زمان مطالعه :14 دقیقه
چکیده این مطلب : بسیاری از اوقات ممکن است کسی به شما گفته باشد که: «چرا این کار را همیشه انجام میدهی؟» و شما هم در جواب گفته باشید: «عادت کردم دیگر...»، عادت، کلمه مهمی در زندگی ما است و میتوان گفت 90 درصد فعالیت روزانه ما را عادتها تشکیل میدهند، به عبارت دیگر میتوان گفت تقریباً تمام زندگی ما از عادتهای ما است. به احتمال زیاد تا به حال درباره عادتها و اهمیت آنها شنیدهاید، اما چند بار برای تغییر آنها اقدام کردهاید؟ در این مقاله میخواهیم ابتدا به اهمیت عادت و تأثیر آن روی مغزمان بپردازیم و سپس با استفاده از آموزههای خوزه سیلوا به تغییر عادتها بدمان برسیم.
آیا به عادتهای خودتان در طول روز توجه دارید؟
چرا عادت در زندگی ما مهم است و نقش مهمی در رشد و پیشرفتمان دارد؟
به نظر شما چگونه میتوانیم عادتهای بدمان را به راحتی تغییر دهیم؟
تقریباً تمام زندگی ما از عادتهای ما شکل میگیرد. به احتمال زیاد تا به حال تلاش کردهاید تعدادی از عادات خود را ترک کنید و عادتهای جدید را به زندگی بیاورید. اما ممکن است هر بار با شکست مواجه شده باشید. پس راهحل چیست؟ در این مقاله با تکنیکی قدرتمند آشنا خواهیم شد که با کمک آن میتوانید سختترین عادتها را در خودتان به وجود آورید. ابتدا به اهمیت عادت و تأثیر آن روی مغزمان میپردازیم و سپس با استفاده از آموزههای خوزه سیلوا به تغییر عادتها بدمان میرسیم.
وقتی امروز صبح از خواب بیدار شدید، اول از همه چه کاری کردید؟ آیا زیر دوش پریدید، ایمیلتان را چک کردید، یا از آشپزخانه یک دونات برداشتید؟ آیا دندانهایتان را قبل یا بعد از خشک کردن خودتان مسواک زدید؟ اول بندهای کفش راستتان را بستید یا چپ را؟ در حالی که از در میرفتید به بچههایتان چه گفتید؟ از چه راهی به سمت محل کارتان رانندگی کردید؟ وقتی به میز کارتان رسیدید، به ایمیلهایتان رسیدگی کردید، با یک همکار گپ زدید یا بلافاصله شروع کردید به یادداشتبرداری؟ برای ناهار سالاد خوردید یا همبرگر؟ وقتی به خانه رسیدید، کفشهای ورزشیتان را برای دویدن پوشیدید، یا برای خودتان نوشیدنی ریختید و شام را جلوی تلویزیون خوردید؟
اگر به این سوالها فکر کنید، متوجه خواهید شد که ما هر روز یک الگو و روتین ثابتی برای زندگیمان داریم و همیشه یک سری کارهای یکسان را در طول روز انجام میدهیم، بدون اینکه حتی کمی به نحوه انجام دادن این کارها فکر کنیم.
ویلیام جیمز، فیلسوف آمریکایی میگوید:
«تمام زندگی ما، تا به الان که فرم مشخصی گرفته است،
مجموعهای از عادتهاست.»
ممکن است اینطور به نظر برسد که بیشتر انتخابهایی که ما هر روز میکنیم، محصول تصمیمگیریهای ما هستند که کاملاً با دقت انجام شدهاند، اما این واقعیت ندارد. آنها عادت هستند. و اگر چه هر عادتی به خودی خود کوچک به نظر میرسد، در طی زمان غذاهایی که سفارش میدهیم، چیزی که هر شب به بچههایمان میگوییم، اینکه پول خرج میکنیم یا پسانداز، هر چند وقت یک بار ورزش میکنیم، و چگونگی سازماندهی افکار و روتینهای کاریمان تاثیر شگرفی بر روی سلامتی، بهرهوری، امنیت مالی و خوشحالی ما دارند. میتوان گفت که 90 درصد کارهایی که افراد در طی یک روز انجام دادند، در واقع تصمیم نبودهاند، بلکه عادت بودهاند.
دانشمندان میگویند عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفهجویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی میکند تقریباً هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادتها به ذهن ما اجازه میدهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیلها را کاهش دهد. این غریزه صرفهجویی، مزیت بزرگی است. یک مغز کارآمد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث میشود مغز کوچکتر باشد و در نتیجه باعث میشود تولد نوزاد آسانتر شده و در نهایت مرگ و میر مادر و نوزاد کمتر شود. همچنین یک مغز کارآمدتر به ما این امکان را میدهد تا فکر کردن مداوم در مورد رفتارهای ابتدایی نظیر پیادهروی و انتخاب اینکه چه چیزی بخوریم را کنار بگذاریم و در نتیجه آن ما میتوانیم انرژی ذهنی خود را صرف اختراع نیزه، سیستمهای آبیاری و نهایتاً هواپیما و بازیهای ویدئویی کنیم.
هنگامی که عادتی بروز میکند، مغز مشارکت کامل در تصمیمگیری را متوقف میکند و از کار و فعالیت شدید دست میکشد یا اینکه بر روی وظایف دیگری تمرکز میکند. بنابراین این الگو به طور خودکار آشکار میشود، مگر اینکه شما عمداً با عادت مبارزه کنید، مگر اینکه روتینهای جدیدی پیدا کنید.
عادتها هیچگاه واقعاً ناپدید نمیشوند. آنها در ساختارهای مغز ما رمزگذاری میشوند و این مزیت بزرگی برای ما است، چون خیلی بد است که بعد از هر تعطیلاتی مجبور باشیم دوباره رانندگی یاد بگیریم. مسئله این است که مغز شما نمیتواند فرق بین عادت خوب و بد را تشخیص دهد و بنابراین اگر شما عادت بدی داشته باشید، این عادت همیشه برای سرنخها و پاداشهای مناسب در کمین خواهد بود.
مزیت عادتها این است که به ما کمک میکند فعالیتهای روزانه را بدون دخالت و مصرف انرژی مغز انجام دهیم، اما عیب آن هم این است که اگر عادت بدی داشته باشیم، آن عادت در ناخودآگاه ما رفته و تغییر آن سخت است.
حال که از اهمیت عادت و اینکه چرا باید عادتهای بدمان را تغییر دهیم تا به پیشرفت و رشد برسیم، آگاه شدید، در ادامه میخواهیم با استفاده از تکنیکی از آموزههای خوزه سیلوا، یاد بگیریم که چگونه عادتهایمان را تغییر دهیم.
هدف از انجام تکنیک سه صحنه، آموزش دوباره ذهن و ایجاد عادات مفید است. در سطح آلفای ذهنی، شما بهتر میتوانید عادات بدتان را تغییر داده و عادات جدیدی را در خودتان برنامهریزی کنید. این تکنیک برای زمانی است که دقیقا می دانیم چه چیزی را می خواهیم تغییر دهیم. اگر راه حل مشکل را نمیدانید با تکنیک فیلم ذهنی از هوش برتر راهنمایی و کمک می گیرید و وقتی مشکلی فوری دارید و راه حل را نمیدانید از تکنیک سه صحنه استفاده می کنید. این تکنیک در 3 تا 5 دقیقه انجام می شود.
بسیار خب! بریم سراغ یادگیری این تکنیک:
در تکنیک سه صحنه، ذهن شما از نو برنامهریزی میشود، این کار از صفحه نمایش ذهنی شروع میشود، شما در این تکنیک با جهتگیری زمانی، ناخودآگاهتان را برای آینده مطلوبتان برنامهریزی میکنید. شما سه صحنه در این تکنیک مشاهده خواهید کرد، این سه صحنه را با فاصله حداقل 2 متر در مقابلتان و 20 درجه بالاتر از خط افق تصور میکنید. بزرگ، زیبا و شجاعانه.
1. صحنه اول: در اولین صحنه باید وضعیت فعلی خودتان که مربوط به عادت یا مشکلتان است، بینید، نکته اینجاست که باید در صحنه اول اغراق کنید و مشکلتان را به گونهای مسخره، عجیب و افتضاح جلوه دهید و آن را بزرگتر کنید.
2. صحنه دوم: در صحنه دوم، شما اقدام و راهحلی را میبینید که به صورت گام به گام برای تغییر وضعیتتان انجام میدهید،
3. صحنه سوم: در صحنه سوم و پایانی، شما نتیجه نهایی را مشاهده میکنید و میبنید مشکل شما حل شده است و وضعیت خود را زمانی که مشکل حل شده مشاهده میکنید.
به عنوان مثال اگر میخواهید مصرف نوشابه را کم کنید و این عادت را ترک کنید، در صحنهی اول خودتان را به طور اغراقآمیز در حال نوشیدن نوشابه ببینید. این صحنه را عجیب و افتضاح جلوه دهید. خودتان را غرق در نوشیدن ببینید در حالی که نوشیدنی روی صورت و لباسهایتان میریزد. هر مشکل و عادت بدی که دارید آن را بزرگنمایی کنید.
حالا در 15 درجه به سمت چپ تصویر دوم را میسازید. در اینجا باید کاری را برای ترک عادت بر روی صحنه تصور کنید. به عنوان مثال شما به یک نفر قول میدهید که دیگر آن عادت را تکرار نکنید. قول میدهید مصرف نوشابه را از 2 بطری در روز به 1 بطری کاهش دهید. در این صحنه تنها کافیست اقدامی را جهت ترک عادت بد تصور کنید.
حالا باز هم 15 درجه به سمت چپ میرویم و صحنهی سوم را میسازیم. در صحنهی سوم یا پایانی نتیجهی نهایی را خواهید دید که دیگر نوشیدنیهای مضر نمینوشید. یک نوشیدنی مقوی و سالم را جایگزین کردهاید. میبینید که زندگی شما بهتر شده، هزینهها کمتر شده و بدن سالم و زیبایی دارید.
این تکنیک را چند روز انجام دهید و هر روز در صحنهی اول عادت بد را کاهش دهید. در همین مثال نوشابه میتوانید هر روز میزان آن را به آرامی کم کنید تا به صفر برسید.
تکنیک سه صحنه در سطح ذهنی آلفا و زمانی که شما در مرکزیتتان هستید، انجام میشود و همین موضوع میتواند به شما کمک کند عادتهایی که سالها داشتید و در ناخودآگاه شماست را ترک کرده و عادات خوبی جایگرین آنها کنید. میتوانید از این تکنیک در کنار درمان پزشکی استفاده کنید تا نتیجهی بهتری بگیرید. همینطور میتوانید در بهبود موقعیت کاری و بهبود روابط عاطفی، تغییر عادات و تجلی خواستهها از آن استفاده کنید. با این تکنیک عادتهایی را که سالها نتوانستید ترک کنید کنار میگذارید.
در این تکنیک از تجسم خلاق استفاده میشود، مطالعات بسیاری، قدرت تجسم خلاق را نشان میدهد، مثالهای بسیاری وجود دارد که افراد توانستند با استفاده از تجسم، روی بدن و وضعیت خودشان اثر بگذارند.
مطالعات بسیاری روی ورزشکاران مختلف در ورزشهای متفاوت انجام شده است که گروهی از ورزشکاران تمرینات خود را فقط با تجسم و به صورت ذهنی انجام دادهاند و نتیجه کار این بود که گروهی که فقط به صورت ذهنی و با تجسم تمرین کردهاند، با گروهی که تمرین فیزیکی داشتند، تفاوت چندانی از نظر رشد عملکرد بدنی نداشتند و این موضوع قدرت تجسم خلاق را نشان میدهد.
بنابراین در این تکنیک شما در سطح آلفای ذهنی و با استفاده از تجسم خلاق، عادتهای بدتان را با عادتهای خوبی جایگزین کرده و با این کار قدم بزرگی در پیشرفت خودتان برمیدارید. شما از این تکنیک برای تغییر هویت و تغییر عادات استفاده میکنید و بعد از انجام این تکنیک شما باید به فردی دیگر تبدیل شده و دیگر نگران حل مشکلتان نباشید.
کارکرد تکنیک سه صحنه مربوط به تمرکز کردن روی افکارمان و برای تبدیل کردن آنها به واقعیت نیست، در واقع این تکنیک هویت ما را تغییر میدهد و همین تغییر هویت باعث میشود که عادات بدی که با هویت قبلی داشتیم، حذف شوند و با عادات خوب جایگزین گردند.
اگر میخواهید که این تکنیک و تکنیکهای قدرتمند خوزه سیلوا را هر چه بهتر یاد گرفته و آن را در زندگیتان بیاورید، حتماً در دوره متود سیلوا (کلیک کنید) شرکت کرده و از فایلهای صوتی مراقبه و آموزشهای بیشتر آن بهره ببرید. بعد از استفاده از تکنیکهای فوقالعادهی خوزه سیلوا دیگر آن فرد قبلی نخواهید بود، هر بار که از تکنیکها و آموزههای این دوره استفاده میکنید به راهحلهای خلاقانهی بسیاری دست پیدا میکنید و با اطمینان میگوییم شگفتزده خواهید شد!
نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید:
شما قصد دارید چه عادتی را ترک کنید؟ و یا اینکه چه عاداتی را می خواهید به زندگی خود اضافه کنید؟ عادتی را که تا به حال بارها برای آن تلاش کردید اما با شکست مواجه شدید در بخش نظرات بنویسید. همینطور اگر عادتی را به روتین خود اضافه کردهاید با ما و دوستانتان به اشتراک بگذارید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.
آیا به عادتهای خودتان در طول روز توجه دارید؟
چرا عادت در زندگی ما مهم است و نقش مهمی در رشد و پیشرفتمان دارد؟
به نظر شما چگونه میتوانیم عادتهای بدمان را به راحتی تغییر دهیم؟
تقریباً تمام زندگی ما از عادتهای ما شکل میگیرد. به احتمال زیاد تا به حال تلاش کردهاید تعدادی از عادات خود را ترک کنید و عادتهای جدید را به زندگی بیاورید. اما ممکن است هر بار با شکست مواجه شده باشید. پس راهحل چیست؟ در این مقاله با تکنیکی قدرتمند آشنا خواهیم شد که با کمک آن میتوانید سختترین عادتها را در خودتان به وجود آورید. ابتدا به اهمیت عادت و تأثیر آن روی مغزمان میپردازیم و سپس با استفاده از آموزههای خوزه سیلوا به تغییر عادتها بدمان میرسیم.
وقتی امروز صبح از خواب بیدار شدید، اول از همه چه کاری کردید؟ آیا زیر دوش پریدید، ایمیلتان را چک کردید، یا از آشپزخانه یک دونات برداشتید؟ آیا دندانهایتان را قبل یا بعد از خشک کردن خودتان مسواک زدید؟ اول بندهای کفش راستتان را بستید یا چپ را؟ در حالی که از در میرفتید به بچههایتان چه گفتید؟ از چه راهی به سمت محل کارتان رانندگی کردید؟ وقتی به میز کارتان رسیدید، به ایمیلهایتان رسیدگی کردید، با یک همکار گپ زدید یا بلافاصله شروع کردید به یادداشتبرداری؟ برای ناهار سالاد خوردید یا همبرگر؟ وقتی به خانه رسیدید، کفشهای ورزشیتان را برای دویدن پوشیدید، یا برای خودتان نوشیدنی ریختید و شام را جلوی تلویزیون خوردید؟
اگر به این سوالها فکر کنید، متوجه خواهید شد که ما هر روز یک الگو و روتین ثابتی برای زندگیمان داریم و همیشه یک سری کارهای یکسان را در طول روز انجام میدهیم، بدون اینکه حتی کمی به نحوه انجام دادن این کارها فکر کنیم.
ویلیام جیمز، فیلسوف آمریکایی میگوید:
«تمام زندگی ما، تا به الان که فرم مشخصی گرفته است،
مجموعهای از عادتهاست.»
ممکن است اینطور به نظر برسد که بیشتر انتخابهایی که ما هر روز میکنیم، محصول تصمیمگیریهای ما هستند که کاملاً با دقت انجام شدهاند، اما این واقعیت ندارد. آنها عادت هستند. و اگر چه هر عادتی به خودی خود کوچک به نظر میرسد، در طی زمان غذاهایی که سفارش میدهیم، چیزی که هر شب به بچههایمان میگوییم، اینکه پول خرج میکنیم یا پسانداز، هر چند وقت یک بار ورزش میکنیم، و چگونگی سازماندهی افکار و روتینهای کاریمان تاثیر شگرفی بر روی سلامتی، بهرهوری، امنیت مالی و خوشحالی ما دارند. میتوان گفت که 90 درصد کارهایی که افراد در طی یک روز انجام دادند، در واقع تصمیم نبودهاند، بلکه عادت بودهاند.
دانشمندان میگویند عادتها به این دلیل به وجود میآیند که مغز مرتب به دنبال راههایی است تا سعی و تلاش را کم کرده و در انرژی مصرفی صرفهجویی کند. اگر تمام کارها به خود مغز واگذار شوند، مغز سعی میکند تقریباً هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادتها به ذهن ما اجازه میدهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیلها را کاهش دهد. این غریزه صرفهجویی، مزیت بزرگی است. یک مغز کارآمد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث میشود مغز کوچکتر باشد و در نتیجه باعث میشود تولد نوزاد آسانتر شده و در نهایت مرگ و میر مادر و نوزاد کمتر شود. همچنین یک مغز کارآمدتر به ما این امکان را میدهد تا فکر کردن مداوم در مورد رفتارهای ابتدایی نظیر پیادهروی و انتخاب اینکه چه چیزی بخوریم را کنار بگذاریم و در نتیجه آن ما میتوانیم انرژی ذهنی خود را صرف اختراع نیزه، سیستمهای آبیاری و نهایتاً هواپیما و بازیهای ویدئویی کنیم.
هنگامی که عادتی بروز میکند، مغز مشارکت کامل در تصمیمگیری را متوقف میکند و از کار و فعالیت شدید دست میکشد یا اینکه بر روی وظایف دیگری تمرکز میکند. بنابراین این الگو به طور خودکار آشکار میشود، مگر اینکه شما عمداً با عادت مبارزه کنید، مگر اینکه روتینهای جدیدی پیدا کنید.
عادتها هیچگاه واقعاً ناپدید نمیشوند. آنها در ساختارهای مغز ما رمزگذاری میشوند و این مزیت بزرگی برای ما است، چون خیلی بد است که بعد از هر تعطیلاتی مجبور باشیم دوباره رانندگی یاد بگیریم. مسئله این است که مغز شما نمیتواند فرق بین عادت خوب و بد را تشخیص دهد و بنابراین اگر شما عادت بدی داشته باشید، این عادت همیشه برای سرنخها و پاداشهای مناسب در کمین خواهد بود.
مزیت عادتها این است که به ما کمک میکند فعالیتهای روزانه را بدون دخالت و مصرف انرژی مغز انجام دهیم، اما عیب آن هم این است که اگر عادت بدی داشته باشیم، آن عادت در ناخودآگاه ما رفته و تغییر آن سخت است.
حال که از اهمیت عادت و اینکه چرا باید عادتهای بدمان را تغییر دهیم تا به پیشرفت و رشد برسیم، آگاه شدید، در ادامه میخواهیم با استفاده از تکنیکی از آموزههای خوزه سیلوا، یاد بگیریم که چگونه عادتهایمان را تغییر دهیم.
هدف از انجام تکنیک سه صحنه، آموزش دوباره ذهن و ایجاد عادات مفید است. در سطح آلفای ذهنی، شما بهتر میتوانید عادات بدتان را تغییر داده و عادات جدیدی را در خودتان برنامهریزی کنید. این تکنیک برای زمانی است که دقیقا می دانیم چه چیزی را می خواهیم تغییر دهیم. اگر راه حل مشکل را نمیدانید با تکنیک فیلم ذهنی از هوش برتر راهنمایی و کمک می گیرید و وقتی مشکلی فوری دارید و راه حل را نمیدانید از تکنیک سه صحنه استفاده می کنید. این تکنیک در 3 تا 5 دقیقه انجام می شود.
بسیار خب! بریم سراغ یادگیری این تکنیک:
در تکنیک سه صحنه، ذهن شما از نو برنامهریزی میشود، این کار از صفحه نمایش ذهنی شروع میشود، شما در این تکنیک با جهتگیری زمانی، ناخودآگاهتان را برای آینده مطلوبتان برنامهریزی میکنید. شما سه صحنه در این تکنیک مشاهده خواهید کرد، این سه صحنه را با فاصله حداقل 2 متر در مقابلتان و 20 درجه بالاتر از خط افق تصور میکنید. بزرگ، زیبا و شجاعانه.
1. صحنه اول: در اولین صحنه باید وضعیت فعلی خودتان که مربوط به عادت یا مشکلتان است، بینید، نکته اینجاست که باید در صحنه اول اغراق کنید و مشکلتان را به گونهای مسخره، عجیب و افتضاح جلوه دهید و آن را بزرگتر کنید.
2. صحنه دوم: در صحنه دوم، شما اقدام و راهحلی را میبینید که به صورت گام به گام برای تغییر وضعیتتان انجام میدهید،
3. صحنه سوم: در صحنه سوم و پایانی، شما نتیجه نهایی را مشاهده میکنید و میبنید مشکل شما حل شده است و وضعیت خود را زمانی که مشکل حل شده مشاهده میکنید.
به عنوان مثال اگر میخواهید مصرف نوشابه را کم کنید و این عادت را ترک کنید، در صحنهی اول خودتان را به طور اغراقآمیز در حال نوشیدن نوشابه ببینید. این صحنه را عجیب و افتضاح جلوه دهید. خودتان را غرق در نوشیدن ببینید در حالی که نوشیدنی روی صورت و لباسهایتان میریزد. هر مشکل و عادت بدی که دارید آن را بزرگنمایی کنید.
حالا در 15 درجه به سمت چپ تصویر دوم را میسازید. در اینجا باید کاری را برای ترک عادت بر روی صحنه تصور کنید. به عنوان مثال شما به یک نفر قول میدهید که دیگر آن عادت را تکرار نکنید. قول میدهید مصرف نوشابه را از 2 بطری در روز به 1 بطری کاهش دهید. در این صحنه تنها کافیست اقدامی را جهت ترک عادت بد تصور کنید.
حالا باز هم 15 درجه به سمت چپ میرویم و صحنهی سوم را میسازیم. در صحنهی سوم یا پایانی نتیجهی نهایی را خواهید دید که دیگر نوشیدنیهای مضر نمینوشید. یک نوشیدنی مقوی و سالم را جایگزین کردهاید. میبینید که زندگی شما بهتر شده، هزینهها کمتر شده و بدن سالم و زیبایی دارید.
این تکنیک را چند روز انجام دهید و هر روز در صحنهی اول عادت بد را کاهش دهید. در همین مثال نوشابه میتوانید هر روز میزان آن را به آرامی کم کنید تا به صفر برسید.
تکنیک سه صحنه در سطح ذهنی آلفا و زمانی که شما در مرکزیتتان هستید، انجام میشود و همین موضوع میتواند به شما کمک کند عادتهایی که سالها داشتید و در ناخودآگاه شماست را ترک کرده و عادات خوبی جایگرین آنها کنید. میتوانید از این تکنیک در کنار درمان پزشکی استفاده کنید تا نتیجهی بهتری بگیرید. همینطور میتوانید در بهبود موقعیت کاری و بهبود روابط عاطفی، تغییر عادات و تجلی خواستهها از آن استفاده کنید. با این تکنیک عادتهایی را که سالها نتوانستید ترک کنید کنار میگذارید.
در این تکنیک از تجسم خلاق استفاده میشود، مطالعات بسیاری، قدرت تجسم خلاق را نشان میدهد، مثالهای بسیاری وجود دارد که افراد توانستند با استفاده از تجسم، روی بدن و وضعیت خودشان اثر بگذارند.
مطالعات بسیاری روی ورزشکاران مختلف در ورزشهای متفاوت انجام شده است که گروهی از ورزشکاران تمرینات خود را فقط با تجسم و به صورت ذهنی انجام دادهاند و نتیجه کار این بود که گروهی که فقط به صورت ذهنی و با تجسم تمرین کردهاند، با گروهی که تمرین فیزیکی داشتند، تفاوت چندانی از نظر رشد عملکرد بدنی نداشتند و این موضوع قدرت تجسم خلاق را نشان میدهد.
بنابراین در این تکنیک شما در سطح آلفای ذهنی و با استفاده از تجسم خلاق، عادتهای بدتان را با عادتهای خوبی جایگزین کرده و با این کار قدم بزرگی در پیشرفت خودتان برمیدارید. شما از این تکنیک برای تغییر هویت و تغییر عادات استفاده میکنید و بعد از انجام این تکنیک شما باید به فردی دیگر تبدیل شده و دیگر نگران حل مشکلتان نباشید.
کارکرد تکنیک سه صحنه مربوط به تمرکز کردن روی افکارمان و برای تبدیل کردن آنها به واقعیت نیست، در واقع این تکنیک هویت ما را تغییر میدهد و همین تغییر هویت باعث میشود که عادات بدی که با هویت قبلی داشتیم، حذف شوند و با عادات خوب جایگزین گردند.
اگر میخواهید که این تکنیک و تکنیکهای قدرتمند خوزه سیلوا را هر چه بهتر یاد گرفته و آن را در زندگیتان بیاورید، حتماً در دوره متود سیلوا (کلیک کنید) شرکت کرده و از فایلهای صوتی مراقبه و آموزشهای بیشتر آن بهره ببرید. بعد از استفاده از تکنیکهای فوقالعادهی خوزه سیلوا دیگر آن فرد قبلی نخواهید بود، هر بار که از تکنیکها و آموزههای این دوره استفاده میکنید به راهحلهای خلاقانهی بسیاری دست پیدا میکنید و با اطمینان میگوییم شگفتزده خواهید شد!
نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید:
شما قصد دارید چه عادتی را ترک کنید؟ و یا اینکه چه عاداتی را می خواهید به زندگی خود اضافه کنید؟ عادتی را که تا به حال بارها برای آن تلاش کردید اما با شکست مواجه شدید در بخش نظرات بنویسید. همینطور اگر عادتی را به روتین خود اضافه کردهاید با ما و دوستانتان به اشتراک بگذارید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.