قبل از شروع این داستان ها… او وکیل پرآوازه ای بود.
آنقدر محبوب بود که سررسیدش پر از قرارهای ملاقات با مشتریان بود و وقت شمردن پول هایش را هم نداشت… شهرتش در کل کشور زبان زد عام و خاص بود و نماد ابهت، قدرت و ثروت بود.دوقتی در شهر راه میرفت همه به زندگی او حسرت میخوردند؛ تا اینکه یک روز بر اثر سکته قلبی به بیمارستان منتقل میشود، پزشکان از او قطع امید میکنند اما ناگهان به هوش می آید. وقتی بهتر میشود و به زندگی اش برمیگردد، تصمیمی عجیب میگیرد. تمام دارایی اش را می فروشد، تمام ثروت و اندوخته هایش را می بخشد و به هیمالیا سفر میکند تا معنایی عمیق تر از زندگی درک کند؛ او یک راهب بودایی میشود.
رابین شارما شهرت زیادی در نگارش کتاب هایی داستانی اما با مفاهیم رهبری و مدیریت زندگی دارد، مهمترین کتاب رابین شارما، «راهبی که فراری اش را فروخت» است. این کتاب پرفروش بیش از 3 میلیون نسخه تا به امروز در سطح جهانی فروش داشته است و به عنوان پرفروش ترین کتاب خودیاری از نظر چندین مجله شناخته شده است. این کتاب در قالب مکالمهای میان دو دوست روایت میشود و درسهایی برای ارتقای معنوی و فلسفهی زندگی به مخاطبانش میدهد.
راهبی که فراریاش را فروخت یک گنجینه است. فرمولی قدرتمند و ذکاوتمندانه برای شادی و موفقیت واقعی است. رابین شارما قرنها بصیرت فرزانگان را جمعآوری کرده و آنها را به این زمانۀ آشفته مرتبط ساخته است. این کتاب اکنون به هفتاد زبان منتشر شده و از پرفروشترین کتابهای بینالمللی است. پیام این کتاب در سراسر جهان پخش شد، پیامی ساده و درعینحال قدرتمند که حاوی امید، الهام و موفقیتی اصیل است. این داستان الهامبخش آرامآرام پاسخ بزرگترین سوالات زندگی را در اختیارتان قرار میدهد.
اما چه چیزی در این کتاب هست، که هیچکس نمیتواند آنرا تا نصفه بخواند و رها کند… حکایتی درباره این که چگونه آرزوهای خودتان را تحقق ببخشید و به سرنوشت اصلی خودتان دست یابید.
این کتاب چنان جذاب است که نمی توانید آن را تا آخر مطالعه نکنید...
برای دسترسی به لینک های دانلود باید در سایت رویال مایند ثبت نام کنید. ثبت نام در سایت رویال مایند رایگان است و کمتر از ۳۰ ثانیه زمان می برد.
گزیدهای از نقل قول های کتاب راهبی که فراری خود را فروخت:
زمانی که یاد بگیری به طور واضح خواسته هایت را در ذهنت تصور کنی، نیروهای خفتهی درونت بیدار میشوند.
« زمانی که یاد بگیری به طور واضح خواسته هایت را در ذهنت تصور کنی، نیروهای خفتهی درونت بیدار میشوند. زمانی که تصورات الهامبخش و هیجانانگیز داشته باشی که در صفحه نمایش ذهنت به تصویر در آیند، زندگیات سرشار از اتفاقات خارقالعاده میشود.تو باید هر روز وقتی را صرف تمرین تجسمهای خلاقانه و مثبت کنی؛ حتی اگر چند دقیقه در روز باشد. خودت را به آن شکلی ببین که دوست داری. تو میتوانی این تمرین را در اتاق نشیمن یا حتی ادارهات انجام دهی. در را ببند، تماسهای تلفنیات را جواب نده و چشمانت را ببند. سپس چند نفس عمیق بکش. پس از سپری شدن دو یا سه دقیقه متوجه میشوی که احساس آرامش پیدا میکنی. سپس تصاویر ذهنی مورد علاقهات را که در زندگی خواستار آنها هستی، تصور کن.»
ببین دوست داری چه کاری انجام دهی سپس تمام انرژی ات را بر روی آن متمرکز کن.
«خردمندان شیوانا بیش از پنج هزار سال است که راز خوشبختی را میدانند. خوشبختانه آنها مشتاقانه این هدیه را با من هم سهیم شدهاند. راز خوشبختی ساده است: ببین دوست داری چه کاری را انجام دهی و سپس تمام انرژیات را به سمت آن متمرکز کن. اگر در مورد خوشحالترین، سالمترین و خشنودترین افراد دنیا مطالعه کنی، میبینی که همهی آنها عشق و علاقه خود در زندگی را شناخته و سپس به دنبال آنها رفتهاند. این علاقه و شغل آنها همیشه به گونهای است که به دیگران هم خدمت میکند و از آن بهرهمند میشود. زمانی که ذهن و انرژیات را روی هدف مورد علاقهات بگذاری، فراوانی و نعمت در زندگیات جریان مییابد و تمام خواستههایت به آسانی و زیبایی برآورده میشوند.»
هر چیز دوبار ایجاد می شود اول در ذهن و سپس در واقعیت. دنیای بیرون تو بازتابی از دنیای درون توست.
«یک بار برای همیشه درک کن که ذهن تو نیروی مغناطيسي دارد تا تمام خواستههای تو را به خود جذب کند. من به تو گفتم که افکار، پیامرسانهایی هستند که پیامهای ما را به دنیای بیرون انتقال میدهند و روی آن تأثیر میگذارند. این راز بر اساس اصل باستانی است که همه چیز دو بار ایجاد میشود: اول در ذهن و سپس در واقعیت. دنیای بیرونی تو بازتابی از دنیای درونت است. برای آزاد کردن توانایی ذهن، جسم و روحت در ابتدا باید نیروی تخیلت را گسترش دهی. هر چیزی را که در دنیای بیرون میسازی، در ابتدا طرح کوچکی در دنیای درونت بوده است.»
5 صبح دارای سکوت و آرامشی است که شما را به اوج می رساند.
یکی از راههایی که زنان و مردان موفق دنیا از پیچیدگی و حواسپرتی اجتناب میکنند، بیدار شدن در ساعات ابتدایی صبح و استفاده از آرامش و سکوت صبحگاهی است. این اصل زیبا به آنها زمان لازم را میدهد تا از حواسپرتیها دور شوند. بسیاری از افرادی که باعث پیشرفت تمدن ما شدهاند، عادت سحرخیزی و بیدار شدن قبل از سپیدهدم را داشتند. موفقترین افراد تاریخ، همیشه زمان زیادی را در تنهایی میگذرانند. آرامش و تنهایی که شما میتوانید قبل از طلوع آفتاب داشته باشید، نیرو و خلاقیت شما را تقویت میکند. شما برای اوج گرفتن، نیاز به آرامش و تنهایی دارید. ساعت 5 صبح، زمانی است که کمترین حواسپرتی و بیشترین آرامش و شکوه انسانی را دارد.
بیدار شدن در ساعت 5 صبح مادر تمام عادت های مثبت است.
«بزرگترین قدم برای برنده شدن و داشتن یک زندگی باشکوه، وارد شدن در کلوب 5 صبح است. بیدار شدن در ساعت 5 صبح، مادر تمام عادتها است. پیوستن به باشگاه 5 صبح، رفتاری است که تمام رفتارهای دیگر انسان را ارتقاء میدهد. این عادت، همان محرکی است که شما را توقف ناپذیر می کند. روشی که شما صبحتان را آنگونه شروع میکنید، تمرکز، انرژی، هیجان و برترى شما را در مابقی روز تعیین میکند. هر صبح زود، شانسی جدید برای آزاد کردن درخشش و تواناییهایتان است. شما چنین توانایی در درونتان دارید و این توانایی با اولین اشعههای سپيدهدم، خودش را نشان میدهد.»
راز سحرخیزی: زمانی که هدف و ماموریتت را پیدا کنی از فردای آن روز با شور و اشتیاق از خواب بیدار می شوی.
«میدانی چرا بیشتر افراد این قدر زیاد میخوابند؟»
«چرا؟»
«چون واقعاً کار دیگری برای انجام دادن ندارند. تمام افرادی که سحرخیز هستند، ویژگی مشترکی دارند. تمام این افراد هدفی دارند که شعلههای توانایی درونی آنها را روشن نگه می دارد. زمانی که هدف و مأموریتت در زندگی را پیدا کردی، دنیایت شکوفا میشود و هر روز با منبع بیپایان انرژی و اشتیاق از خواب بیدار میشوی. تمام افکارت روی هدفی مشخص متمرکز خواهند شد. وقتت را تلف نمیکنی و در نتیجه، نیروی ارزشمند ذهنت را روی افکار بیاهمیت هدر نمیدهی.»
.