زمان مطالعه :10 دقیقه
چکیده این مطلب : ما میتوانیم ذهن خود را طوری تربیت کنیم که برای روبرو شدن با قطاری که زندگی و عشق به ارمغان میآورد، به نحو احسن آمادگی داشته باشد. و با مراقبهی عشق، یا مراقبهی عشق به خود، میتوانیم روابط هماهنگتری را با افراد مهم زندگیمان (از جمله خودمان) ایجاد کنیم.
مراقبه عشق
به نظرتان چرا عشق به خود ضروری است؟
در مورد مراقبه برای جذب عشق تا به حال چیزی شنیدهاید؟
تا به حال از قدرت ذهن خود برای جذب کسانی که دوستشان دارید، استفاده کردهاید؟
موضوع پیچیده است. اما در اصل، حول محور روابط میچرخد. روابط با خود و با دیگران. اگر ابتدا یاد نگیریم که خودمان را دوست بداریم، دوست داشتن دیگران برایمان دشوار خواهد بود. یکی از نشانههای انسان داشتن روابط است. این روابط میتوانند نیروبخش و رضایتبخش باشند و برای ما بهترینها را به ارمغان بیاورند. اما در روی دیگر سکه، تضاد، ارتباطات دشوار و شکست نیز میتواند وجود داشته باشد که ممکن است منجر به بدترینها شود.
ما میتوانیم ذهن خود را طوری تربیت کنیم که برای روبرو شدن با قطاری که زندگی و عشق به ارمغان میآورد، به نحو احسن آمادگی داشته باشد. و با مراقبهی عشق، یا مراقبهی عشق به خود، میتوانیم روابط هماهنگتری را با افراد مهم زندگیمان (از جمله خودمان) ایجاد کنیم.
اول از همه: برای به اشتراک گذاشتن عشق خود با دیگران، مهم است که یاد بگیریم چگونه آن را به درون خود هدایت کنیم. توانایی ما برای عشق به خود اغلب با نحوهی دوست داشتن دیگران، در هم تنیده است. بنابراین، اگر بتوانیم با ملایمت و شفقت با خود رفتار کنیم، مجهزتر هستیم تا همین کیفیت ذهن را به افراد اطرافمان نیز تعمیم دهیم.
اندی پودیکامب، راهب بودایی سابق میگوید: «اگر یک دوست واقعاً صمیمی روزهای سختی را سپری میکرد، به هیچ وجه نمیتوانستیم با او همانطور که در ذهن خود با خود صحبت میکنیم، صحبت کنیم. اگر بتوانیم با همان رویکرد نرم و ملایمی که به شخص دیگری میدهیم، به افکار و احساسات خود نزدیک شویم، ناگهان مراقبه (کلیک کنید)، شروع به جریان میکند و خیلی آسانتر میشود».
عشق به خود را میتوان با تمرکز بر تقویت عزت نفس پرورش داد. و بسیاری از آن بستگی به طرحوارهای است که ما از خودمان داریم. طرحوارههایی که اغلب بر اساس تربیت، پیشینهی ما، و اینکه چگونه توسط دیگران دوست داشته شدهایم (یا نه) شکل میگیرند. عزتنفس واقعی از ذهنی آرام سرچشمه میگیرد که دیگر با افکار و احساسات منفی که ریشه در گذشته دارند، همذاتپنداری نمیکند. در عوض، از طریق مراقبه، افکار را همان چیزی که هستند تشخیص می دهیم: گذرا.
در طول مراقبه، طبیعی است که ذهن پرت شود و با اشکال قدیمی گفتوگوی درونی که ما عادت کردهایم، آنها را حفظ کنیم درگیر شود. وقتی این اتفاق میافتد، میتوانیم از تکنیکی به نام توجه کردن برای کمک به آرام و ساکت کردن ذهن استفاده کنیم.
وقتی یک فکر حواسپرتی از جایی به ذهنمان میرسد، تنها کاری که انجام میدهیم این است که یک لحظه به آرامی آن را تصدیق کنیم: «اوه، آره، فکر میکنم». یا، "اوه بله، احساس میکنم". وقتی به آن توجه کردید، احساس میکنید به آن رسیدگی کردهاید، و این امر رها کردن آن و بازگشتن به تنفسی که ما را در اینجا و اکنون نگه میدارد، آسانتر میکند. اگر دوباره این اتفاق افتاد، که میافتد، از همان رویکرد استفاده می کنیم.
ما میتوانیم با تمرین، همان تکنیک را در زندگی روزمرهی خود به کار ببریم: اجازه ندهیم افکار یا احساسات ما بر ذهن و اعمالمان تأثیر بگذارد. توجه کردن به ما کمک میکند تا بین خودمان و آنچه فکر و احساس میکنیم، کمی فاصله ایجاد کنیم، به این معنی که زیاد درگیر همه چیز نمیشویم. در نهایت، این حالت ذهنی آرامتر و مطمئنتری ایجاد میکند، که پایه و اساس ایجاد یک رابطهی هماهنگ با خود و دیگران است.
اگر میخواهید بدانید که چگونه باورها و عواطف شما واقیعت زندگیتان را خلق می کنند، پیشنهاد ما برای شما "دوره ماتریکس الهی" اثر "گرگ بریدن" (کلیک کنید)، میباشد. این دوره، شکافی که میان اسرار دنیای کوانتومی و تجربیات روزمرهی ما وجود دارد، پر میکند.
وقتی صحبت از ایجاد و تقویت روابط با افرادی که دوستشان داریم به میان میآید، برخی از عناصر خارج از کنترل ما هستند. ما نمیتوانیم کنترل کنیم که دیگران چگونه در مورد ما فکر یا رفتار میکنند. آنچه ما میتوانیم کنترل کنیم این است که چگونه با آنها ارتباط برقرار کنیم و به آنها پاسخ دهیم. با مراقبه، فضا و شرایطی را در ذهن خود ایجاد میکنیم که برای ایجاد روابط سالم و مهربانانه مناسب است.
از طریق تمرین مداوم، آگاهی از افکار و احساسات خود را بالا میبریم و ثباتی در ذهن پیدا میکنیم که در هنگام برانگیختن احساسات واکنشی نشان نمیدهد. وقتی بیشتر از رفتار عادتگونهی ذهن، آگاه میشویم، تمایل کمتری به درگیر شدن با هرگونه تضاد یا سرزنش متقابل داریم. در عوض، در درک دیدگاه دیگران ماهرتر میشویم. به این دلیل که مراقبه باعث افزایش مهربانی ما نیز میشود. در واقع، یک مطالعه نشان داد که 3 هفته مراقبه، مهربانی را تا 21 درصد افزایش داده است.
و یکی دیگر از عناصر حیاتی یک رابطه سالم، یعنی همدلی، نیز میتواند از طریق مراقبه پرورش یابد. زیرا وقتی با ذهن کنار میآییم، یاد میگیریم که کمتر در مورد افکارمان قضاوت کنیم و این به نوبهی خود به ما کمک میکند تا کمتر در مورد افکار و اعمال دیگران قضاوت کنیم. همانطور که میدانیم، «همدلی حتماً این نیست که ما هم همان چیزهایی که دیگران از سر گذراندهاند تجربه کنیم، بلکه فقط این است که آنها را آنجایی که هستند ببینیم».
و در حالی که رابطه جنسی و مراقبه ممکن است در ابتدا مثل دو چیز دور از هم به نظر برسند، تحقیقات نشان میدهد که افرادی که مراقبه میکنند میل جنسی، برانگیختگی جنسی، رضایت جنسی و عملکرد کلی جنسی بهتری نسبت به افرادی که مراقبه نمیکنند، گزارش کردهاند.
یک ذهن آرامتر و کم استرستر
فضای بیشتری برای صمیمیت دارد.
مراقبه یک تمرین ذهنی برای گسترش آگاهی و به تعالی رسیدن معنوی است. انواع مختلف مراقبه، کاربردهای مختلفی دارند و یکی از تمرینات پرکاربرد این تمرین، مراقبه برای جذب عشق است. معمولاً از این مراقبه، به عنوان روشی برای جذب معشوق یا مراقبه جذب همسر دلخواه استفاده میکنند.
مراقبه یا مدیتیشن فعالیتی است که در آن از تکنیکهای خاصی مانند ذهنآگاهی برای آموزش و تربیت توجه و هشیاری استفاده میشود و ماحصل آن رسیدن به یک حالت ذهنی و عاطفی آرام و پایدار است. برای شروع میتوانید از دورهی پیشرفتهی "دانداپانی" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند قرار دارد، استفاده کنید.
اما واقعیتهایی درباره این مراقبه وجود دارد که کمتر درباره آن صحبت میشود. اینکه شما بتوانید از طریق تمرین مراقبه، عشقی که امروز ندارید در زندگی خود ایجاد کنید؛ واقعیت دارد. اما این تمرین، ظرافتهایی دارد که کمتر کسی درباره آن اطلاع دارد . علاوه بر این اشتباهات بسیاری در انجام مراقبه جذب عشق وجود دارد که باعث میشود به جای استفاده واقعی از این تمرین، درگیر حاشیهای اشتباه بشوید.
ذهن ما قدرت خلق کردن دارد. واقعیت این است که این خالق بودن یک موضوع ارادی نیست و ما نمیتوانیم تصمیم بگیریم که با ذهنمان چیزی خلق نکنیم. همانطور که نمیتوانیم تصمیم بگیریم ضربان قلب خودمان یا میزان ترشح آنزیمهای کبد خود را تغییر دهیم.
ما همیشه در حال خلق کردن هستیم
و فرمانده این مرکز خلاقیت، ذهن ماست.
برای مثال تصور کنید در طول یک روز چه کارهایی انجام میدهید! آیا هرکدام از کارهایی که انجام میدهید تغییری در محیط اطراف شما ایجاد نمیکند؟ برای مثال اینکه شب دیر خوابیده باشید و صبح عنق از خواب بیدار شوید لحظات متفاوتی را در کنار عزیزان خود میسازید؛ نسبت به حالتی که در ابتدای صبح حالتان خوب است.
تمام کارهایی که میکنید، در تمام لحظات شما مشغول ساختن لحظاتتان هستید. مشغول معماری کردن محل زندگیتان هستید. شما با هر رفتار و واکنشی که به اطرافیان خود دارید ارتباط خود را با آن فرد تغییر میدهید. اگر این تغییر مثبت باشد معمولاً میگوییم در حال ساختن یک رابطه با کیفیت هستیم و اگر این تغییر منفی باشد میگوییم این رابطه دارد خراب میشود!
این اتفاق، یعنی ساختن و خلق کردن در تمام لحظات جاری است. حالا اگر از آن آگاه نباشید، یک تعداد الگوی تکراری برای شما این لحظات را رقم میزنند. اما اگر از لحظات خود و تأثیری که بر هر لحظه دارید آگاه باشید و بدانید که چه میخواهید؛ میتوانید همانطوری زندگی کنید که دوست دارید.
الگوهای تکراری ممکن است به شکلهای مختلفی ایجاد شده باشند. ممکن است شما یک رفتار یا نگرش را از خانواده خود یاد گرفته باشید. ممکن است تحت فشارهای اطرافیان مجبور به قبول چیزهایی شده باشید که دوست ندارید. مثلاً اگر همیشه از پدر و مادر خود شنیده باشید که عشق وجود ندارد و همه انسانها در یافتن عشق ناکام میشوند؛ احتمالا این نگرش را از آنها به ارث میبرید و همیشه در روابط عاطفی خود منتظر ناکامی هستید.
در اغلب مواقع شما بدون اینکه متوجه باشید کارهایی میکنید که در عشق ناکام شوید. چرا؟ چون این الگوی ذهنی درباره ناکامی را در ذهن خود دارید. یعنی این الگو به جای شما دارد لحظههایتان را میسازد. این الگوها، میتوانند ذهنی یا رفتاری باشد. به کارهایی که میکنید و فکرهایتان توجه کنید و الگوهای تکراری را به دقت پیدا کنید.
برای مثال، اگر شما عادت دارید که در آغاز یک رابطه عاطفی افراد را سؤال پیچ کنید یا همیشه نسبت به همسرتان بدبین هستید؛ درحال ساختن لحظههای خود با الگوی ذهنی هستید که منجر به کنجکاوی آزاردهنده برای طرف مقابلتان میشود. واقعاً چه کسی دوست دارد به کسی که مدام سؤالات تکراری و اذیتکننده میپرسد محبت کند؟
گفتیم اگر ما آگاهانه از قدرت ذهنمان استفاده نکنیم، ذهن به صورت اتوماتیک بر اساس الگوهای تکراری، لحظات ما را خلق میکند. آیا ما میتوانیم از این قدرت خلق، در راستای رسیدن به اهدافمان استفاده کنیم؟ آیا میتوانیم بهصورت آگاهانه آن چیزی که میخواهیم را خلق کنیم؟
بله! شما میتوانید زندگی که میخواهید برای خودتان بسازید و عشق، ثروت یا هر چیزی که دوست دارید را در زندگی داشته باشید. اما لازم است چیزهایی را یاد بگیرید تا بتوانید واقعاً از این قدرت استفاده کنید. لازم است ابتدا موانعی که باعث میشوند عشق را تجربه نکنید شناسایی کنید، ماهیت عشق را بشناسید و بعد برای شکستن این موانع تمرین مداوم مراقبه برای جذب عشق را انجام دهید.
پیشنهاد ما برای شما: 24 مانع انرژی برای کسب ثروت و فراوانی وجود دارند، که شما را عقب نگه میدارند. برای از بین بردن این موانع یکی بعد از دیگری طی ۲۴ جلسه، پیشنهاد ما به شما دورهی فوقالعادهی "ثروت نامحدود" اثر "کریستی ماری شلدون" (کلیک کنید)، میباشد که روی هر مانع به صورت جداگانه تمرکز میشود. این دوره، یک تجربهی پاکسازی انرژی آنلاین است که برای از بین بردن تمام موانع انرژی شما طراحی شده است. طی مجموعهای از فایلها، کریستی به فرکانس انرژی شما وصل خواهد شد، به ضمیر ناخودآگاهتان دسترسی پیدا خواهد کرد و شما را از تک تک موانع انرژیتان رها خواهد کرد.
- شخصی که فکر میکند دوست داشتنی نیست، مدام رفتارهایی میکند که دوست نداشتنی به نظر برسد!
- شخصی که فکر میکند باید بداخلاق باشد تا جذاب به نظر برسد، مدام در ارتباط سرد و بی احساس رفتار میکند!
- شخصی که فکر میکند همه زنها/مردها خائن هستند، هیچ وقت طعم دوست داشته شدن را نمیچشد چون معتقد است بالاخره یک روزی میرسد که همسرش به او خیانت کند.
نمونه این مثالها زیاد هستند. کافی است شما ببینید درباره به دست آوردن عشقی که میخواهید چه باورهایی دارید؟ چه فکرهایی درباره همسر خود دارید؟ خودتان را لایق چه عشق و محبتی میدانید؟ اگر همسر شما رفتار نامناسب و غیرمحترمانهای با شما داشته باشد با خودتان فکر میکنید حقتان هست؟ یا اینکه فکر میکنید لایق عشق و احترام متفاوتی هستید؟ همین حالا کاغذی بردارید و افکار خود را درباره این موضوعات بنویسید:
- عشق را توصیف کنید.
- چه چیزهای مثبتی را به عشق نسبت میدهید؟
- چه چیزهای منفی را به عشق نسبت میدهید؟
- آیا خودتان را لایق عشقی که میخواهید، میدانید؟
- آیا برای داشتن عشق شرط و شروطی در ذهن برای خودتان دارید؟ (مثلاً در صورتی خود را لایق عشق بدانید که موفقیت خاصی داشته باشید).
حالا که از افکار خود آگاه شدید با تمرین مداوم مشاهدهگری و ذهن آگاهی، هر لحظه در روز که این افکار به سراغ شما میآیند، از آنها آگاه شوید. برای اینکه بتوانید فرماندهی ذهن خود را به دست بگیرید باید هر زمان که افکار مربوط به عشق در شما فعال میشود، از آن آگاه شوید. با این روش شما میتوانید جلوی ذهنتان را بگیرید که به صورت اتوماتیک با الگوهای تکراری، لحظههای شما را بسازد. و بعد از مدتی میتوانید فرماندهی اتاق ذهن را به دست بگیرید و خودتان آنطوری که میخواهید لحظههایتان را خلق کنید.
حالا که درباره موانع عشق صحبت کردیم، درباره واقعیتهای عشق هم صحبت کنیم تا در تمرین مراقبه جذب عشق بتوانید، واقعیتها را جایگزین موانع بکنید.
اگر دقت کنید موانع تجربه عشق همگی از جنس کمبود و مقایسه و ناتوانی هستند. مثلاً افراد فکر میکنند بدون داشتن ویژگی خاصی در ظاهر یا کسب کردن موفقیت ویژهای لایق محبت نیستند. اما واقعاً اینطور است؟ شما وقتی یک نوزاد تازه به دنیا آمده را در آغوش میگیرید؛ احساس عشق و محبت را تجربه نمیکنید؟
به نظر شما یک نوزاد لازم است ویژگی خاصی داشته باشد که دوست داشتنی باشد؟ احتمالاً در ادامه ذهن افراد شروع به ساختن این ویژگیهای عجیب و غریب میکند! آدمها علاقهمند هستند که عشق و محبت را محدود کنند اما واقعیت این است که عشق محدود نیست و نمیتواند در هیچ قالبی قرار بگیرد!
اگر آدمهای زیادی مشغول شرط و شروط گذاشتن برای عشق ورزیدن به یک نوزاد، یک کودک یا یک انسان بزرگسال هستند؛ این به معنی محدود بودن عشق نیست! ممکن است مادری به کودک خردسالش بگوید «اگه گریه کنی دوست ندارم» یا «اگه مثل برادرت بیست بگیری دوست دارم» و همه اینها در ذهن کودک، عشق را شرطی تعریف میکند. اما واقعیت این است که همه انسانها مثل همان نوزاد دوستداشتنی و زیبا هستند. البته دقت کنید که ماهیت وجودی افراد از اعمالشان جداست! ممکن است اعمال افراد مورد تشویق یا مجازات قرار بگیرد اما این موضوع ربطی به این ندارد که این فرد شایسته و دوست داشتنی نباشد!
خاصیتهای مختلفی دربار مفاهیم در اطراف ما وجود دارد! برای مثال، پول مفهومی است که محدودیت در ماهیت آن وجود دارد. یعنی میزان مشخصی پول در جهان وجود دارد که اگر فرد «الف» تمام آن را صاحب شود فرد «ب» بدون پول میماند. اما مفهوم دانش را در نظر بگیرید!
اگر شما دانشی که دارید را به فرد دیگری بدهید، از دانش شما کم نمیشود و حتی برعکس! بیشتر میشود! هم زمانی که دارید به کسی آموزش میدهید خودتان بهتر یاد میگیرید و هم با بودن در کنار افرادی که دانش دارند بیشتر پیشرفت میکنید! با آنها همکاری میکنید و چیزهای بیشتری یاد میگیرید!
بعضی افراد عشق و محبت خود به دیگران را جیرهبندی میکنند! راجع به افراد دیگر که شما نمیتوانید کاری بکنید اما به یاد داشته باشید که اگر چنین باوری دارید، در حال مسدود کردن جریان عشق در زندگی خودتان هستید! شما میتوانید به خودتان و دیگران عشق بورزید و مطمئن باشید عشق در وجود تمام نمیشود! و برعکس! عشق در زندگی شما بیشتر جاری میشود.
البته معنی این حرف این نیست که بدون در نظر گرفتن مناسبات اجتماعی و شرط عقل، با همه یکسان برخورد کنید! به واقعیت قبلی توجه کنید! ماهیت وجودی انسانها از اعمالشان جداست! اگر کسی به حقوق شما تجاوز کرد لازم است با قاطعیت درباره این موضوع صحبت کنید. اگر شما از حق و حقوق خود دفاع کنید ربطی به اینکه عشق را محدود یا شرطی کردید ندارد!
تجربه عشق از درون شما آغاز میشود نه از بیرون و توسط یک شخص دیگر! اگر شما خودتان را دوست نداشته باشید حتماً افرادی هم در دنیا پیدا میشوند که شما را دوست داشته باشند! هرچند ماهیت واقعی عشق به خود به شکلی است که شما را از«وابستگی» به عشق دیگران رها میکنید!
وابستگی به عشق دیگران یعنی شما برای اینکه مطمئن باشید زیبا، شایسته و دوست داشتنی هستید، منتظر نظر دیگران هستید! دنبال کسی میگردید که مدام از شما تعریف کند تا درونا احساس خوبی پیدا کنید. شما در تنهایی با خودتان احساس خوبی ندارید و دروناً احساس کافی بودن و دوست داشتنی بودن نمیکنید.
لازم است به این موضوع توجه کنید که منظور از وابسته نبودن به عشق دیگران این نیست که یعنی نیازی به ارتباط ندارید یا اصلاً نباید از تعریف و تمجید دیگران خوشتان بیاید! به کلمه «وابستگی» دقت کنید! وابستگی منشأ رنج است و نمیتوانید عشق را در زندگی خود جاری کنید بدون اینکه در درون خود آن را تجربه کنید. در اصل هدف تمرین مراقبه جذب عشق همین است که تمام موانع و انسدادهای ذهنی برای تجربه عشق را در شما از بین ببرد. در این حالت شما بدون نیاز به وجود شرایط خاصی یا وابستگی به شخص خاصی عشق را در وجود خود تجربه میکنید.
۳) انجام مراقبه جذب عشق.
حالا که افکار مربوط به عشق را شناختید و متوجه شدید چه طور لحظات شما را تحت تأثیر قرار میدهد؛ میتوانید از این مراقبه برای جاری کردن عشق در لحظات زندگی خود استفاده کنید. درباره چگونگی انجام مراقبه در ادامه توضیحات کامل را ارائه میدهیم. فقط کافی است بدانید که بعد از آگاه شدن از موانعی که به صورت ناخودآگاه و اتوماتیک روی رفتار شما تأثیر میگذارند؛ لازم است روش جدیدی را جایگزین کنید.
در حالت مناسب مراقبه بنشینید. حالت چهارزانو در جایی راحت و مناسب روی زمین و یا به حالت معمولی نشستن روی صندلی بنشینید. اگر روی صندلی مینشینید حتماً پاهایتان را روی زمین قرار دهید.
افکاری که شناسایی کردهاید را به ذهن بیاورید. آن دسته از افکار منفی که راجع به عشق دارید و به هر دلیلی خودتان را از تجربه عشق و رابطهای که میخواهید دور میبینید را در ذهن بیاورید. (مثلا فکر میکنم چون قد بلندی ندارم کسی مرا دوست نخواهد داشت).
تمام کارهایی که مرتبط با این فکر انجام میدهید را در ذهن مجسم کنید. (مثلاً در جمع گوشهگیر هستم یا با هرکسی صحبت میکنم تصور میکنم در ذهنش قیافه من را مسخره میکند و موقع صحبت با دیگران خیلی مضطرب میشوم).
در این بخش از تمرین، از تمام قدرت تخیل خود استفاده کنید و کاملاً خودتان را در موقعیتهایی که احساس بدی داشتید به یاد بیاورید و همه این احساسات را دوباره تصور کنید.
حالا یک بادکنک بزرگ را تصور کنید که میتوانید این تصویر را داخل آن قرار دهید.
تصویر ناخوشایند را با تمام افکار و احساسات در بادکنک قرار دهید و تصور کنید بادکنک از شما فاصله میگیرد و دور میشود.
حالا خودتان را در موقعیت جدیدی تصور کنید که بر خلاف موقعیت قبلی است. (یعنی با همین قیافهای که دارید، دوست داشتنی هستید و در برخورد با افراد با اعتماد به نفس صحبت میکنید).
از قدرت تجسم ذهن خود استفاده کنید. خودتان را تصور کنید در حالی که به خودتان عشق میورزید و مانعی برای این وجود ندارد که شما عشق را از سمت دیگران تجربه کنید.
احساس خوبی که از عشق ورزیدن به خود و دیگران و دریافت عشق تجربه میکنید را احساس کنید.
در این حالت بمانید و دوست داشته شدن را تجربه کنید و به احساسات و افکار خود آگاه شوید.
پیشنهاد ما برای شما: دانشمندان معتقدند که مراقبه بهترین تمرین برای رشد شخصی و افزایش عملکرد خود میباشد. برای اینکه بتوانید خودتان را متحول کنید و پیشرفتهای هیجانی، فکری و حتی معنوی در خود مشاهده کنید، و در عین حال از تمام مزایای مراقبه نیز بهرمند شوید، توصیه ما به شما "دورهی 6 فاز مراقبه" اثر "ویشن لاکیانی" (کلیک کنید)، میباشد که توسط تیم رویالمایند ترجمه و تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است.
بهتر است اکنون درباره اشتباهات مراقبه جذب عشق هم نکاتی را باهم مرور کنیم تا بتوانید بهترین بهره را از تمرین مراقبه ببرید. سه اشتباه رایج در مراقبه جذب عشق شامل تمرکز اشتباه، نتیجهگرایی و کنترلگری است.
در تمرین مراقبه جذب عشق فقط لازم است که خودتان را در حالتی که شایسته و لایق دریافت عشق هستید تصور کنید. در نهایت انجام مراقبه منظم قرار است به شما کمک کند بتوانید به خودتان حس خوبی داشته باشید و بدون وابستگی شدید به توجه و محبت دیگران با افرادی که دوست دارید ارتباط برقرار کنید.
تمرکز اشتباه روی دیگران به جای تمرکز روی خود، از آن دست اشتباهاتی است که فلسفه مراقبه جذب عشق را کاملاً تغییر میدهد. زمانی که شما روی رفتار دیگران تمرکز میکنید یا مدام تصور میکنید شخصی به شکل ویژهای با شما رفتار میکند، چه چیزی به جز حس کمبود را تجربه میکنید؟ هر زمان که آنچه تصور کردید در واقعیت رخ نمیدهد، سرخورده و دلشکسته میشوید و همچنان منتظر هستید دیگران به شما عشق بدهند؛ قبل از اینکه خودتان بتوانید خودتان را دوست داشته باشید. این یک انتظار بیهوده است!
گفتیم ما نمیتوانیم با تصور کردن اتفاقات را تغییر دهیم. استفاده از قدرت تجسم و تخیل که در مراقبه رایج است برای متمرکز کردن آگاهی و توجه بر روی خود است. با تصویر کردن وضعیتی است که در دنیای واقعی تجربه نمیکنیم، میتوانیم به ذهنمان یاد بدهیم که چیزهایی دیگری هم میتواند وجود داشته باشد! و با کنار زدن موانع جذب عشق و تصویر کردن وضعیت جدیدی که در آن عشق را تجربه میکنیم، میتوانیم با مراقبه لحظات جدیدی را برای خود رقم بزنیم.
این وضعیت را با اصرار به خلق کردن یک وضعیت خاص اشتباه نگیرید! اگر در انجام تمرین مراقبه جذب عشق، به جای اینکه تمرین را برای رشد خودتان انجام دهید؛ روی به دست آوردن یک نتیجه به خصوص تمرکز کنید، به آن نتیجه وابسته میشوید. با انجام هربار تمرین به آن وضعیت خاص، آن فرد به خصوص یا تصویر ایدهآلی که تجسم میکنید وابستهتر میشوید.
بسیاری از افراد مراقبه جذب معشوق را به امید این انجام میدهند که شخصی که به آن ها علاقهمند نیست، تغییر بکند! واقعاً به آن فکر کنید! یعنی میخواهید آدمی که قرار است همسر شما باشد را به کنترل خود دربیاورید؟ این نوع از جذب به نظر شما با قدرت اختیار و اراده انسانها در تضاد نیست؟
شبیه این نیست که کسی را مجبور کردهاید شما را دوست داشته باشد؟ این تلاش برای اینکه کسی را مجبور کنید شما را دوست داشته باشد؛ رابطه مورد علاقه شماست؟ احساس خوبی پیدا میکنید؟ اگر یک اسلحه روی سر یک نفر گذاشته باشید و به او بگویید که به شما بگوید دوستتان دارد، احساس دوست داشته شدن میکنید؟ شما میدانید که این یک اجبار است و حس واقعی نیست بنابراین بیشتر احساس خلأ میکنید!
این کار را با خودتان نکنید! لحظات تنهایی خودتان را صرف تلاش برای به کنترل درآوردن دیگران نکنید. نیازی نیست شما از طریق مراقبه برای کسی جذاب شوید! لازم نیست کاری کنید که با مراقبه کسی شما را دوست داشته باشد! فقط روی خودتان تمرکز کنید و خودتان را توانمند کنید!
اگر ویژگیهایی دارید که میخواهید آنها را تغییر دهید؛ این کار را انجام دهید. اگر دوست دارید مهارتهایی که الان ندارید به دست بیاورید؛ کافی است به سراغ یک متخصص بروید و مهارتی که میخواهید از او یاد بگیرید. همه این موارد را از نگاه عشق به خود انجام دهید و نه اینکه باید تغییری کنید که دوست داشتنی شوید! چون دوست داشتنی هستید تغییر میکنید، شخصیت شما رشد میکند و ارتباط شما با خودتان تقویت میشود.
اگر به دنبال تغییر رفتار و عادتهای خود هستید، "دوره عادتهای اتمی" اثر "جیمز کلیر" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند در اختیار شما قرار داده شده است، را از دست ندهید. در این دورهی شگفتانگیز راههای سادهای به شما آموزش داده خواهند شد، تا روتین روزانهتان را تغییر داده و به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید.
تمرین مراقبه جذب عشق را به صورت مداوم انجام دهید و از مشاهدهگری و بررسی موانع غافل نشوید. رشد شخصیت شما و یافتن عشق درونی یک شبه رخ نمیدهد. این بیشتر یک سبک زندگی است، تا کاری که یک بار انجام دهید و سریع به چیز خاصی برسید!
- سخن پایانی:
تکنیکهای زیادی وجود دارد که میتوانیم هنگام مراقبه برای عشق و روابط از آنها استفاده کنیم، از جمله مراقبههای تجسمی، که در آن میتوانیم شریک زندگیمان را بهعنوان ذینفع تمرینمان تصور کنیم، و به ویژه مراقبهی محبت و عشق، که در آن ما حسن نیتمان را به سمت خود و سپس به دیگران هدایت میکنیم.
با یادگیری دوست داشتن خود، روابط خود را با دیگران نیز تقویت میکنیم. مراقبه می تواند به ما کمک کند هماهنگی را در ذهن خود ایجاد کنیم، که سپس میتوانیم آن را با عزیزان خود به اشتراک بگذاریم و از روابط عاشقانهای که زندگی ما را غنیتر میکند لذت بیشتری ببریم.
مراقبه گفته شده در این مقاله را انجام دهید و تجربیات خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
برایمان بنویسید، آیا تا به حال موفق شدهاید با قدرت ذهن خود از طریق مراقبه، کسی که دوست دارید را جذب کنید؟
آیا واقعیتهایی که در مورد مراقبه عشق گفتیم را رعایت میکردید؟
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.
مراقبه عشق
به نظرتان چرا عشق به خود ضروری است؟
در مورد مراقبه برای جذب عشق تا به حال چیزی شنیدهاید؟
تا به حال از قدرت ذهن خود برای جذب کسانی که دوستشان دارید، استفاده کردهاید؟
موضوع پیچیده است. اما در اصل، حول محور روابط میچرخد. روابط با خود و با دیگران. اگر ابتدا یاد نگیریم که خودمان را دوست بداریم، دوست داشتن دیگران برایمان دشوار خواهد بود. یکی از نشانههای انسان داشتن روابط است. این روابط میتوانند نیروبخش و رضایتبخش باشند و برای ما بهترینها را به ارمغان بیاورند. اما در روی دیگر سکه، تضاد، ارتباطات دشوار و شکست نیز میتواند وجود داشته باشد که ممکن است منجر به بدترینها شود.
ما میتوانیم ذهن خود را طوری تربیت کنیم که برای روبرو شدن با قطاری که زندگی و عشق به ارمغان میآورد، به نحو احسن آمادگی داشته باشد. و با مراقبهی عشق، یا مراقبهی عشق به خود، میتوانیم روابط هماهنگتری را با افراد مهم زندگیمان (از جمله خودمان) ایجاد کنیم.
اول از همه: برای به اشتراک گذاشتن عشق خود با دیگران، مهم است که یاد بگیریم چگونه آن را به درون خود هدایت کنیم. توانایی ما برای عشق به خود اغلب با نحوهی دوست داشتن دیگران، در هم تنیده است. بنابراین، اگر بتوانیم با ملایمت و شفقت با خود رفتار کنیم، مجهزتر هستیم تا همین کیفیت ذهن را به افراد اطرافمان نیز تعمیم دهیم.
اندی پودیکامب، راهب بودایی سابق میگوید: «اگر یک دوست واقعاً صمیمی روزهای سختی را سپری میکرد، به هیچ وجه نمیتوانستیم با او همانطور که در ذهن خود با خود صحبت میکنیم، صحبت کنیم. اگر بتوانیم با همان رویکرد نرم و ملایمی که به شخص دیگری میدهیم، به افکار و احساسات خود نزدیک شویم، ناگهان مراقبه (کلیک کنید)، شروع به جریان میکند و خیلی آسانتر میشود».
عشق به خود را میتوان با تمرکز بر تقویت عزت نفس پرورش داد. و بسیاری از آن بستگی به طرحوارهای است که ما از خودمان داریم. طرحوارههایی که اغلب بر اساس تربیت، پیشینهی ما، و اینکه چگونه توسط دیگران دوست داشته شدهایم (یا نه) شکل میگیرند. عزتنفس واقعی از ذهنی آرام سرچشمه میگیرد که دیگر با افکار و احساسات منفی که ریشه در گذشته دارند، همذاتپنداری نمیکند. در عوض، از طریق مراقبه، افکار را همان چیزی که هستند تشخیص می دهیم: گذرا.
در طول مراقبه، طبیعی است که ذهن پرت شود و با اشکال قدیمی گفتوگوی درونی که ما عادت کردهایم، آنها را حفظ کنیم درگیر شود. وقتی این اتفاق میافتد، میتوانیم از تکنیکی به نام توجه کردن برای کمک به آرام و ساکت کردن ذهن استفاده کنیم.
وقتی یک فکر حواسپرتی از جایی به ذهنمان میرسد، تنها کاری که انجام میدهیم این است که یک لحظه به آرامی آن را تصدیق کنیم: «اوه، آره، فکر میکنم». یا، "اوه بله، احساس میکنم". وقتی به آن توجه کردید، احساس میکنید به آن رسیدگی کردهاید، و این امر رها کردن آن و بازگشتن به تنفسی که ما را در اینجا و اکنون نگه میدارد، آسانتر میکند. اگر دوباره این اتفاق افتاد، که میافتد، از همان رویکرد استفاده می کنیم.
ما میتوانیم با تمرین، همان تکنیک را در زندگی روزمرهی خود به کار ببریم: اجازه ندهیم افکار یا احساسات ما بر ذهن و اعمالمان تأثیر بگذارد. توجه کردن به ما کمک میکند تا بین خودمان و آنچه فکر و احساس میکنیم، کمی فاصله ایجاد کنیم، به این معنی که زیاد درگیر همه چیز نمیشویم. در نهایت، این حالت ذهنی آرامتر و مطمئنتری ایجاد میکند، که پایه و اساس ایجاد یک رابطهی هماهنگ با خود و دیگران است.
اگر میخواهید بدانید که چگونه باورها و عواطف شما واقیعت زندگیتان را خلق می کنند، پیشنهاد ما برای شما "دوره ماتریکس الهی" اثر "گرگ بریدن" (کلیک کنید)، میباشد. این دوره، شکافی که میان اسرار دنیای کوانتومی و تجربیات روزمرهی ما وجود دارد، پر میکند.
وقتی صحبت از ایجاد و تقویت روابط با افرادی که دوستشان داریم به میان میآید، برخی از عناصر خارج از کنترل ما هستند. ما نمیتوانیم کنترل کنیم که دیگران چگونه در مورد ما فکر یا رفتار میکنند. آنچه ما میتوانیم کنترل کنیم این است که چگونه با آنها ارتباط برقرار کنیم و به آنها پاسخ دهیم. با مراقبه، فضا و شرایطی را در ذهن خود ایجاد میکنیم که برای ایجاد روابط سالم و مهربانانه مناسب است.
از طریق تمرین مداوم، آگاهی از افکار و احساسات خود را بالا میبریم و ثباتی در ذهن پیدا میکنیم که در هنگام برانگیختن احساسات واکنشی نشان نمیدهد. وقتی بیشتر از رفتار عادتگونهی ذهن، آگاه میشویم، تمایل کمتری به درگیر شدن با هرگونه تضاد یا سرزنش متقابل داریم. در عوض، در درک دیدگاه دیگران ماهرتر میشویم. به این دلیل که مراقبه باعث افزایش مهربانی ما نیز میشود. در واقع، یک مطالعه نشان داد که 3 هفته مراقبه، مهربانی را تا 21 درصد افزایش داده است.
و یکی دیگر از عناصر حیاتی یک رابطه سالم، یعنی همدلی، نیز میتواند از طریق مراقبه پرورش یابد. زیرا وقتی با ذهن کنار میآییم، یاد میگیریم که کمتر در مورد افکارمان قضاوت کنیم و این به نوبهی خود به ما کمک میکند تا کمتر در مورد افکار و اعمال دیگران قضاوت کنیم. همانطور که میدانیم، «همدلی حتماً این نیست که ما هم همان چیزهایی که دیگران از سر گذراندهاند تجربه کنیم، بلکه فقط این است که آنها را آنجایی که هستند ببینیم».
و در حالی که رابطه جنسی و مراقبه ممکن است در ابتدا مثل دو چیز دور از هم به نظر برسند، تحقیقات نشان میدهد که افرادی که مراقبه میکنند میل جنسی، برانگیختگی جنسی، رضایت جنسی و عملکرد کلی جنسی بهتری نسبت به افرادی که مراقبه نمیکنند، گزارش کردهاند.
یک ذهن آرامتر و کم استرستر
فضای بیشتری برای صمیمیت دارد.
مراقبه یک تمرین ذهنی برای گسترش آگاهی و به تعالی رسیدن معنوی است. انواع مختلف مراقبه، کاربردهای مختلفی دارند و یکی از تمرینات پرکاربرد این تمرین، مراقبه برای جذب عشق است. معمولاً از این مراقبه، به عنوان روشی برای جذب معشوق یا مراقبه جذب همسر دلخواه استفاده میکنند.
مراقبه یا مدیتیشن فعالیتی است که در آن از تکنیکهای خاصی مانند ذهنآگاهی برای آموزش و تربیت توجه و هشیاری استفاده میشود و ماحصل آن رسیدن به یک حالت ذهنی و عاطفی آرام و پایدار است. برای شروع میتوانید از دورهی پیشرفتهی "دانداپانی" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند قرار دارد، استفاده کنید.
اما واقعیتهایی درباره این مراقبه وجود دارد که کمتر درباره آن صحبت میشود. اینکه شما بتوانید از طریق تمرین مراقبه، عشقی که امروز ندارید در زندگی خود ایجاد کنید؛ واقعیت دارد. اما این تمرین، ظرافتهایی دارد که کمتر کسی درباره آن اطلاع دارد . علاوه بر این اشتباهات بسیاری در انجام مراقبه جذب عشق وجود دارد که باعث میشود به جای استفاده واقعی از این تمرین، درگیر حاشیهای اشتباه بشوید.
ذهن ما قدرت خلق کردن دارد. واقعیت این است که این خالق بودن یک موضوع ارادی نیست و ما نمیتوانیم تصمیم بگیریم که با ذهنمان چیزی خلق نکنیم. همانطور که نمیتوانیم تصمیم بگیریم ضربان قلب خودمان یا میزان ترشح آنزیمهای کبد خود را تغییر دهیم.
ما همیشه در حال خلق کردن هستیم
و فرمانده این مرکز خلاقیت، ذهن ماست.
برای مثال تصور کنید در طول یک روز چه کارهایی انجام میدهید! آیا هرکدام از کارهایی که انجام میدهید تغییری در محیط اطراف شما ایجاد نمیکند؟ برای مثال اینکه شب دیر خوابیده باشید و صبح عنق از خواب بیدار شوید لحظات متفاوتی را در کنار عزیزان خود میسازید؛ نسبت به حالتی که در ابتدای صبح حالتان خوب است.
تمام کارهایی که میکنید، در تمام لحظات شما مشغول ساختن لحظاتتان هستید. مشغول معماری کردن محل زندگیتان هستید. شما با هر رفتار و واکنشی که به اطرافیان خود دارید ارتباط خود را با آن فرد تغییر میدهید. اگر این تغییر مثبت باشد معمولاً میگوییم در حال ساختن یک رابطه با کیفیت هستیم و اگر این تغییر منفی باشد میگوییم این رابطه دارد خراب میشود!
این اتفاق، یعنی ساختن و خلق کردن در تمام لحظات جاری است. حالا اگر از آن آگاه نباشید، یک تعداد الگوی تکراری برای شما این لحظات را رقم میزنند. اما اگر از لحظات خود و تأثیری که بر هر لحظه دارید آگاه باشید و بدانید که چه میخواهید؛ میتوانید همانطوری زندگی کنید که دوست دارید.
الگوهای تکراری ممکن است به شکلهای مختلفی ایجاد شده باشند. ممکن است شما یک رفتار یا نگرش را از خانواده خود یاد گرفته باشید. ممکن است تحت فشارهای اطرافیان مجبور به قبول چیزهایی شده باشید که دوست ندارید. مثلاً اگر همیشه از پدر و مادر خود شنیده باشید که عشق وجود ندارد و همه انسانها در یافتن عشق ناکام میشوند؛ احتمالا این نگرش را از آنها به ارث میبرید و همیشه در روابط عاطفی خود منتظر ناکامی هستید.
در اغلب مواقع شما بدون اینکه متوجه باشید کارهایی میکنید که در عشق ناکام شوید. چرا؟ چون این الگوی ذهنی درباره ناکامی را در ذهن خود دارید. یعنی این الگو به جای شما دارد لحظههایتان را میسازد. این الگوها، میتوانند ذهنی یا رفتاری باشد. به کارهایی که میکنید و فکرهایتان توجه کنید و الگوهای تکراری را به دقت پیدا کنید.
برای مثال، اگر شما عادت دارید که در آغاز یک رابطه عاطفی افراد را سؤال پیچ کنید یا همیشه نسبت به همسرتان بدبین هستید؛ درحال ساختن لحظههای خود با الگوی ذهنی هستید که منجر به کنجکاوی آزاردهنده برای طرف مقابلتان میشود. واقعاً چه کسی دوست دارد به کسی که مدام سؤالات تکراری و اذیتکننده میپرسد محبت کند؟
گفتیم اگر ما آگاهانه از قدرت ذهنمان استفاده نکنیم، ذهن به صورت اتوماتیک بر اساس الگوهای تکراری، لحظات ما را خلق میکند. آیا ما میتوانیم از این قدرت خلق، در راستای رسیدن به اهدافمان استفاده کنیم؟ آیا میتوانیم بهصورت آگاهانه آن چیزی که میخواهیم را خلق کنیم؟
بله! شما میتوانید زندگی که میخواهید برای خودتان بسازید و عشق، ثروت یا هر چیزی که دوست دارید را در زندگی داشته باشید. اما لازم است چیزهایی را یاد بگیرید تا بتوانید واقعاً از این قدرت استفاده کنید. لازم است ابتدا موانعی که باعث میشوند عشق را تجربه نکنید شناسایی کنید، ماهیت عشق را بشناسید و بعد برای شکستن این موانع تمرین مداوم مراقبه برای جذب عشق را انجام دهید.
پیشنهاد ما برای شما: 24 مانع انرژی برای کسب ثروت و فراوانی وجود دارند، که شما را عقب نگه میدارند. برای از بین بردن این موانع یکی بعد از دیگری طی ۲۴ جلسه، پیشنهاد ما به شما دورهی فوقالعادهی "ثروت نامحدود" اثر "کریستی ماری شلدون" (کلیک کنید)، میباشد که روی هر مانع به صورت جداگانه تمرکز میشود. این دوره، یک تجربهی پاکسازی انرژی آنلاین است که برای از بین بردن تمام موانع انرژی شما طراحی شده است. طی مجموعهای از فایلها، کریستی به فرکانس انرژی شما وصل خواهد شد، به ضمیر ناخودآگاهتان دسترسی پیدا خواهد کرد و شما را از تک تک موانع انرژیتان رها خواهد کرد.
- شخصی که فکر میکند دوست داشتنی نیست، مدام رفتارهایی میکند که دوست نداشتنی به نظر برسد!
- شخصی که فکر میکند باید بداخلاق باشد تا جذاب به نظر برسد، مدام در ارتباط سرد و بی احساس رفتار میکند!
- شخصی که فکر میکند همه زنها/مردها خائن هستند، هیچ وقت طعم دوست داشته شدن را نمیچشد چون معتقد است بالاخره یک روزی میرسد که همسرش به او خیانت کند.
نمونه این مثالها زیاد هستند. کافی است شما ببینید درباره به دست آوردن عشقی که میخواهید چه باورهایی دارید؟ چه فکرهایی درباره همسر خود دارید؟ خودتان را لایق چه عشق و محبتی میدانید؟ اگر همسر شما رفتار نامناسب و غیرمحترمانهای با شما داشته باشد با خودتان فکر میکنید حقتان هست؟ یا اینکه فکر میکنید لایق عشق و احترام متفاوتی هستید؟ همین حالا کاغذی بردارید و افکار خود را درباره این موضوعات بنویسید:
- عشق را توصیف کنید.
- چه چیزهای مثبتی را به عشق نسبت میدهید؟
- چه چیزهای منفی را به عشق نسبت میدهید؟
- آیا خودتان را لایق عشقی که میخواهید، میدانید؟
- آیا برای داشتن عشق شرط و شروطی در ذهن برای خودتان دارید؟ (مثلاً در صورتی خود را لایق عشق بدانید که موفقیت خاصی داشته باشید).
حالا که از افکار خود آگاه شدید با تمرین مداوم مشاهدهگری و ذهن آگاهی، هر لحظه در روز که این افکار به سراغ شما میآیند، از آنها آگاه شوید. برای اینکه بتوانید فرماندهی ذهن خود را به دست بگیرید باید هر زمان که افکار مربوط به عشق در شما فعال میشود، از آن آگاه شوید. با این روش شما میتوانید جلوی ذهنتان را بگیرید که به صورت اتوماتیک با الگوهای تکراری، لحظههای شما را بسازد. و بعد از مدتی میتوانید فرماندهی اتاق ذهن را به دست بگیرید و خودتان آنطوری که میخواهید لحظههایتان را خلق کنید.
حالا که درباره موانع عشق صحبت کردیم، درباره واقعیتهای عشق هم صحبت کنیم تا در تمرین مراقبه جذب عشق بتوانید، واقعیتها را جایگزین موانع بکنید.
اگر دقت کنید موانع تجربه عشق همگی از جنس کمبود و مقایسه و ناتوانی هستند. مثلاً افراد فکر میکنند بدون داشتن ویژگی خاصی در ظاهر یا کسب کردن موفقیت ویژهای لایق محبت نیستند. اما واقعاً اینطور است؟ شما وقتی یک نوزاد تازه به دنیا آمده را در آغوش میگیرید؛ احساس عشق و محبت را تجربه نمیکنید؟
به نظر شما یک نوزاد لازم است ویژگی خاصی داشته باشد که دوست داشتنی باشد؟ احتمالاً در ادامه ذهن افراد شروع به ساختن این ویژگیهای عجیب و غریب میکند! آدمها علاقهمند هستند که عشق و محبت را محدود کنند اما واقعیت این است که عشق محدود نیست و نمیتواند در هیچ قالبی قرار بگیرد!
اگر آدمهای زیادی مشغول شرط و شروط گذاشتن برای عشق ورزیدن به یک نوزاد، یک کودک یا یک انسان بزرگسال هستند؛ این به معنی محدود بودن عشق نیست! ممکن است مادری به کودک خردسالش بگوید «اگه گریه کنی دوست ندارم» یا «اگه مثل برادرت بیست بگیری دوست دارم» و همه اینها در ذهن کودک، عشق را شرطی تعریف میکند. اما واقعیت این است که همه انسانها مثل همان نوزاد دوستداشتنی و زیبا هستند. البته دقت کنید که ماهیت وجودی افراد از اعمالشان جداست! ممکن است اعمال افراد مورد تشویق یا مجازات قرار بگیرد اما این موضوع ربطی به این ندارد که این فرد شایسته و دوست داشتنی نباشد!
خاصیتهای مختلفی دربار مفاهیم در اطراف ما وجود دارد! برای مثال، پول مفهومی است که محدودیت در ماهیت آن وجود دارد. یعنی میزان مشخصی پول در جهان وجود دارد که اگر فرد «الف» تمام آن را صاحب شود فرد «ب» بدون پول میماند. اما مفهوم دانش را در نظر بگیرید!
اگر شما دانشی که دارید را به فرد دیگری بدهید، از دانش شما کم نمیشود و حتی برعکس! بیشتر میشود! هم زمانی که دارید به کسی آموزش میدهید خودتان بهتر یاد میگیرید و هم با بودن در کنار افرادی که دانش دارند بیشتر پیشرفت میکنید! با آنها همکاری میکنید و چیزهای بیشتری یاد میگیرید!
بعضی افراد عشق و محبت خود به دیگران را جیرهبندی میکنند! راجع به افراد دیگر که شما نمیتوانید کاری بکنید اما به یاد داشته باشید که اگر چنین باوری دارید، در حال مسدود کردن جریان عشق در زندگی خودتان هستید! شما میتوانید به خودتان و دیگران عشق بورزید و مطمئن باشید عشق در وجود تمام نمیشود! و برعکس! عشق در زندگی شما بیشتر جاری میشود.
البته معنی این حرف این نیست که بدون در نظر گرفتن مناسبات اجتماعی و شرط عقل، با همه یکسان برخورد کنید! به واقعیت قبلی توجه کنید! ماهیت وجودی انسانها از اعمالشان جداست! اگر کسی به حقوق شما تجاوز کرد لازم است با قاطعیت درباره این موضوع صحبت کنید. اگر شما از حق و حقوق خود دفاع کنید ربطی به اینکه عشق را محدود یا شرطی کردید ندارد!
تجربه عشق از درون شما آغاز میشود نه از بیرون و توسط یک شخص دیگر! اگر شما خودتان را دوست نداشته باشید حتماً افرادی هم در دنیا پیدا میشوند که شما را دوست داشته باشند! هرچند ماهیت واقعی عشق به خود به شکلی است که شما را از«وابستگی» به عشق دیگران رها میکنید!
وابستگی به عشق دیگران یعنی شما برای اینکه مطمئن باشید زیبا، شایسته و دوست داشتنی هستید، منتظر نظر دیگران هستید! دنبال کسی میگردید که مدام از شما تعریف کند تا درونا احساس خوبی پیدا کنید. شما در تنهایی با خودتان احساس خوبی ندارید و دروناً احساس کافی بودن و دوست داشتنی بودن نمیکنید.
لازم است به این موضوع توجه کنید که منظور از وابسته نبودن به عشق دیگران این نیست که یعنی نیازی به ارتباط ندارید یا اصلاً نباید از تعریف و تمجید دیگران خوشتان بیاید! به کلمه «وابستگی» دقت کنید! وابستگی منشأ رنج است و نمیتوانید عشق را در زندگی خود جاری کنید بدون اینکه در درون خود آن را تجربه کنید. در اصل هدف تمرین مراقبه جذب عشق همین است که تمام موانع و انسدادهای ذهنی برای تجربه عشق را در شما از بین ببرد. در این حالت شما بدون نیاز به وجود شرایط خاصی یا وابستگی به شخص خاصی عشق را در وجود خود تجربه میکنید.
۳) انجام مراقبه جذب عشق.
حالا که افکار مربوط به عشق را شناختید و متوجه شدید چه طور لحظات شما را تحت تأثیر قرار میدهد؛ میتوانید از این مراقبه برای جاری کردن عشق در لحظات زندگی خود استفاده کنید. درباره چگونگی انجام مراقبه در ادامه توضیحات کامل را ارائه میدهیم. فقط کافی است بدانید که بعد از آگاه شدن از موانعی که به صورت ناخودآگاه و اتوماتیک روی رفتار شما تأثیر میگذارند؛ لازم است روش جدیدی را جایگزین کنید.
در حالت مناسب مراقبه بنشینید. حالت چهارزانو در جایی راحت و مناسب روی زمین و یا به حالت معمولی نشستن روی صندلی بنشینید. اگر روی صندلی مینشینید حتماً پاهایتان را روی زمین قرار دهید.
افکاری که شناسایی کردهاید را به ذهن بیاورید. آن دسته از افکار منفی که راجع به عشق دارید و به هر دلیلی خودتان را از تجربه عشق و رابطهای که میخواهید دور میبینید را در ذهن بیاورید. (مثلا فکر میکنم چون قد بلندی ندارم کسی مرا دوست نخواهد داشت).
تمام کارهایی که مرتبط با این فکر انجام میدهید را در ذهن مجسم کنید. (مثلاً در جمع گوشهگیر هستم یا با هرکسی صحبت میکنم تصور میکنم در ذهنش قیافه من را مسخره میکند و موقع صحبت با دیگران خیلی مضطرب میشوم).
در این بخش از تمرین، از تمام قدرت تخیل خود استفاده کنید و کاملاً خودتان را در موقعیتهایی که احساس بدی داشتید به یاد بیاورید و همه این احساسات را دوباره تصور کنید.
حالا یک بادکنک بزرگ را تصور کنید که میتوانید این تصویر را داخل آن قرار دهید.
تصویر ناخوشایند را با تمام افکار و احساسات در بادکنک قرار دهید و تصور کنید بادکنک از شما فاصله میگیرد و دور میشود.
حالا خودتان را در موقعیت جدیدی تصور کنید که بر خلاف موقعیت قبلی است. (یعنی با همین قیافهای که دارید، دوست داشتنی هستید و در برخورد با افراد با اعتماد به نفس صحبت میکنید).
از قدرت تجسم ذهن خود استفاده کنید. خودتان را تصور کنید در حالی که به خودتان عشق میورزید و مانعی برای این وجود ندارد که شما عشق را از سمت دیگران تجربه کنید.
احساس خوبی که از عشق ورزیدن به خود و دیگران و دریافت عشق تجربه میکنید را احساس کنید.
در این حالت بمانید و دوست داشته شدن را تجربه کنید و به احساسات و افکار خود آگاه شوید.
پیشنهاد ما برای شما: دانشمندان معتقدند که مراقبه بهترین تمرین برای رشد شخصی و افزایش عملکرد خود میباشد. برای اینکه بتوانید خودتان را متحول کنید و پیشرفتهای هیجانی، فکری و حتی معنوی در خود مشاهده کنید، و در عین حال از تمام مزایای مراقبه نیز بهرمند شوید، توصیه ما به شما "دورهی 6 فاز مراقبه" اثر "ویشن لاکیانی" (کلیک کنید)، میباشد که توسط تیم رویالمایند ترجمه و تهیه شده و در اختیار شما قرار داده شده است.
بهتر است اکنون درباره اشتباهات مراقبه جذب عشق هم نکاتی را باهم مرور کنیم تا بتوانید بهترین بهره را از تمرین مراقبه ببرید. سه اشتباه رایج در مراقبه جذب عشق شامل تمرکز اشتباه، نتیجهگرایی و کنترلگری است.
در تمرین مراقبه جذب عشق فقط لازم است که خودتان را در حالتی که شایسته و لایق دریافت عشق هستید تصور کنید. در نهایت انجام مراقبه منظم قرار است به شما کمک کند بتوانید به خودتان حس خوبی داشته باشید و بدون وابستگی شدید به توجه و محبت دیگران با افرادی که دوست دارید ارتباط برقرار کنید.
تمرکز اشتباه روی دیگران به جای تمرکز روی خود، از آن دست اشتباهاتی است که فلسفه مراقبه جذب عشق را کاملاً تغییر میدهد. زمانی که شما روی رفتار دیگران تمرکز میکنید یا مدام تصور میکنید شخصی به شکل ویژهای با شما رفتار میکند، چه چیزی به جز حس کمبود را تجربه میکنید؟ هر زمان که آنچه تصور کردید در واقعیت رخ نمیدهد، سرخورده و دلشکسته میشوید و همچنان منتظر هستید دیگران به شما عشق بدهند؛ قبل از اینکه خودتان بتوانید خودتان را دوست داشته باشید. این یک انتظار بیهوده است!
گفتیم ما نمیتوانیم با تصور کردن اتفاقات را تغییر دهیم. استفاده از قدرت تجسم و تخیل که در مراقبه رایج است برای متمرکز کردن آگاهی و توجه بر روی خود است. با تصویر کردن وضعیتی است که در دنیای واقعی تجربه نمیکنیم، میتوانیم به ذهنمان یاد بدهیم که چیزهایی دیگری هم میتواند وجود داشته باشد! و با کنار زدن موانع جذب عشق و تصویر کردن وضعیت جدیدی که در آن عشق را تجربه میکنیم، میتوانیم با مراقبه لحظات جدیدی را برای خود رقم بزنیم.
این وضعیت را با اصرار به خلق کردن یک وضعیت خاص اشتباه نگیرید! اگر در انجام تمرین مراقبه جذب عشق، به جای اینکه تمرین را برای رشد خودتان انجام دهید؛ روی به دست آوردن یک نتیجه به خصوص تمرکز کنید، به آن نتیجه وابسته میشوید. با انجام هربار تمرین به آن وضعیت خاص، آن فرد به خصوص یا تصویر ایدهآلی که تجسم میکنید وابستهتر میشوید.
بسیاری از افراد مراقبه جذب معشوق را به امید این انجام میدهند که شخصی که به آن ها علاقهمند نیست، تغییر بکند! واقعاً به آن فکر کنید! یعنی میخواهید آدمی که قرار است همسر شما باشد را به کنترل خود دربیاورید؟ این نوع از جذب به نظر شما با قدرت اختیار و اراده انسانها در تضاد نیست؟
شبیه این نیست که کسی را مجبور کردهاید شما را دوست داشته باشد؟ این تلاش برای اینکه کسی را مجبور کنید شما را دوست داشته باشد؛ رابطه مورد علاقه شماست؟ احساس خوبی پیدا میکنید؟ اگر یک اسلحه روی سر یک نفر گذاشته باشید و به او بگویید که به شما بگوید دوستتان دارد، احساس دوست داشته شدن میکنید؟ شما میدانید که این یک اجبار است و حس واقعی نیست بنابراین بیشتر احساس خلأ میکنید!
این کار را با خودتان نکنید! لحظات تنهایی خودتان را صرف تلاش برای به کنترل درآوردن دیگران نکنید. نیازی نیست شما از طریق مراقبه برای کسی جذاب شوید! لازم نیست کاری کنید که با مراقبه کسی شما را دوست داشته باشد! فقط روی خودتان تمرکز کنید و خودتان را توانمند کنید!
اگر ویژگیهایی دارید که میخواهید آنها را تغییر دهید؛ این کار را انجام دهید. اگر دوست دارید مهارتهایی که الان ندارید به دست بیاورید؛ کافی است به سراغ یک متخصص بروید و مهارتی که میخواهید از او یاد بگیرید. همه این موارد را از نگاه عشق به خود انجام دهید و نه اینکه باید تغییری کنید که دوست داشتنی شوید! چون دوست داشتنی هستید تغییر میکنید، شخصیت شما رشد میکند و ارتباط شما با خودتان تقویت میشود.
اگر به دنبال تغییر رفتار و عادتهای خود هستید، "دوره عادتهای اتمی" اثر "جیمز کلیر" (کلیک کنید)، که در سایت رویالمایند در اختیار شما قرار داده شده است، را از دست ندهید. در این دورهی شگفتانگیز راههای سادهای به شما آموزش داده خواهند شد، تا روتین روزانهتان را تغییر داده و به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید.
تمرین مراقبه جذب عشق را به صورت مداوم انجام دهید و از مشاهدهگری و بررسی موانع غافل نشوید. رشد شخصیت شما و یافتن عشق درونی یک شبه رخ نمیدهد. این بیشتر یک سبک زندگی است، تا کاری که یک بار انجام دهید و سریع به چیز خاصی برسید!
- سخن پایانی:
تکنیکهای زیادی وجود دارد که میتوانیم هنگام مراقبه برای عشق و روابط از آنها استفاده کنیم، از جمله مراقبههای تجسمی، که در آن میتوانیم شریک زندگیمان را بهعنوان ذینفع تمرینمان تصور کنیم، و به ویژه مراقبهی محبت و عشق، که در آن ما حسن نیتمان را به سمت خود و سپس به دیگران هدایت میکنیم.
با یادگیری دوست داشتن خود، روابط خود را با دیگران نیز تقویت میکنیم. مراقبه می تواند به ما کمک کند هماهنگی را در ذهن خود ایجاد کنیم، که سپس میتوانیم آن را با عزیزان خود به اشتراک بگذاریم و از روابط عاشقانهای که زندگی ما را غنیتر میکند لذت بیشتری ببریم.
مراقبه گفته شده در این مقاله را انجام دهید و تجربیات خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
برایمان بنویسید، آیا تا به حال موفق شدهاید با قدرت ذهن خود از طریق مراقبه، کسی که دوست دارید را جذب کنید؟
آیا واقعیتهایی که در مورد مراقبه عشق گفتیم را رعایت میکردید؟
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.