایم و تمام افکار، احساسات و رفتارهای ما در ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاهمان جا میگیرد. ذهن ابزاری بسیار پیشرفته و شگفتانگیز است، بهطوری که بدون دخالت شما نیز میتواند، زندگیتان را اداره کند. اما قرار دادن ذهن در حالت خلبان خودکار، معمولا نتایج ناخواستهای به همراه میآورد. اگر تواناییهای ذهنی خود را بشناسیم، میتوانیم بهطور آگاهانه بهترین استفاده را از آنها کنیم.
در ذهن هیچ محدودیتی نیست. هر چقدر که از پتانسیلهای ذهن خود بیشتر استفاده کنید، قدرت ذهن شما بیشتر و بیشتر خواهد شد. اما اگر آگاهانه از ذهن خود استفاده نکنید، دیگران کنترل آن را به دست خواهند گرفت و از ذهن شما در جهت دستیابی به اهداف خودشان استفاده خواهند کرد. سعی کنید که همیشه ارباب ذهن خود باشید نه بردهی آن. کسی که ارباب ذهنش باشد، ارباب سرنوشت خود نیز خواهد بود. ذهن انسان قدرتی دارد که میتواند در زندگی فرد تغییراتی ایجاد کند و همچنین باعث موفقیت او شود، این تغییرات میتواند باعث دگرگونی جهان شود. شما زمانی میتوانید مسیر موفقیت را طی کنید که تغییراتی را در ذهن خود به وجود آورید.
تغییرات بزرگ در جهان زمانی میسر میشود
که شما بتوانید ذهن خودتان را تغییر دهید.
نظر داسون چرچ، نویسندهی کتاب «از ذهن تا ماده» دربارهی ذهن اینگونه بود:
« حتی اگر وضعیت اجتماعی قرن ها بی تغییر مانده باشد، ذهن فقط یک شخص هم میتواند کل جامعه را تغییر دهد، وقتی ذهن تان را تغییر می دهید، سیگنالهای جدید از طریق گذرگاههای عصبی مغزتان ارسال میکنید، میدانهای انرژی اطرافتان را تغییر میدهید و با میدانهای دیگران ارتباط پیدا میکنید، حتی تصورش را هم نمیکنید که اثرات این کارتان تا کجا پیش میرود، انسان میتواند با استفاده از قدرت ذهن و تمرکز خود روی نیروهای اصلی فیزیک نیز تاثیر بگذارد.»
اگر کتاب ماورای طبیعی شدن نوشته «دکتر جو دیسپنزا» را مطالعه کرده باشید، قطعاً از توانایی خارقالعاده ذهن باخبر هستید و میدانید که چه کارهایی که میتوان با ذهن انجام داد. مثالهای بسیاری در این کتاب وجود دارد از کسانی که با قدرت ذهن توانسته بودند بدنشان را تغییر دهند، افرادی که توانسته بودند بیماری لاعلاج خودشان را درمان کنند، اشخاصی که زندگی خود را با قدرت ذهنشان تغییر دادند، حتی تأثیر ذهن یک اردک روی حرکات یک ربات! اگر تا به حال این کتاب را مطالعه نکردید حتماً از سایت رویالمایند نسخه چاپی یا الکترونیکی آن را تهیه و مطالعه کنید.
حالا که با قدرت ذهن آشنا شدید، به سراغ یکی از تواناییهای شگفتانگیزمان می رویم تا با کمک آن قدرت شهود درونی را بیدار کنیم و با انجام تمرین سایکومتری مغزتان قویتر شود و در زندگی روزانهتان و در حین انجام کارهایتان نشانهها و تکانههای شهود را دریافت کنید.
باید بدانید که ذهنی دارید که شاید هنوز بسیاری از تواناییها آن را کشف نکرده اید. یکی از تواناییهای ذهن ما «سایکومتری» نام دارد. در اصل این یک تکنیک است که در آن شما تواناییهای ذهنتان را پرورش داده و با استفاده از آموزههای خوزه سیوا که این تکنیک را آموزش میدهد، قدرت ذهنتان را بیدار کنید. در ادامه میخواهیم با این تکنیک آشنا شویم.
هدف یادگیری تکنیک سایکومتری، آشنا شدن با قدرت ذهن است.
سایکومتری یا رواننگری، توانایی استخراج اطلاعات پنهان در حافظه اجسام و خواندن نشانههای انرژیک آنها از راه لمس کردن است. هر شیئی می تواند در طول زمان، انرژی محیط و صاحب قبلی خود را جذب و به صاحبان بعدی منتقل کند. اگر شما با انرژیهای باقیمانده از مالکان قبلی اشیاء همارتعاش شوید، تصاویری که متعلق به تجربیات و حوادث زندگی آنهاست در ذهن شما شکل میگیرد، حقایقی را در مورد آنان متوجه شده و میتوانید احساسات و افکار آنان را درک کنید. حتی این درک میتواند احوال شما را دگرگون کند.
با استفاده از این توانایی ما شیء مربوط به یک فرد را در دست میگیریم و آن را نگه میداریم و پالس و تکانههای شهودی را که فرد تمایل دارد، دریافت میکنیم، تا در نهایت بتوانیم فرد را درمان کرده یا اینکه در زندگی به آن فرد کمک کنیم.
این بستگی به شدت انرژی و بار عاطفی شیء دارد. در حقیقت سایکومتری درکی است چندبعدی که ورای زمان و مکان حرکت میکند و شما میتوانید از طریق اشیاء، نوعی ارتباط روحی با صاحبان و سازندگان آنها برقرار کنید و انرژیهای آنان را جذب کنید. به مثالهای جالبی که در ویدیوی کوتاه زیر آمده توجه کنید:
این اجسام میتوانند هر چیزی باشند. قلم، لیوان، میز، کتاب، جواهرات و حتی ماشین و خانه. همه اشیاء نیز مانند جانداران دارای انرژی هستند. هنگامی که شخصی شیئی را لمس میکند، انرژی و حالات روانی او در هاله شیء که قابلیت تأثیرپذیری دارد، ضبط میگردد. درست مانند ثبت صدا و یا تصویر بر روی نوارهای ویدئو، صفحههای قدیمی یا سیدی که در واقع ضبط امواج و ارتعاشات برروی یک جسم میباشند.
بدین منوال چنانچه ما به چیزی دست بزنیم، بلافاصله آن جسم شروع به جذب انرژی از ارتعاشات وجودی ما میکند و ما نیز شروع به کسب انرژی از ارتعاشات آن جسم مینماییم. این انرژی کسب شده از جسم، اطلاعاتی مرتبط با صاحب قبلیاش دارد که برای مدت طولانی با آن به مبادله انرژی مشغول بوده است.
هرچه جسم متراکمتر و چگالتر باشد، انرژی را راحتتر در خود نگه میدارد. برای مثال، اجسامی با ساختار کریستالی و فلز که رسانای خوبی نیز هستند، انرژی را بهتر و برای مدت طولانیتری در خود ضبط میکنند. و اشیائی مانند پارچه و لباس که رسانای خوبی نیز نیستند، خواندن آنها سختتر است. البته این بدان معنا نیست که اصلاً نشود این اجسام را درک کرد.
برای مثال، اگر در حالت آلفای ذهنی جواهرات یکی از درگذشتگان خود را در دست بگیرید، شاید بتوانید اولین میهمانی که او در آن این جواهر را به دست کرده یا سایر تجربیات او را ببینید و خاطرات خوب و بد او را احساس کنید. اگر مجسمهای که برای مدتی در میدان شهری قرار داشته را لمس کنید، شاید بتوانید باقیمانده انرژی مردمی که از کنار آن عبور کردهاند و فضای آن محیط را درک کنید. همین طور اگر به خانهای نقل مکان کنید که افراد غمگین، بیمار یا پرخاشگری در آن زندگی میکردهاند، ممکن است انرژی های منفی باقیمانده از آنان در اجسام و حتی دیوارهای خانه را دریافت کنید.
با اینکه این توانایی و استعداد در برخی افراد وضوح و قدرت بیشتری دارد، ولی مطمئنا شما نیز تا به حال تجربیاتی هرچند جزئی به این شکل داشتهاید یا حتی احساساتی را در نگاه اول از دیگران دریافت کرده اید.
در متود سیلوا، در تکنیک سایکومتری، افراد به گروههای دو نفره تقسیم میکنند، در هر گروه به نوبت یک نفر نقش سایکومتریست و دیگری نقش راهنما را به عهده میگیرد، راهنما یک شیء را مانند کلید، حلقه یا هر چیز دیگری که برای مدتی همراهش بوده انتخاب میکند و آن را لای کاغذ میپیچد. زمانی که سایکومتریست آماده شد، دستانش را دراز میکند و شیء پیچیده شده در کاغذ را در دستش میگیرد، به این نکته توجه کنید که سایکومتریست آن شیء را نمیبیند و نمیتواند به خوبی لمس کند زیرا شیء در کاغذ پیچیده شده. سایکومتریست باید در سطح ذهنی عمیق آلفا باشد تا بتواند هر تصویر یا فکری که به ذهنش میرسد را ببیند، در نهایت با استفاده از افکار و تصاویر میتوان شیء را حدس زد و رابطه انرژیایی شیء را نیز درک کرد.
همهی ما میتوانیم از این تکنیک استفاده کنیم اما توقع نداشته باشید که همان بار اول درست حدس بزنید. این تکنیک نیازمند تمرین و تلاش دوباره است. همچنین انتظار نداشته باشید که آنقدر سریع پیشرفت کنید که هر زمان که اشیاء دیگران را در دست میگیرید، تمام اطلاعات آن را بتوانید بخوانید. گفتم که هدف این تکنیک آشنا شدن با قدرت ذهن است و با کمک آن شهودتان را تقویت میکنید. اما این را بدانید که اگر تمرین کرده و با استفاده از آموزههای متود سیلوا روی ذهنتان کار کنید، حتی در زمانی که آماتور هستید میتوانید از هر 5 بار، 1 بار شیء را درست درک کنید.
برای انجام این تمرین شما به یک شریک نیاز دارید، مهم این است که به آن شریک اعتماد داشته باشید و با آن شخص احساس راحتی کنید. نکته مهمتر این است که این افراد باید صادق باشند، شما را قضاوت نکنند و حامی شما باشند. پس کسی را انتخاب کنید که اگر اشتباه کردید شما را دلسرد نکند. بدون هیچ پرخاش و قضاوتی به شما بگوید اطلاعات درست نبود. همچنین این افراد اگر با این تکنیک آشنا شده باشند و نحوهی رفتن به سطح آلفا را یاد گرفته باشند میتوانند اطلاعاتی رو در ذهنشان فرافکنی کنند تا شما نیز در ذهنتان به آن اطلاعات دست پیدا کنید.
مراحل این تمرین را از زبان ویشن لاکیانی بشنوید و حتما به نکاتی که در ویدیو گفته میشود توجه کنید و آنها را به خاطر بسپارید:
گام اول: یک فرد معتمد و حامی را انتخاب کنید. درمورد این برنامه با او صحبت کنید. این فرد باید صادق باشد و به هیچ عنوان شما رو سرزنش یا قضاوتتان نکنند.
گام دوم: از او بخواهید شیء مورد نظر را در کاغذ بپیچد. اشیایی مثل دستبند، حلقه، ساعت یا حتی یک میراث خانوادگی. همانطور که گفته شد، این شیء باید برای مدتی با فرد بوده باشد. حتما آن را درکاغذ بپیچید تا دیده نشود.
گام سوم: حالا در حالی که ریلکس میکنید و به مرکزیتتان میروید، آن فرد این شیء را در دستش نگه میدارد. به کمک محرک 3-2-1 (که در مقالهی مدیتیشن اولتراداینامیک آن را یاد گرفتید) به مرکزیت خودتان بروید و زمانی که آماده شدید دستتان را دراز کنید، بگویی امادها و شیء را در دستتان بگیرید.
گام چهارم: زمانی که شیء را در دستتان دارید، در حالی که ریلکس هستید، سعی کنید اطلاعاتی در مورد شخص یا شیء که در دستتان است، به دست بیاورید و هر ایدهای که به ذهنتان میرسد بیان کنید. تلاش نکنید منطقی باشید.
گام پنجم: در پایان تمرین، از فرد بخواهید که این عبارات را برای شما بخواند، این عبارات توانایی شهود شما را تقویت میکند:
«هر زمان که میل خالصانه به کشف اطلاعاتی داشته باشید که به بهبود شرایط بر روی این سیاره کمک میکند، ذهنتان به طور خودکار در سطح خاصی تنظیم میشود، تا عملکردی شهودی و ذهنیتی دقیق و درست داشته باشید.»
نکتهی مهم در انتخاب حامی و طرز برخورد او با شماست. دوست شما باید با این جملات شما را حمایت کند چرا که رفتار او برای پیشرفتتان نیاز است:
اگر چیزی را درست گفتید بگوید: تبریک میگم عالی بود، اطلاعاتت درسته. اما اگر اشتباه کردید نباید پرخاش کند و بگوید وای دوباره اشتباه کردی! به جای آن باید بگوید: «من این اطلاعات رو ندارم اما ادامه بدیم.» یا «اطلاعات درست نبود، اما ادامه میدیم.»
اگر موفق نشدید هیچ ایرادی ندارد، به خودتان سخت نگیرید. قرار نیست همه ان را به سرعت یاد بگیرند. اما یادتان باشد اگر موفق شدید برای خودتان جشن بگیرید، به خودتان تبریک بگویید و خودتان را تشویق کنید. به گفتهی خوزه سیلوا با هر بار انجام دادن این تکنیک در آن مهارت بیشتری پیدا میکنید؛ پس ناامید نشوید. راز همین است. خودتان را تشویق کنید و همیشه موفقیتهایتان را جشن بگیرید.
این تمرینات باعث میشوند که در حالت بیداری از تواناییهای ذهنی و شهودی مغزتان استفاده کنید و مغزتان را تمرین دهید تا قویتر شود و در زندگی روزانهتان و در حین انجام کارهایتان نشانهها و تکانههای شهود را دریافت کنید. اگر میخواهید به صورت کاملتر و دقیقتر این تکنیک را یاد گرفته و یا با روشهای دیگر قدرت ذهنتان را بیدار کنید، حتما در دوره متود سیلوا شرکت کرده و از آموزههای آن بهره ببرید.
نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید:
نظر شما درمورد سایکومتری چیست؟ آیا تا به حال از شهود خود استفاده کردهاید که چیزی را حدس بزنید؟ درمورد شهود و افکار و احساسی که ناخودآگاه به درون شما میآید در بخش نظرات برای ما و دوستانتان بنویسید. این افکار و احساسات میتواند درمورد افراد، خانه و اشیا هر چیزی باشد.
سایکومتری،
از اطلاعات پنهان باخبر شوید
آیا تا به حال درباره تواناییهای شگفتانگیز ذهن چیزی شنیدهاید؟
به نظر شما ذهن ما چه تواناییهایی دارد؟
آیا تا به حال توانستید کاری خارقالعاده با ذهنتان انجام دهید؟
آیا با مفهوم «سایکومتری» آشنایی دارید؟
حتماً تا به حال درباره تواناییهای ذهن و اینکه ذهن ما چقدر قوی است و چه تواناییهای شگفتانگیزی دارد چیزی شنیدهاید. کتابهای بینظیری مانند کمال ذهن و از ذهن تا ماده درباره این تواناییها به خوبی نوشته شدهاند و شاید در بین اطرافیان خود نیز داستانهایی از اینکه با ذهنشان چیزهایی دیدند یا کارهایی انجام دادند که خارقالعاده بوده، شنیدهاید، ذهن انسان تواناییهای بسیاری دارد و اگر ما به این تواناییها آگاه شویم، میتوانیم کارهای بسیاری را انجام دهیم و زندگی پربارتری داشته باشیم. در این مقاله میخواهیم از تواناییهای ذهنمان آگاه شویم و به خصوص با یکی از تواناییهای ذهن به نام «سایکومتری» که توسط خوزه سیلوا آموزش داده شده، آشنا شویم.
بیاید ابتدا به تعریف علمی «ذهن» بپردازیم، ذهن، مجموعه ای از تواناییهای فکری است که شامل هوشیاری، تصورات، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه میشود و معمولاً آن را وجود توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف میکنند. ذهن دربرگیرنده قدرت تصور، تشخیص و قدردانی است و مسئولیت پردازش احساسات و عواطف را برعهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد میشود.
قطعاً میدانید که ذهن نقش بسیار مهمی در زندگی ما دارد. ما در طول روز و در زندگیمان به ذهن وابستهایم و تمام افکار، احساسات و رفتارهای ما در ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاهمان جا میگیرد. ذهن ابزاری بسیار پیشرفته و شگفتانگیز است، بهطوری که بدون دخالت شما نیز میتواند، زندگیتان را اداره کند. اما قرار دادن ذهن در حالت خلبان خودکار، معمولا نتایج ناخواستهای به همراه میآورد. اگر تواناییهای ذهنی خود را بشناسیم، میتوانیم بهطور آگاهانه بهترین استفاده را از آنها کنیم.
در ذهن هیچ محدودیتی نیست. هر چقدر که از پتانسیلهای ذهن خود بیشتر استفاده کنید، قدرت ذهن شما بیشتر و بیشتر خواهد شد. اما اگر آگاهانه از ذهن خود استفاده نکنید، دیگران کنترل آن را به دست خواهند گرفت و از ذهن شما در جهت دستیابی به اهداف خودشان استفاده خواهند کرد. سعی کنید که همیشه ارباب ذهن خود باشید نه بردهی آن. کسی که ارباب ذهنش باشد، ارباب سرنوشت خود نیز خواهد بود. ذهن انسان قدرتی دارد که میتواند در زندگی فرد تغییراتی ایجاد کند و همچنین باعث موفقیت او شود، این تغییرات میتواند باعث دگرگونی جهان شود. شما زمانی میتوانید مسیر موفقیت را طی کنید که تغییراتی را در ذهن خود به وجود آورید.
تغییرات بزرگ در جهان زمانی میسر میشود
که شما بتوانید ذهن خودتان را تغییر دهید.
نظر داسون چرچ، نویسندهی کتاب «از ذهن تا ماده» دربارهی ذهن اینگونه بود:
« حتی اگر وضعیت اجتماعی قرن ها بی تغییر مانده باشد، ذهن فقط یک شخص هم میتواند کل جامعه را تغییر دهد، وقتی ذهن تان را تغییر می دهید، سیگنالهای جدید از طریق گذرگاههای عصبی مغزتان ارسال میکنید، میدانهای انرژی اطرافتان را تغییر میدهید و با میدانهای دیگران ارتباط پیدا میکنید، حتی تصورش را هم نمیکنید که اثرات این کارتان تا کجا پیش میرود، انسان میتواند با استفاده از قدرت ذهن و تمرکز خود روی نیروهای اصلی فیزیک نیز تاثیر بگذارد.»
اگر کتاب ماورای طبیعی شدن نوشته «دکتر جو دیسپنزا» را مطالعه کرده باشید، قطعاً از توانایی خارقالعاده ذهن باخبر هستید و میدانید که چه کارهایی که میتوان با ذهن انجام داد. مثالهای بسیاری در این کتاب وجود دارد از کسانی که با قدرت ذهن توانسته بودند بدنشان را تغییر دهند، افرادی که توانسته بودند بیماری لاعلاج خودشان را درمان کنند، اشخاصی که زندگی خود را با قدرت ذهنشان تغییر دادند، حتی تأثیر ذهن یک اردک روی حرکات یک ربات! اگر تا به حال این کتاب را مطالعه نکردید حتماً از سایت رویالمایند نسخه چاپی یا الکترونیکی آن را تهیه و مطالعه کنید.
حالا که با قدرت ذهن آشنا شدید، به سراغ یکی از تواناییهای شگفتانگیزمان می رویم تا با کمک آن قدرت شهود درونی را بیدار کنیم و با انجام تمرین سایکومتری مغزتان قویتر شود و در زندگی روزانهتان و در حین انجام کارهایتان نشانهها و تکانههای شهود را دریافت کنید.
باید بدانید که ذهنی دارید که شاید هنوز بسیاری از تواناییها آن را کشف نکرده اید. یکی از تواناییهای ذهن ما «سایکومتری» نام دارد. در اصل این یک تکنیک است که در آن شما تواناییهای ذهنتان را پرورش داده و با استفاده از آموزههای خوزه سیوا که این تکنیک را آموزش میدهد، قدرت ذهنتان را بیدار کنید. در ادامه میخواهیم با این تکنیک آشنا شویم.
هدف یادگیری تکنیک سایکومتری، آشنا شدن با قدرت ذهن است.
سایکومتری یا رواننگری، توانایی استخراج اطلاعات پنهان در حافظه اجسام و خواندن نشانههای انرژیک آنها از راه لمس کردن است. هر شیئی می تواند در طول زمان، انرژی محیط و صاحب قبلی خود را جذب و به صاحبان بعدی منتقل کند. اگر شما با انرژیهای باقیمانده از مالکان قبلی اشیاء همارتعاش شوید، تصاویری که متعلق به تجربیات و حوادث زندگی آنهاست در ذهن شما شکل میگیرد، حقایقی را در مورد آنان متوجه شده و میتوانید احساسات و افکار آنان را درک کنید. حتی این درک میتواند احوال شما را دگرگون کند.
با استفاده از این توانایی ما شیء مربوط به یک فرد را در دست میگیریم و آن را نگه میداریم و پالس و تکانههای شهودی را که فرد تمایل دارد، دریافت میکنیم، تا در نهایت بتوانیم فرد را درمان کرده یا اینکه در زندگی به آن فرد کمک کنیم.
این بستگی به شدت انرژی و بار عاطفی شیء دارد. در حقیقت سایکومتری درکی است چندبعدی که ورای زمان و مکان حرکت میکند و شما میتوانید از طریق اشیاء، نوعی ارتباط روحی با صاحبان و سازندگان آنها برقرار کنید و انرژیهای آنان را جذب کنید. به مثالهای جالبی که در ویدیوی کوتاه زیر آمده توجه کنید:
این اجسام میتوانند هر چیزی باشند. قلم، لیوان، میز، کتاب، جواهرات و حتی ماشین و خانه. همه اشیاء نیز مانند جانداران دارای انرژی هستند. هنگامی که شخصی شیئی را لمس میکند، انرژی و حالات روانی او در هاله شیء که قابلیت تأثیرپذیری دارد، ضبط میگردد. درست مانند ثبت صدا و یا تصویر بر روی نوارهای ویدئو، صفحههای قدیمی یا سیدی که در واقع ضبط امواج و ارتعاشات برروی یک جسم میباشند.
بدین منوال چنانچه ما به چیزی دست بزنیم، بلافاصله آن جسم شروع به جذب انرژی از ارتعاشات وجودی ما میکند و ما نیز شروع به کسب انرژی از ارتعاشات آن جسم مینماییم. این انرژی کسب شده از جسم، اطلاعاتی مرتبط با صاحب قبلیاش دارد که برای مدت طولانی با آن به مبادله انرژی مشغول بوده است.
هرچه جسم متراکمتر و چگالتر باشد، انرژی را راحتتر در خود نگه میدارد. برای مثال، اجسامی با ساختار کریستالی و فلز که رسانای خوبی نیز هستند، انرژی را بهتر و برای مدت طولانیتری در خود ضبط میکنند. و اشیائی مانند پارچه و لباس که رسانای خوبی نیز نیستند، خواندن آنها سختتر است. البته این بدان معنا نیست که اصلاً نشود این اجسام را درک کرد.
برای مثال، اگر در حالت آلفای ذهنی جواهرات یکی از درگذشتگان خود را در دست بگیرید، شاید بتوانید اولین میهمانی که او در آن این جواهر را به دست کرده یا سایر تجربیات او را ببینید و خاطرات خوب و بد او را احساس کنید. اگر مجسمهای که برای مدتی در میدان شهری قرار داشته را لمس کنید، شاید بتوانید باقیمانده انرژی مردمی که از کنار آن عبور کردهاند و فضای آن محیط را درک کنید. همین طور اگر به خانهای نقل مکان کنید که افراد غمگین، بیمار یا پرخاشگری در آن زندگی میکردهاند، ممکن است انرژی های منفی باقیمانده از آنان در اجسام و حتی دیوارهای خانه را دریافت کنید.
با اینکه این توانایی و استعداد در برخی افراد وضوح و قدرت بیشتری دارد، ولی مطمئنا شما نیز تا به حال تجربیاتی هرچند جزئی به این شکل داشتهاید یا حتی احساساتی را در نگاه اول از دیگران دریافت کرده اید.
در متود سیلوا، در تکنیک سایکومتری، افراد به گروههای دو نفره تقسیم میکنند، در هر گروه به نوبت یک نفر نقش سایکومتریست و دیگری نقش راهنما را به عهده میگیرد، راهنما یک شیء را مانند کلید، حلقه یا هر چیز دیگری که برای مدتی همراهش بوده انتخاب میکند و آن را لای کاغذ میپیچد. زمانی که سایکومتریست آماده شد، دستانش را دراز میکند و شیء پیچیده شده در کاغذ را در دستش میگیرد، به این نکته توجه کنید که سایکومتریست آن شیء را نمیبیند و نمیتواند به خوبی لمس کند زیرا شیء در کاغذ پیچیده شده. سایکومتریست باید در سطح ذهنی عمیق آلفا باشد تا بتواند هر تصویر یا فکری که به ذهنش میرسد را ببیند، در نهایت با استفاده از افکار و تصاویر میتوان شیء را حدس زد و رابطه انرژیایی شیء را نیز درک کرد.
همهی ما میتوانیم از این تکنیک استفاده کنیم اما توقع نداشته باشید که همان بار اول درست حدس بزنید. این تکنیک نیازمند تمرین و تلاش دوباره است. همچنین انتظار نداشته باشید که آنقدر سریع پیشرفت کنید که هر زمان که اشیاء دیگران را در دست میگیرید، تمام اطلاعات آن را بتوانید بخوانید. گفتم که هدف این تکنیک آشنا شدن با قدرت ذهن است و با کمک آن شهودتان را تقویت میکنید. اما این را بدانید که اگر تمرین کرده و با استفاده از آموزههای متود سیلوا روی ذهنتان کار کنید، حتی در زمانی که آماتور هستید میتوانید از هر 5 بار، 1 بار شیء را درست درک کنید.
برای انجام این تمرین شما به یک شریک نیاز دارید، مهم این است که به آن شریک اعتماد داشته باشید و با آن شخص احساس راحتی کنید. نکته مهمتر این است که این افراد باید صادق باشند، شما را قضاوت نکنند و حامی شما باشند. پس کسی را انتخاب کنید که اگر اشتباه کردید شما را دلسرد نکند. بدون هیچ پرخاش و قضاوتی به شما بگوید اطلاعات درست نبود. همچنین این افراد اگر با این تکنیک آشنا شده باشند و نحوهی رفتن به سطح آلفا را یاد گرفته باشند میتوانند اطلاعاتی رو در ذهنشان فرافکنی کنند تا شما نیز در ذهنتان به آن اطلاعات دست پیدا کنید.
مراحل این تمرین را از زبان ویشن لاکیانی بشنوید و حتما به نکاتی که در ویدیو گفته میشود توجه کنید و آنها را به خاطر بسپارید:
گام اول: یک فرد معتمد و حامی را انتخاب کنید. درمورد این برنامه با او صحبت کنید. این فرد باید صادق باشد و به هیچ عنوان شما رو سرزنش یا قضاوتتان نکنند.
گام دوم: از او بخواهید شیء مورد نظر را در کاغذ بپیچد. اشیایی مثل دستبند، حلقه، ساعت یا حتی یک میراث خانوادگی. همانطور که گفته شد، این شیء باید برای مدتی با فرد بوده باشد. حتما آن را درکاغذ بپیچید تا دیده نشود.
گام سوم: حالا در حالی که ریلکس میکنید و به مرکزیتتان میروید، آن فرد این شیء را در دستش نگه میدارد. به کمک محرک 3-2-1 (که در مقالهی مدیتیشن اولتراداینامیک آن را یاد گرفتید) به مرکزیت خودتان بروید و زمانی که آماده شدید دستتان را دراز کنید، بگویی امادها و شیء را در دستتان بگیرید.
گام چهارم: زمانی که شیء را در دستتان دارید، در حالی که ریلکس هستید، سعی کنید اطلاعاتی در مورد شخص یا شیء که در دستتان است، به دست بیاورید و هر ایدهای که به ذهنتان میرسد بیان کنید. تلاش نکنید منطقی باشید.
گام پنجم: در پایان تمرین، از فرد بخواهید که این عبارات را برای شما بخواند، این عبارات توانایی شهود شما را تقویت میکند:
«هر زمان که میل خالصانه به کشف اطلاعاتی داشته باشید که به بهبود شرایط بر روی این سیاره کمک میکند، ذهنتان به طور خودکار در سطح خاصی تنظیم میشود، تا عملکردی شهودی و ذهنیتی دقیق و درست داشته باشید.»
نکتهی مهم در انتخاب حامی و طرز برخورد او با شماست. دوست شما باید با این جملات شما را حمایت کند چرا که رفتار او برای پیشرفتتان نیاز است:
اگر چیزی را درست گفتید بگوید: تبریک میگم عالی بود، اطلاعاتت درسته. اما اگر اشتباه کردید نباید پرخاش کند و بگوید وای دوباره اشتباه کردی! به جای آن باید بگوید: «من این اطلاعات رو ندارم اما ادامه بدیم.» یا «اطلاعات درست نبود، اما ادامه میدیم.»
اگر موفق نشدید هیچ ایرادی ندارد، به خودتان سخت نگیرید. قرار نیست همه ان را به سرعت یاد بگیرند. اما یادتان باشد اگر موفق شدید برای خودتان جشن بگیرید، به خودتان تبریک بگویید و خودتان را تشویق کنید. به گفتهی خوزه سیلوا با هر بار انجام دادن این تکنیک در آن مهارت بیشتری پیدا میکنید؛ پس ناامید نشوید. راز همین است. خودتان را تشویق کنید و همیشه موفقیتهایتان را جشن بگیرید.
این تمرینات باعث میشوند که در حالت بیداری از تواناییهای ذهنی و شهودی مغزتان استفاده کنید و مغزتان را تمرین دهید تا قویتر شود و در زندگی روزانهتان و در حین انجام کارهایتان نشانهها و تکانههای شهود را دریافت کنید. اگر میخواهید به صورت کاملتر و دقیقتر این تکنیک را یاد گرفته و یا با روشهای دیگر قدرت ذهنتان را بیدار کنید، حتما در دوره متود سیلوا شرکت کرده و از آموزههای آن بهره ببرید.
نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید:
نظر شما درمورد سایکومتری چیست؟ آیا تا به حال از شهود خود استفاده کردهاید که چیزی را حدس بزنید؟ درمورد شهود و افکار و احساسی که ناخودآگاه به درون شما میآید در بخش نظرات برای ما و دوستانتان بنویسید. این افکار و احساسات میتواند درمورد افراد، خانه و اشیا هر چیزی باشد.