نقش شگفت‌انگیز قوانین کوانتوم در زندگی

زمان مطالعه :10 دقیقه

چکیده این مطلب : آیا ما واقعا با افکارمان می‌توانیم روی اتفاقات زندگی‌مان اثر بگذاریم؟ آیا ذهن و افکار بر ماده تأثیر می‌گذارند؟ انشتین معتقد بود که: «ماده و انرژی رابطه تنگاتنگی با هم دارند.»، یعنی انرژی بر ماده اثر می‌گذارد و آن را تغییر می‌دهد. این را احتمالاً تا الآن شنیده‌اید، اما بهتر است که به صورت علمی و با شواهد و نتایج آزمایشاتی که تا الان انجام شده به این نتیجه برسیم. در این مقاله می‌خواهیم ابتدا فیزیک نیوتنی و سپس فیزیک کوانتومی را به صورت مختصر بررسی کنیم و ببینیم آیا ماده و انرژی با هم رابطه تنگاتنگی دارند؟ و اینکه از این ارتباط چه نقشی در ارتفاقات زندگی ما دارند؟

نقش شگفت‌انگیز قوانین کوانتوم

در زندگی

 

به نظر شما آیا ماده و انرژی به هم مرتبط هستند؟
 
چگونه انرژی روی ماده اثر می‌گذارد؟
 
آیا ما با افکارمان می‌توانیم روی اتفاقات زندگی‌مان اثر بگذاریم؟
 
آیا تا به حال درباره فیزیک کوانتومی چیزی شنیده‌اید؟
 
قوانین کوانتومی چه کمکی به ما می‌کنند؟ چگونه می‌توانیم از قوانین کوانتوم به سود خود و جهان اطرافمان استفاده کنیم؟
 
انشتین معتقد بود که: «ماده و انرژی رابطه تنگاتنگی با هم دارند.»، یعنی انرژی بر ماده اثر می‌گذارد و آن را تغییر می‌دهد. این را احتمالاً تا الان شنیده‌اید، اما بهتر است که به صورت علمی و با شواهد و نتایج آزمایشاتی که تا الان انجام شده به این نتیجه برسیم.
در این مقاله می‌خواهیم ابتدا فیزیک نیوتنی و سپس فیزیک کوانتومی را به صورت مختصر بررسی کنیم و ببینیم چرا ماده و انرژی با هم رابطه تنگاتنگی دارند و چگونه در زندگی از قوانین آن‌ها استفاده کنیم.
 
 

 پیشنهاد مقاله: میدان کوانتوم چیست؟ چگونه به خواسته‌هایمان برسیم؟  در این مقاله به طور کامل مفهوم این میدان و عبور کردن از خود را یاد میگیرید و درک میکنید که میدان کوانتوم به چه شکل است و چگونه باید با فرکانس درست وارد آن شوید تا رویایتان به سمت شما بیاید. (+ویدیو از دکتر جو دیسپنزا) 


 

1. فیزیک نیوتنی

اکثر ما با این نوع از فیزیک در درس‌های دوران مدرسه آشنا شده‌ایم: قوانین نیوتون، قوانین گرانش و ... هیچگاه درباره افکار و ذرات کوانتومی و انرژی (حداقل در دوران ما!) در درس‌های فیزیک چیزی گفته نمی‌شد.
بیاید کمی درباره تاریخچه این فیزیک و مباحث کلی آن آشنا شویم:
بشریت بر این باور بود که ماهیت کیهان منظم و لذا قابل پیش‌بینی و قابل توجیه است. رنه دکارت فیلسوف و ریاضی‌دان قرن هفدهم مفاهیم زیادی ابداع کرد که بیشترشان هنوز هم در ریاضیات و سایر حوزه‌ها مطرح هستند. دکارت طرفدار مدل ریاضیاتی کیهان بود - دیدگاهی که می‌گفت کیهان تحت کنترل قوانین قابل پیش‌بینی است.
او گفت که ذهن تابع قوانین دنیای عینی و فیزیکی نیست و لذا به طور کامل در خارج از محدوده‌های کاوش علمی قرار می‌گیرد. مطالعه‌ی ماده در حوزه‌ی صلاحیت علم جای می‌گرفت (ماده همیشه، ذهن هرگز) - حال آنکه ذهن ابزار خداست و لذا مطالعه‌ی آن به دین واگذار می‌شود (ذهن همیشه، ماده هرگز).
 
آنچه به تثبیت عقاید دکارت کمک کرد، آزمایشات و نظریات سِر اسحاق نیوتن بود. این ریاضیدان و دانشمند انگلیسی نه تنها به این مفهوم قوام بخشید که کیهان نوعی ماشین است، بلکه همچنین مجموعه قوانینی ارائه کرد که بر طبق آن‌ها انسان می‌توانست شیوه‌های قانون‌مند عملکرد دنیای فیزیکی را تعیین، محاسبه و پیش‌بینی کند.
کارهای دکارت و نیوتن ذهنیتی را قوام بخشید که بر اساس آن اگر واقعیت بر حسب اصول مکانیکی عمل کند، آنگاه بشریت تأثیر چندانی بر نتایج ندارد. تمام واقعیت از پیش تعیین شده بود. با توجه به این نقطه نظر، تعجبی ندارد که انسان با این ایده درگیر بود که آیا عملش اهمیتی هم دارد، حال بگذریم از این مفهوم که آیا افکارشان ارزشی دارد و یا اراده‌ی آزاد نقشی در طرح بزرگ دنیا ایفا می‌کند یا خیر.
 
اما این نوع از فیزیک برای ما مفید هم بود، فیزیک نیوتن (یا همان فیزیک کلاسیک) به مکانیک رفتار اشیا در مکان و زمان می‌پردازد و برهم‌کنش آن‌ها را در دنیای جسم و ماده بررسی می‌کند. به لطف قوانین نیوتن ما می‌توانیم مسیر گردش سیاره‌ها به دور خورشید را اندازه‌گیری و پیش‌بینی کنیم، تعیین کنیم که سیب با چه شتابی از درخت می‌افتد و حساب کنیم که چقدر طول می‌کشد تا با هواپیما از سیاتل به نیویورک برویم. فیزیک نیوتن به امور قابل پیش‌بینی اختصاص دارد و دنیا را همانند یک ماشین عظیم یا ساعت بزرگ در نظر می‌گیرد.
 
اما همچنان محدوده ذهن و انرژی سربسته مانده بود، تا اینکه نابغه‌ای به نام انشتین ظهور کرد، او همه چیز را تغییر داد و نوع جدیدی از فیزیک به نام فیزیک کوانتومی پدیدار شد.
 

2. فیزیک کوانتومی

حدود 200 سال بعد از نیوتن، آلبرت انیشتین معادله‌ی معروف خودش یعنی  را کشف کرد؛ فرمولی که نشان می‌دهد انرژی و ماده به صورت بنیادین با هم ارتباط دارند به طوری که این دو یک چیز هستند. کارهای او نشان داد که ماده و انرژی کاملاً به جای هم قابل استفاده هستند. این مسئله در تقابل مستقیم با نیوتن و دکارت قرار دارد و درک جدیدی از عملکرد کیهان به ما داد.
به زودی روشن شد که مدل دوگانه‌ی دکارتی در پایه‌ای‌ترین سطح خود دچار خطا بوده است: در سطح زیراتمی. (زیراتمی یعنی اجزای - الکترون، پروتون، نوترون و غیره - که اتم‌ها را می‌سازند.) بنیادین‌ترین مؤلفه‌هایی که دنیای ظاهراً فیزیکی ما را می‌سازند هم موج‌ها (انرژی) هستند و هم ذرات (ماده‌ی فیزیکی). برای درک اینکه دنیا چگونه کار می‌کند، باید به ریزترین اجزای آن نگاه می‌کردیم.
 
لذا در نتیجه‌ی این آزمایشات خاص، حوزه‌ی جدیدی از علم متولد شد، حوزه‌ای به نام فیزیک کوانتوم.
قبل از اینکه فیزیک کوانتوم وارد میدان شود، مردم فکر می‌کردند اتم از یک هسته‌ی نسبتاً سفت و سخت و اجزای کوچک‌تر و بی‌اهمیت‌تری در داخل یا اطرافش تشکیل شده است. به نظر می‌رسید اتم از ماده‌ی سخت تشکیل شده است، مگر نه؟
 
حتماً تصویر زیر از اتم را در کتاب‌های درسی خود دیده‌اید:
 
اتم کلاسیک
 
 
«اتم از یک پروتون در هسته و چند الکترون و نوترون در اطرافش تشکیل شده است.» شاید فکر کنید این جمله درست است، اما واقعیت اینطور نیست!
 
وقتی فیزیک‌دانان کوانتومی به ابعاد کوچکتر از اتم نگاه کردند و خواستند بدانند که هسته‌ی اتم از چه چیزی تشکیل شده است، هر قدر دقیق‌تر نگاه کردند، اتم مبهم‌تر و ناواضح‌تر شد، تا اینکه بالاخره به طور کامل ناپدید شد. فیزیک‌دانان می‌گویند 99.999999 درصد اتم از فضای خالی تشکیل شده است. اما شاید این فضا واقعاً خالی نباشد. در واقع این فضا پر از انرژی است. دقیق‌تر بگویم، این فضا از آرایه‌ی وسیعی از فرکانس‌های انرژیایی تشکیل شده است که نوعی میدان نامرئی و به‌هم‌پیوسته‌ی اطلاعاتی را تشکیل می‌دهند.
 
اگر بگوییم 99.999999 درصد هر اتم از انرژی یا اطلاعات تشکیل شده است، معنای این گفته این است که دنیای شناخته شده‌ی ما و تمام چیزهایی که در آن قرار دارند - فارغ از اینکه چقدر سفت و سخت به نظر می‌آیند - در اصل انرژی و اطلاعات است. این یک واقعیت علمی است.
 
99.999999 درصد از همه چیز در دنیای شناخته شده‌ی ما
حتی اگر جامد و سخت هم به نظر برسند،
در واقع انرژی یا اطلاعات است.
 
(برگرفته از کتاب ماورای طبیعی شدن)
 
آن تصویری که فیزیک‌دانان از اتم مشاهده کردند، تصویر زیر بود:
 
اتم کوانتومی
 
نسخه‌ی کوانتومی جدید از اتم با ابر الکترونی. اتم 99.99999 درصد انرژی و 0.00001 درصد ماده است. از نظر مادی اتم هیچ است.
اتمها بیشتر از فضای خالی تشکیل شدهاند؛ اتمها انرژی هستند. به این فکر کنید: هر چیز فیزیکی در زندگی شما مادهی سخت نیست - بلکه همهی اینها میدانهای انرژی یا الگوهای بسامدی اطلاعات هستند. تمام ماده بیشتر «هیچ» (انرژی) است تا «چیز» (ماده).
 
اما داستان از این هم جالب‌تر خواهد شد! فیزیک‌دانان کوانتوم کشف کردند که شخصی که ذرات ریز سازنده‌ی اتم‌ها را مشاهده می‌کند (یا اندازه می‌گیرد،) بر رفتار انرژی و ماده تأثیر می‌گذارد. آزمایشات کوانتومی نشان داد که الکترون‌ها همزمان در یک آرایه‌ی بی‌نهایت از امکان‌ها یا احتمالات در یک میدان نامرئی انرژی وجود دارند. هر الکترون تنها زمانی ظاهر می‌شد که بیننده‌ای روی مکانش تمرکز کند. به عبارت دیگر، یک ذره نمی‌تواند در واقعیت تجلی پیدا کند - واقعیت یعنی همان مکان و زمان عادی که ما می‌شناسیم - مگر اینکه ما آن را مشاهده کنیم!
 
یک ذره نمی‌تواند در واقعیت تجلی پیدا کند
مگر اینکه ما آن را مشاهده کنیم!
 
فیزیک کوانتومی این پدیده را «فروریزش تابع موج» و یا «اثر ناظر» می‌نامند. می‌دانیم در آن لحظه‌ای که ناظر به الکترون نگاه می‌کند، نقطه‌ی خاصی در زمان و مکان وجود دارد که تمام احتمالات الکترون به یک رویداد فیزیکی فرو می‌ریزند. با این کشف ذهن و ماده دیگر لازم نبود جدا در نظر گرفته شوند؛ این دو ارتباطی درونی با هم دارند.
اینجاست که باید با دنیای جدیدی به نام میدان کوانتومی یا بهتر بگویم «میدان امکان‌ها» آشنا شویم.

 

 

میدان امکان‌ها: هر چیزی در این جهان ممکن است...

 
هر چیزی در این جهان ممکن است؛ این امکان تنها منتظر است تا به آن توجه کنید.
 
یک بار دیگر به این مسئله فکر کنید: ذرات ریزاتمی یعنی الکترون تنها زمانی مشاهده می‌شوند که ما به آن‌ها توجه کنیم و اگر توجه خود را از آن برداریم دوباره محو خواهد شد! عجیب است مگر نه؟ لطفاً خوب به این مسئله فکر کنید حتی اگر لازم است تا چند روز فقط به موضوعاتی که تا اینجا مطالعه کردید توجه کنید و خوب آن‌ها را در مغز ناخودآگاه‌تان تثبیت کنید و بعد به مطالعه ادامه مقاله بپردازید.

 

تمام چیزهایی که ما می‌توانیم در عالَم کبیر ببینیم و تجربه کنیم از ماده‌ی زیراتمی ساخته شده‌اند پس از یک نظر می‌توان گفت که ما نیز - به همراه تمام چیزهایی که در دنیای ما وجود دارند - همواره این عمل ناپدید شدن و ظاهر شدن را انجام می‌دهیم. پس اگر بگوییم ذرات زیراتمی هم‌زمان در بی‌نهایت مکان ممکن وجود دارند، آنگاه به نوعی ما نیز همینطور هستیم. این ذرات هم‌زمان در همه‌جا وجود دارند (به عنوان موج یا انرژی) اما وقتی ناظر به آن‌ها توجه می‌کند دقیقاً در مکان توجه وی به وجود می‌آیند (ذره یا ماده)؛ پس ما نیز به صورت بالقوه می‌توانیم بی‌نهایت واقعیت ممکن را در قالب وجود فیزیکی فرو بریزیم.
 
اگر تمام ماده از انرژی تشکیل شده باشد، می‌توان گفت آگاهی (در این مورد به قول نیوتن و دکارت «ذهن)» و انرژی (در مدل کوانتومی «ماده)» آنقدر پیوند نزدیکی با هم دارند که یکی هستند. ذهن و ماده کاملاً در هم تنیده هستند. آگاهی (ذهن) شما روی انرژی (ماده) تأثیر می‌گذارد، چون آگاهی شما انرژی است و انرژی آگاهی دارد.
 
شما آنقدر قدرت دارید که بر ماده تأثیر بگذارید،
چون شما در ابتدایی‌ترین سطح انرژی‌ای هستید که آگاهی دارد.
شما ماده‌ی حائز اندیشه هستید.
 
 
به عبارت دیگر، با توجه به قوانین کوانتومی، اگر بتوانید رویداد مورد نظرتان را (که می‌خواهید آن را در زندگی‌تان تجربه کنید) تجسم نمایید، آنگاه آن واقعیت از قبل به صورت امکان در جایی از میدان کوانتومی - در ورای این مکان و زمان - وجود دارد و منتظر است تا شما آن را مشاهده کنید. اگر ذهن شما (به واسطه‌ی افکار و احساسات‌تان) می‌تواند بر زمان و مکان ظهور یک الکترون تأثیر بگذارد، پس از نظر تئوریک، شما قادرید بر ظهور هر تعداد امکانی که بتوانید تصور کنید، تأثیر بگذارید.
این یعنی در میدان کوانتومی احتمال بالقوه‌ای وجود دارد که شما در آن سالم، پولدار و خوشبخت هستید و تمام کیفیت‌ها و قابلیت‌های خود آرمانی‌ای را که در فکر دارید، دارا هستید.
 
 
خوشبختی در میدان کوانتومی
 
 
  • سوال مهم: «پس چرا هیچ اتفاقی برای من نمی‌افتد؟»
اگر شما به عنوان ناظر کوانتومی، هر روز به زندگی‌تان با ذهنیت یکسانی نگاه کنید، آنگاه بر اساس مدل کوانتومی واقعیت، شما دارید هر روز امکان‌های بی‌نهایت را در قالب همان الگوهای اطلاعاتی پیشین فرو می‌ریزید. این الگوها که زندگی شما هستند، هرگز تغییر نمی‌کنند و در نتیجه هرگز به شما اجازه نمی‌دهند که تغییر ایجاد کنید. اینجاست که خیلی از افراد می‌گویند: «پس چرا هیچ اتفاقی برای من نمی‌افتد؟»، دلیلش این است که شما هر روز دارید با همان ذهنیت یکسان به زندگی خود مشاهده می‌کنید و بنابراین همان الگوهای سابق را ایجاد خواهید کرد.
 
حال که می‌دانید می‌توانید هر امکانی را در زندگی‌تان به وجود بیاورید، اگر شما بیشتر روی آنچه می‌خواهید و کمتر روی آنچه نمی‌خواهید، تمرکز کنید، آنگاه هم آنچه می‌خواهید را خلق می‌کنید، و هم در عین حال آنچه نمی‌خواهید را از صحنه‌ی روزگار «محو می‌کنید» چون دیگر توجه‌تان به آن معطوف نمی‌شود و توجه شما هر کجا باشد، انرژی‌تان هم همانجاست. اگر شما توجه یا هشیاری یا ذهن خودتان را به امکانی معطوف کنید، در واقع انرژی‌تان را به آن معطوف کرده‌اید.
آنچه بدن را زنده نگه می‌دارد نوعی انرژی است یعنی همان 99.99999 درصد از «هیچ» که کیهان فیزیکی ما را شکل می‌دهد. خنده‌دار نیست که ما تمام حواس‌مان جمع این 0.00001 درصد از واقعیت است که شکل فیزیکی دارد؟
 

جهان انرژی است

 
همین هوش کیهانی است که به آن میدان و تمام چیزهای داخلش زندگی می‌بخشد؛ چیزهایی از جمله من و شما. این نیرو همان ذهن کیهانی است که تمام وجوه دنیای مادی را به حرکت در می‌آورد. این هوش ضربان قلب ما را حفظ می‌کند و شکم‌هایمان را به هضم غذا قادر می‌کند؛ و بر تعداد بی‌شماری واکنش شیمیایی نظارت می‌کند که در هر ثانیه در هر سلول رخ می‌دهد. به علاوه، همین آگاهی است که باعث می‌شود درختان میوه بدهند و کهکشان‌های دوردست شکل بگیرند و نابود شوند.
 
وقتی ما از ویژگی‌های این هشیاری تقلید می‌کنیم، آفریننده می‌شویم. وقتی در تشدید با این هوش عشق‌ورز قرار می‌گیریم، مانند آن می‌شویم. وقتی ذهن ما با ذهن آن یکی باشد، وقتی عشق ما به زندگی با عشق آن به زندگی یکی شود، این آگاهی کیهانی را فعال می‌کنیم. ما به نیروی متعالی تبدیل می‌شویم که از گذشته و حال فراتر رفته و درهای آینده را می‌گشاید.

 

نتیجه اصلی ما از این مقاله این است که: «ماده و انرژی رابطه تنگاتنگی با هم دارند و ما می‌توانیم با استفاده از آگاهی خود، هر امکانی را که بخواهیم در زندگی خود محقق کنیم.» اما لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که این کار نیاز به مطالعه دارد و اگر بخواهیم روش آن را توضیح بدهیم نیاز به چند کتاب دارد. بنابراین حتماً میزان مطالعه خود را در این زمینه بیشتر کنید. می‌توانید در دوره‌های سایت رویال‌مایند شرکت کرده و یا کتاب‌های آن را خریداری و مطالعه کنید و حتماً حتماً حتماً (این خیلی مهم است!) تمرین کنید تا بتوانید نتیجه‌ای شگرف را در زندگی خود مشاهده کنید.
 
دوره پیشرفته دیسپنزا
 
 
 

 


از قوانین کوانتوم چقدر در زندگیتان استفاده میکنید؟ آیا توانسته‌اید ذهنیت خود را تغییر دهید و با این کار بر ماده و محیط اطراف خود اثر بگذارید؟ اگر تا به حال به مقوله‌ی ماده و انرژی پرداخته‌ و تجربیات و مشاهداتی داشته‌اید، یا اینکه می‌خواهید از این به بعد درباره این موضوع بیشتر مطالعه کنید، حتماً در قسمت نظرات آن را با ما به اشتراک بگذارید. با آرزوی بهترین امکان‌ها برای همه شما عزیزان
 
برای ثبت نظرتان به پایین صفحه مراجعه کنید 👇👇
 

 

محمدهادی سحابی
تیم تحقیقاتی و مقاله نویسی سایت رویال مایند

نقش شگفت‌انگیز قوانین کوانتوم

در زندگی

 

به نظر شما آیا ماده و انرژی به هم مرتبط هستند؟
 
چگونه انرژی روی ماده اثر می‌گذارد؟
 
آیا ما با افکارمان می‌توانیم روی اتفاقات زندگی‌مان اثر بگذاریم؟
 
آیا تا به حال درباره فیزیک کوانتومی چیزی شنیده‌اید؟
 
قوانین کوانتومی چه کمکی به ما می‌کنند؟ چگونه می‌توانیم از قوانین کوانتوم به سود خود و جهان اطرافمان استفاده کنیم؟
 
انشتین معتقد بود که: «ماده و انرژی رابطه تنگاتنگی با هم دارند.»، یعنی انرژی بر ماده اثر می‌گذارد و آن را تغییر می‌دهد. این را احتمالاً تا الان شنیده‌اید، اما بهتر است که به صورت علمی و با شواهد و نتایج آزمایشاتی که تا الان انجام شده به این نتیجه برسیم.
در این مقاله می‌خواهیم ابتدا فیزیک نیوتنی و سپس فیزیک کوانتومی را به صورت مختصر بررسی کنیم و ببینیم چرا ماده و انرژی با هم رابطه تنگاتنگی دارند و چگونه در زندگی از قوانین آن‌ها استفاده کنیم.
 
 

 پیشنهاد مقاله: میدان کوانتوم چیست؟ چگونه به خواسته‌هایمان برسیم؟  در این مقاله به طور کامل مفهوم این میدان و عبور کردن از خود را یاد میگیرید و درک میکنید که میدان کوانتوم به چه شکل است و چگونه باید با فرکانس درست وارد آن شوید تا رویایتان به سمت شما بیاید. (+ویدیو از دکتر جو دیسپنزا) 


 

1. فیزیک نیوتنی

اکثر ما با این نوع از فیزیک در درس‌های دوران مدرسه آشنا شده‌ایم: قوانین نیوتون، قوانین گرانش و ... هیچگاه درباره افکار و ذرات کوانتومی و انرژی (حداقل در دوران ما!) در درس‌های فیزیک چیزی گفته نمی‌شد.
بیاید کمی درباره تاریخچه این فیزیک و مباحث کلی آن آشنا شویم:
بشریت بر این باور بود که ماهیت کیهان منظم و لذا قابل پیش‌بینی و قابل توجیه است. رنه دکارت فیلسوف و ریاضی‌دان قرن هفدهم مفاهیم زیادی ابداع کرد که بیشترشان هنوز هم در ریاضیات و سایر حوزه‌ها مطرح هستند. دکارت طرفدار مدل ریاضیاتی کیهان بود - دیدگاهی که می‌گفت کیهان تحت کنترل قوانین قابل پیش‌بینی است.
او گفت که ذهن تابع قوانین دنیای عینی و فیزیکی نیست و لذا به طور کامل در خارج از محدوده‌های کاوش علمی قرار می‌گیرد. مطالعه‌ی ماده در حوزه‌ی صلاحیت علم جای می‌گرفت (ماده همیشه، ذهن هرگز) - حال آنکه ذهن ابزار خداست و لذا مطالعه‌ی آن به دین واگذار می‌شود (ذهن همیشه، ماده هرگز).
 
آنچه به تثبیت عقاید دکارت کمک کرد، آزمایشات و نظریات سِر اسحاق نیوتن بود. این ریاضیدان و دانشمند انگلیسی نه تنها به این مفهوم قوام بخشید که کیهان نوعی ماشین است، بلکه همچنین مجموعه قوانینی ارائه کرد که بر طبق آن‌ها انسان می‌توانست شیوه‌های قانون‌مند عملکرد دنیای فیزیکی را تعیین، محاسبه و پیش‌بینی کند.
کارهای دکارت و نیوتن ذهنیتی را قوام بخشید که بر اساس آن اگر واقعیت بر حسب اصول مکانیکی عمل کند، آنگاه بشریت تأثیر چندانی بر نتایج ندارد. تمام واقعیت از پیش تعیین شده بود. با توجه به این نقطه نظر، تعجبی ندارد که انسان با این ایده درگیر بود که آیا عملش اهمیتی هم دارد، حال بگذریم از این مفهوم که آیا افکارشان ارزشی دارد و یا اراده‌ی آزاد نقشی در طرح بزرگ دنیا ایفا می‌کند یا خیر.
 
اما این نوع از فیزیک برای ما مفید هم بود، فیزیک نیوتن (یا همان فیزیک کلاسیک) به مکانیک رفتار اشیا در مکان و زمان می‌پردازد و برهم‌کنش آن‌ها را در دنیای جسم و ماده بررسی می‌کند. به لطف قوانین نیوتن ما می‌توانیم مسیر گردش سیاره‌ها به دور خورشید را اندازه‌گیری و پیش‌بینی کنیم، تعیین کنیم که سیب با چه شتابی از درخت می‌افتد و حساب کنیم که چقدر طول می‌کشد تا با هواپیما از سیاتل به نیویورک برویم. فیزیک نیوتن به امور قابل پیش‌بینی اختصاص دارد و دنیا را همانند یک ماشین عظیم یا ساعت بزرگ در نظر می‌گیرد.
 
اما همچنان محدوده ذهن و انرژی سربسته مانده بود، تا اینکه نابغه‌ای به نام انشتین ظهور کرد، او همه چیز را تغییر داد و نوع جدیدی از فیزیک به نام فیزیک کوانتومی پدیدار شد.
 

2. فیزیک کوانتومی

حدود 200 سال بعد از نیوتن، آلبرت انیشتین معادله‌ی معروف خودش یعنی  را کشف کرد؛ فرمولی که نشان می‌دهد انرژی و ماده به صورت بنیادین با هم ارتباط دارند به طوری که این دو یک چیز هستند. کارهای او نشان داد که ماده و انرژی کاملاً به جای هم قابل استفاده هستند. این مسئله در تقابل مستقیم با نیوتن و دکارت قرار دارد و درک جدیدی از عملکرد کیهان به ما داد.
به زودی روشن شد که مدل دوگانه‌ی دکارتی در پایه‌ای‌ترین سطح خود دچار خطا بوده است: در سطح زیراتمی. (زیراتمی یعنی اجزای - الکترون، پروتون، نوترون و غیره - که اتم‌ها را می‌سازند.) بنیادین‌ترین مؤلفه‌هایی که دنیای ظاهراً فیزیکی ما را می‌سازند هم موج‌ها (انرژی) هستند و هم ذرات (ماده‌ی فیزیکی). برای درک اینکه دنیا چگونه کار می‌کند، باید به ریزترین اجزای آن نگاه می‌کردیم.
 
لذا در نتیجه‌ی این آزمایشات خاص، حوزه‌ی جدیدی از علم متولد شد، حوزه‌ای به نام فیزیک کوانتوم.
قبل از اینکه فیزیک کوانتوم وارد میدان شود، مردم فکر می‌کردند اتم از یک هسته‌ی نسبتاً سفت و سخت و اجزای کوچک‌تر و بی‌اهمیت‌تری در داخل یا اطرافش تشکیل شده است. به نظر می‌رسید اتم از ماده‌ی سخت تشکیل شده است، مگر نه؟
 
حتماً تصویر زیر از اتم را در کتاب‌های درسی خود دیده‌اید:
 
اتم کلاسیک
 
 
«اتم از یک پروتون در هسته و چند الکترون و نوترون در اطرافش تشکیل شده است.» شاید فکر کنید این جمله درست است، اما واقعیت اینطور نیست!
 
وقتی فیزیک‌دانان کوانتومی به ابعاد کوچکتر از اتم نگاه کردند و خواستند بدانند که هسته‌ی اتم از چه چیزی تشکیل شده است، هر قدر دقیق‌تر نگاه کردند، اتم مبهم‌تر و ناواضح‌تر شد، تا اینکه بالاخره به طور کامل ناپدید شد. فیزیک‌دانان می‌گویند 99.999999 درصد اتم از فضای خالی تشکیل شده است. اما شاید این فضا واقعاً خالی نباشد. در واقع این فضا پر از انرژی است. دقیق‌تر بگویم، این فضا از آرایه‌ی وسیعی از فرکانس‌های انرژیایی تشکیل شده است که نوعی میدان نامرئی و به‌هم‌پیوسته‌ی اطلاعاتی را تشکیل می‌دهند.
 
اگر بگوییم 99.999999 درصد هر اتم از انرژی یا اطلاعات تشکیل شده است، معنای این گفته این است که دنیای شناخته شده‌ی ما و تمام چیزهایی که در آن قرار دارند - فارغ از اینکه چقدر سفت و سخت به نظر می‌آیند - در اصل انرژی و اطلاعات است. این یک واقعیت علمی است.
 
99.999999 درصد از همه چیز در دنیای شناخته شده‌ی ما
حتی اگر جامد و سخت هم به نظر برسند،
در واقع انرژی یا اطلاعات است.
 
(برگرفته از کتاب ماورای طبیعی شدن)
 
آن تصویری که فیزیک‌دانان از اتم مشاهده کردند، تصویر زیر بود:
 
اتم کوانتومی
 
نسخه‌ی کوانتومی جدید از اتم با ابر الکترونی. اتم 99.99999 درصد انرژی و 0.00001 درصد ماده است. از نظر مادی اتم هیچ است.
اتمها بیشتر از فضای خالی تشکیل شدهاند؛ اتمها انرژی هستند. به این فکر کنید: هر چیز فیزیکی در زندگی شما مادهی سخت نیست - بلکه همهی اینها میدانهای انرژی یا الگوهای بسامدی اطلاعات هستند. تمام ماده بیشتر «هیچ» (انرژی) است تا «چیز» (ماده).
 
اما داستان از این هم جالب‌تر خواهد شد! فیزیک‌دانان کوانتوم کشف کردند که شخصی که ذرات ریز سازنده‌ی اتم‌ها را مشاهده می‌کند (یا اندازه می‌گیرد،) بر رفتار انرژی و ماده تأثیر می‌گذارد. آزمایشات کوانتومی نشان داد که الکترون‌ها همزمان در یک آرایه‌ی بی‌نهایت از امکان‌ها یا احتمالات در یک میدان نامرئی انرژی وجود دارند. هر الکترون تنها زمانی ظاهر می‌شد که بیننده‌ای روی مکانش تمرکز کند. به عبارت دیگر، یک ذره نمی‌تواند در واقعیت تجلی پیدا کند - واقعیت یعنی همان مکان و زمان عادی که ما می‌شناسیم - مگر اینکه ما آن را مشاهده کنیم!
 
یک ذره نمی‌تواند در واقعیت تجلی پیدا کند
مگر اینکه ما آن را مشاهده کنیم!
 
فیزیک کوانتومی این پدیده را «فروریزش تابع موج» و یا «اثر ناظر» می‌نامند. می‌دانیم در آن لحظه‌ای که ناظر به الکترون نگاه می‌کند، نقطه‌ی خاصی در زمان و مکان وجود دارد که تمام احتمالات الکترون به یک رویداد فیزیکی فرو می‌ریزند. با این کشف ذهن و ماده دیگر لازم نبود جدا در نظر گرفته شوند؛ این دو ارتباطی درونی با هم دارند.
اینجاست که باید با دنیای جدیدی به نام میدان کوانتومی یا بهتر بگویم «میدان امکان‌ها» آشنا شویم.

 

 

میدان امکان‌ها: هر چیزی در این جهان ممکن است...

 
هر چیزی در این جهان ممکن است؛ این امکان تنها منتظر است تا به آن توجه کنید.
 
یک بار دیگر به این مسئله فکر کنید: ذرات ریزاتمی یعنی الکترون تنها زمانی مشاهده می‌شوند که ما به آن‌ها توجه کنیم و اگر توجه خود را از آن برداریم دوباره محو خواهد شد! عجیب است مگر نه؟ لطفاً خوب به این مسئله فکر کنید حتی اگر لازم است تا چند روز فقط به موضوعاتی که تا اینجا مطالعه کردید توجه کنید و خوب آن‌ها را در مغز ناخودآگاه‌تان تثبیت کنید و بعد به مطالعه ادامه مقاله بپردازید.

 

تمام چیزهایی که ما می‌توانیم در عالَم کبیر ببینیم و تجربه کنیم از ماده‌ی زیراتمی ساخته شده‌اند پس از یک نظر می‌توان گفت که ما نیز - به همراه تمام چیزهایی که در دنیای ما وجود دارند - همواره این عمل ناپدید شدن و ظاهر شدن را انجام می‌دهیم. پس اگر بگوییم ذرات زیراتمی هم‌زمان در بی‌نهایت مکان ممکن وجود دارند، آنگاه به نوعی ما نیز همینطور هستیم. این ذرات هم‌زمان در همه‌جا وجود دارند (به عنوان موج یا انرژی) اما وقتی ناظر به آن‌ها توجه می‌کند دقیقاً در مکان توجه وی به وجود می‌آیند (ذره یا ماده)؛ پس ما نیز به صورت بالقوه می‌توانیم بی‌نهایت واقعیت ممکن را در قالب وجود فیزیکی فرو بریزیم.
 
اگر تمام ماده از انرژی تشکیل شده باشد، می‌توان گفت آگاهی (در این مورد به قول نیوتن و دکارت «ذهن)» و انرژی (در مدل کوانتومی «ماده)» آنقدر پیوند نزدیکی با هم دارند که یکی هستند. ذهن و ماده کاملاً در هم تنیده هستند. آگاهی (ذهن) شما روی انرژی (ماده) تأثیر می‌گذارد، چون آگاهی شما انرژی است و انرژی آگاهی دارد.
 
شما آنقدر قدرت دارید که بر ماده تأثیر بگذارید،
چون شما در ابتدایی‌ترین سطح انرژی‌ای هستید که آگاهی دارد.
شما ماده‌ی حائز اندیشه هستید.
 
 
به عبارت دیگر، با توجه به قوانین کوانتومی، اگر بتوانید رویداد مورد نظرتان را (که می‌خواهید آن را در زندگی‌تان تجربه کنید) تجسم نمایید، آنگاه آن واقعیت از قبل به صورت امکان در جایی از میدان کوانتومی - در ورای این مکان و زمان - وجود دارد و منتظر است تا شما آن را مشاهده کنید. اگر ذهن شما (به واسطه‌ی افکار و احساسات‌تان) می‌تواند بر زمان و مکان ظهور یک الکترون تأثیر بگذارد، پس از نظر تئوریک، شما قادرید بر ظهور هر تعداد امکانی که بتوانید تصور کنید، تأثیر بگذارید.
این یعنی در میدان کوانتومی احتمال بالقوه‌ای وجود دارد که شما در آن سالم، پولدار و خوشبخت هستید و تمام کیفیت‌ها و قابلیت‌های خود آرمانی‌ای را که در فکر دارید، دارا هستید.
 
 
خوشبختی در میدان کوانتومی
 
 
  • سوال مهم: «پس چرا هیچ اتفاقی برای من نمی‌افتد؟»
اگر شما به عنوان ناظر کوانتومی، هر روز به زندگی‌تان با ذهنیت یکسانی نگاه کنید، آنگاه بر اساس مدل کوانتومی واقعیت، شما دارید هر روز امکان‌های بی‌نهایت را در قالب همان الگوهای اطلاعاتی پیشین فرو می‌ریزید. این الگوها که زندگی شما هستند، هرگز تغییر نمی‌کنند و در نتیجه هرگز به شما اجازه نمی‌دهند که تغییر ایجاد کنید. اینجاست که خیلی از افراد می‌گویند: «پس چرا هیچ اتفاقی برای من نمی‌افتد؟»، دلیلش این است که شما هر روز دارید با همان ذهنیت یکسان به زندگی خود مشاهده می‌کنید و بنابراین همان الگوهای سابق را ایجاد خواهید کرد.
 
حال که می‌دانید می‌توانید هر امکانی را در زندگی‌تان به وجود بیاورید، اگر شما بیشتر روی آنچه می‌خواهید و کمتر روی آنچه نمی‌خواهید، تمرکز کنید، آنگاه هم آنچه می‌خواهید را خلق می‌کنید، و هم در عین حال آنچه نمی‌خواهید را از صحنه‌ی روزگار «محو می‌کنید» چون دیگر توجه‌تان به آن معطوف نمی‌شود و توجه شما هر کجا باشد، انرژی‌تان هم همانجاست. اگر شما توجه یا هشیاری یا ذهن خودتان را به امکانی معطوف کنید، در واقع انرژی‌تان را به آن معطوف کرده‌اید.
آنچه بدن را زنده نگه می‌دارد نوعی انرژی است یعنی همان 99.99999 درصد از «هیچ» که کیهان فیزیکی ما را شکل می‌دهد. خنده‌دار نیست که ما تمام حواس‌مان جمع این 0.00001 درصد از واقعیت است که شکل فیزیکی دارد؟
 

جهان انرژی است

 
همین هوش کیهانی است که به آن میدان و تمام چیزهای داخلش زندگی می‌بخشد؛ چیزهایی از جمله من و شما. این نیرو همان ذهن کیهانی است که تمام وجوه دنیای مادی را به حرکت در می‌آورد. این هوش ضربان قلب ما را حفظ می‌کند و شکم‌هایمان را به هضم غذا قادر می‌کند؛ و بر تعداد بی‌شماری واکنش شیمیایی نظارت می‌کند که در هر ثانیه در هر سلول رخ می‌دهد. به علاوه، همین آگاهی است که باعث می‌شود درختان میوه بدهند و کهکشان‌های دوردست شکل بگیرند و نابود شوند.
 
وقتی ما از ویژگی‌های این هشیاری تقلید می‌کنیم، آفریننده می‌شویم. وقتی در تشدید با این هوش عشق‌ورز قرار می‌گیریم، مانند آن می‌شویم. وقتی ذهن ما با ذهن آن یکی باشد، وقتی عشق ما به زندگی با عشق آن به زندگی یکی شود، این آگاهی کیهانی را فعال می‌کنیم. ما به نیروی متعالی تبدیل می‌شویم که از گذشته و حال فراتر رفته و درهای آینده را می‌گشاید.

 

نتیجه اصلی ما از این مقاله این است که: «ماده و انرژی رابطه تنگاتنگی با هم دارند و ما می‌توانیم با استفاده از آگاهی خود، هر امکانی را که بخواهیم در زندگی خود محقق کنیم.» اما لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که این کار نیاز به مطالعه دارد و اگر بخواهیم روش آن را توضیح بدهیم نیاز به چند کتاب دارد. بنابراین حتماً میزان مطالعه خود را در این زمینه بیشتر کنید. می‌توانید در دوره‌های سایت رویال‌مایند شرکت کرده و یا کتاب‌های آن را خریداری و مطالعه کنید و حتماً حتماً حتماً (این خیلی مهم است!) تمرین کنید تا بتوانید نتیجه‌ای شگرف را در زندگی خود مشاهده کنید.
 
دوره پیشرفته دیسپنزا
 
 
 

 


از قوانین کوانتوم چقدر در زندگیتان استفاده میکنید؟ آیا توانسته‌اید ذهنیت خود را تغییر دهید و با این کار بر ماده و محیط اطراف خود اثر بگذارید؟ اگر تا به حال به مقوله‌ی ماده و انرژی پرداخته‌ و تجربیات و مشاهداتی داشته‌اید، یا اینکه می‌خواهید از این به بعد درباره این موضوع بیشتر مطالعه کنید، حتماً در قسمت نظرات آن را با ما به اشتراک بگذارید. با آرزوی بهترین امکان‌ها برای همه شما عزیزان
 
برای ثبت نظرتان به پایین صفحه مراجعه کنید 👇👇
 

 

محمدهادی سحابی
تیم تحقیقاتی و مقاله نویسی سایت رویال مایند
مقالات پیشنهادی

نظر شما درباره این مطلب

برای شرکت در بخش نظرات باید در سایت رویال مایند ثبت نام کنید. ثبت نام در سایت رویال مایند رایگان است و کمتر از ۳۰ ثانیه زمان می برد.

ورود به سایت ثبت نام