زمان مطالعه :10 دقیقه
چکیده این مطلب : در این مقاله یکی از سادهترین و بهترین راهکارها، برای ایجاد یک تصویر شخصی ایدهآل در ناخودآگاهتان، در اختیارتان گذاشته شده است. با این تکنیک میتوانید به سادگی تاثیر قابل توجهی در افکار ناخودآگاهتان ایجاد کرده و راه رسیدن به آرزوهایتان را هموار کنید. به یاد داشته باشید هر تصویری که بخواهید از خودتان بسازید، از قبل درون شما وجود دارد. تجلی تمام اهداف و آرزوهایتان در جایی از وجودتان زندگی میکند و شما هماکنون نیز همان کسی هستید که میخواهید در آینده باشید. تنها کافیست تصویر شخصی دلخواهتان را در ناخودآگاهتان حک کنید، تلاش کنید و سپس نظارهگر رسیدن به آنچه میخواهید، باشید.
خوابیدن، بخشی از زندگی انسانهاست که کمتر کسی عمیقاً به آن فکر میکند. نهایت درک اغلب افراد از خواب، چیزی بیشتر از این نیست که آن را تنها یک اتفاق فیزیولوژیک برای رفع خستگی و جذب انرژی تازه میدانند. احتمالا شما هم در رابطه با خواب چنین تصوری دارید؛ درست است؟
پس وقتی به شما بگویم این خواب سادهی شبانه که یکی از پرتکرارترین عادتهای زندگی شماست، میتواند دروازهای به سمت رویاهایتان باشد، حرفم را به سادگی باور نخواهید کرد! حق هم دارید!! پذیرش چنین ادعایی نه تنها برای شما بلکه برای بسیاری از افراد کار راحتی نیست.
خب چگونه بخشی از زندگی که در آن آگاهی و هوشیاری ما در کمترین میزان ممکن قرار دارد، میتواند به تحقق رویاهای ما کمک کند؟ اگر باور کردن این مساله برایتان سخت است، یک احتمال ساده وجود دارد؛ و آن اینکه پدیدهی خواب و شگفتیهای نهفته در آن را به خوبی نشناختهاید.
با من همراه باشید تا با این پدیدهی شگفتانگیز، و برخی حقایق آن آشنا شوید...
جملهی عجیبی به نظر میرسد؛ نه؟
قانون جذب و رویاهای شما چه ارتباطی میتوانند با رختخواب و محل استراحت شما داشته باشند؟ احتمالا تا به امروز تصور میکردید یکی از مکانهایی که کمترین ارتباط را با قانون جذب و مسیر رویاهایتان دارد، رختخوابتان است. هرچند تصورتان ممکن است در ظاهر منطقی به نظر برسد، اما در واقعیت اینطور نیست!!
بیایید این مساله را با هم بررسی کنیم:
اگر حتی اندکی با قانون جذب و روش دریافت خواستهها به کمک فرآیندهای ذهن آشنا باشید، میدانید که یکی از مهمترین مراحل در رسیدن به خواستهتان، باور به دریافت آن در لحظهی حال است. یعنی باید همین حالا، حتی اگر هیچ چیز تغییر نکرده است، احساس کنید آرزویتان برآورده شده است.
اغلب ما با این تکنیک آشنا هستیم. اما زمانی که میخواهیم به آن عمل کنیم، نجوایی در ذهنمان لجوجانه واقعیت کنونی را به رُخمان میکشد و به ما میگوید: خوشحال نباش! خواستهات هنوز محقق نشده است!
این نجوا در واقع همان ذهن تحلیلگر شماست. همان بخشی از ذهن که هر زمان تصمیم بگیرید محقق شدن خواستهتان را پیش از تحقق آن باور کنید، بلافاصله آن را رد میکند و معادلهتان را به هم میریزد. مقابله با این ذهن تحلیلگر کاری است شدنی، اما سخت! و نیاز به تمرین دارد.
هرچند به مرور زمان توانایی شما برای عبور از تحلیلهای این بخش از ذهن افزایش خواهد یافت و مهارت لازم برای انجام این مرحلهی کلیدی از قانون جذب را به دست خواهید آورد، اما در کنار تمام تکنیکهایی که میتوانید از آنها برای عبور از بخش تحلیلگر ذهن استفاده کنید، یک راهکار ساده و و جذاب نیز وجود دارد که به کمک آن قادر خواهید بود به سادگی ذهن تحلیلگرتان را دور بزنید و درست زمانی که حواسش به اندازهی کافی پرت شده و رو به خاموشی می رود، از آن عبور کنید. دقیقا شبیه به یک حملهی استراتژیک!
خب حتما میپرسید این فرصت فوقالعاده که ذهن تحلیلی در موضع ضعف قرار میگیرد، چه زمانی اتفاق میافتد؟درست چند دقیقه قبل از خواب!
بله! دقایقی قبل از آن که به خواب بروید و قسمت تحلیلگر مغزتان به طور کامل کارش را متوقف کند، همان فرصت ارزشمندیست که باید از آن استفاده کنید. زیرا در این زمان ذهن تحلیلی شما کنار رفته و ضمیر ناخودآگاه شما بیشتر از هر زمان دیگری در دسترستان قرار میگیرد.
به این جملات از جیک دوسی توجه کنید:
«من امسال خانهی رویاهایم را به دست آوردم، کسب و کارم را گسترش دادم و در شش ماه آینده قرار است با دختر مورد علاقهام ازدواج کنم و همهی این اتفاقات نتیجهی استفاده از تکنیکی است که به کمک آن توانستم در خواب خواسته هایم را محقق کنم!»
حال متوجه شدید قانون جذب، واقعاً چه ارتباطی به تختخوابتان دارد؟!
شاید برایتان عجیب باشد. اما لحظات قبل از خواب یکی از طلاییترین زمانهای زندگی شماست. و اگر جیک دوسی توانسته است با استفادهی درست از این دقایق به خواستههای زیادی دست یابد، شما نیز میتوانید.
اگر تا به امروز از اهمیت این دقایق طلایی آگاه نبودهاید، وقتش رسیده که یاد بگیرید از این فرصت استفاده کنید و بدین وسیله قدمهای مهمی برای رسیدن به رویاهایتان بردارید. البته قدمهایی که باید در رختخوابتان طی کنید!
هنوز هم عجیب است. نه؟
با من همراه باشید. همه چیز را خواهید فهمید....
فرض کنید برای چند لحظه از خودتان فاصله گرفتهاید و مشغول تماشای خودتان از نگاه یک ناظر بیرونی هستید. چه میبینید؟
در ذهن ناخودآگاه همهی ما یک تصویر شخصی از خودمان نقش بسته است. تصویری که تجلی تمام باورها، افکار و اعتقاداتمان است. انگار که جلوی یک آینه ایستادهایم و تمام ابعاد جسمی و روحی مان را در آن میبینیم. این تصویر شخصی، از جایی در اعماق ناخودآگاه شما تمام زندگیتان را کنترل میکند. و در واقع زندگی شما و آن کسی که در دنیای بیرونی هستید، مطابق با تصویری است که در ناخودآگاهتان وجود دارد. برای این که این قضیه را بهتر متوجه شوید به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید یک روز تصمیم میگیرید تجارت شخصی خودتان را ایجاد کنید. برای این کار بسیار هیجانزده هستید و دیدگاه خوبی نسبت به آیندهی کاریتان دارید. احساس میکنید یک فرد توانمند هستید و از پس این کار بر میآیید. پس از مدتی کم کم احساسات مثبت اولیه در شما کمرنگ میشوند و احساس میکنید موفقیتتان لزوما رخ نخواهد داد. خب چه اتفاقی افتاده است؟ آن حجم از اطمینان و عزم راسخ که در شما بود، کجا رفت؟
همهی ما بارها این اتفاق را تجربه کردهایم و در نهایت به آن چه واقعاً میخواستیم دست پیدا نکردهایم. اما مشکل کجاست؟
بگذارید مساله را برایتان روشن کنم:
این جملات امیدبخش و زیبا که در ابتدای راه در ذهنتان وجود داشت، اغلب از قسمت هوشیار ذهن نشأت می گیرند. قسمتی از ذهن که سهمش در کنترل زندگی شما، تنها 5 درصد است! درحالی که سکاندار اصلی زندگی شما که 95 درصد از زندگیتان را کنترل میکند، قسمت ناهشیار یا ناخودآگاه ذهنتان است و قریب به اتفاق افکار، احساسات و اعمال شما تحت تاثیر همین قسمت از ذهن میباشد. با این وصف، احتمالا شما هم با من هم نظرید که اغراق نیست اگر بگوییم زندگی ما عملاً در دستان ضمیر ناخودآگاهمان است.
زمانی که تصمیم گرفتید تجارت شخصی خودتان را داشته باشید و نسبت به کارتان دید مثبتی داشتید و ارادهای قوی درونتان احساس میکردید، در واقع ذهن هوشیارتان با شما همراه بوده است. آن جملات و تصوراتی که داشتید، از قسمت هوشیار ذهنتان برخاسته بود. اما رفته رفته بدون آن که خودتان متوجه شوید، ضمیر ناخودآگاهتان، همان سکاندار اصلی زندگی، و باورهای موجود در آن، همه چیز را تغییر داد. زیرا تصمیمات جدید شما با آن چه سالها در ناخودآگاهتان حک شده بود و با آن تصویر شخصیای که در اعماق ذهنتان وجود داشت، همخوانی نداشتند.
شما هیچگاه در اعماق ذهنتان یک فرد موفق نبودهاید وباورهای قدرتمندانهای شبیه به آن چه در اوایل کار احساس میکردید نداشته اید. شما هیچگاه در طول زندگیتان، خودتان را تا این حد موفق تصور نکرده بودید و همین اطلاعات نهادینه شده در ذهنتان، بدون آن که از آنها آگاه باشید، به شما اجازه نخواهند داد مسیر موفقیت را آن گونه که تصور میکردید طی کنید.
پس چگونه میتوانید یک فرد واقعا موفق باشید؟
چگونه با وجود تصویر شخصی و باورهای محدود کنندهای که در ذهنتان حک شدهاند و بازتاب زندگی گذشتهی شماهستند، به آن چه میخواهید دست یابید؟
پاسخ ساده است: سکاندار را عوض کنید!
به این جمله از جیم ران خوب دقت کنید:
اغلب افراد برای دستیابی به موفقیت راههای سخت و پرفراز و نشیبی را طی میکنند. آنها تصور میکنند تلاش کردن تنها راه رسیدن به اهداف است و هرچقدر بیشتر تلاش کنند به اهداف بزرگتری دست مییابند. برای لحظهای به جملهی بالا که که از جیم ران نقل قول شده است بازگردید. جیم ران معتقد است چگونگی شخصیت شما، یعنی آن چیزی که هستید، موفقیت را به زندگیتان جذب میکند. شاید کمتر کسی بتواند تصور کند شخصیت ما، یعنی افکار، باورها و احساساتمان تا چه حد در رسیدن به اهدافمان تعیین کننده است. البته اشتباه برداشت نشود!! برکسی پوشیده نیست که لازمهی موفقیت، تلاش کردن است. اما این تنها چیزی نیست که شما برای لمس آرزوهایتان به آن نیاز دارید.
قبل از آن که به هدفی دست یابید، باید شخصیت درونیتان نیز متناسب با آن هدف باشد. اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید افکار، باورها و احساساتی شبیه به یک فرد ثروتمند داشته باشید. اگر احساس فقر کنید و اگر در اعماق ناخودآگاه ذهنتان باورهای محدودکننده داشته باشید، رسیدن به اهدافتان کاری بسیار دشوار یا حتی غیرممکن خواهد بود.
تصویر شخصی شما در ذهنتان، هرچه که هست، عیناً در دنیای بیرونی شما تجلی خواهد یافت. زیرا این تصویر شخصی در نهایت تبدیل به شخصیت شما خواهد شد و شخصیت شما همان افکار و باورهایی است که در نهایت اعمالتان را رقم خواهد زد و اعمال شما کیفیت و چگونگی دنیای اطرافتان را تعیین خواهد کرد. میبینید که چطور یک تصویر شخصی خوب، میتواند زنجیرهی خوشبختی شما را ایجاد و یک تصویر شخصی بد، میتواند مثل یک دومینو همه چیز را خراب کند؟
زمانی که به رختخواب میروید و منتطر هستید تا به خواب بروید، افکار بسیاری در ذهنتان رژه میروند و شما تنها آنها را مشاهده میکنید. زیرا خستهتر از آن هستید که دنبالهی یکی از این افکار را بگیرید و در مورد آن تحلیل یا استدلال کنید. در این مواقع ذهن تحلیلی و استدلالیتان، که مانعی برای دستیابی به قسمت ناهشیار ذهنتان است، کم کم کنار رفته و و ضمیر ناخودآگاهتان بیش از هر وقت دیگری در دسترستان قرار میگیرد.
فرصت طلایی درست همین جاست. در این زمان وقت آن رسیده که تصویری از آن چه میخواهید و آن کسی که میخواهید باشید، در ذهنتان ایجاد کنید و روی آن تمرکز کنید. تصویری که در آن به آرزوها و اهدافتان دست یافتهاید و همان چیزی هستید که همیشه میخواستید. ذهنتان را مانند زمانهایی که نگاهتان برای مدتی طولانی به یک عکس قدیمی و پرخاطره گره میخورد، روی تصویر شخصیِ ایدهآلتان قفل کنید وآنقدر این کار را ادامه دهید تا خوابتان ببرد.
این تکنیک به همان میزان که ساده و قابل اجراست، اثرگزار نیز هست. زیرا شما تصویری از زندگی ایدهآلتان را درست در زمانی که ضمیر ناخودآگاهتان بیش از پیش پذیرای اطلاعات جدید است، به سمت آن ارسال میکنید. اگر برای مدتی این تکنیک ساده را به کار گیرید، خواهید دید که چگونه تغییرات بزرگ و موثری را در زندگیتان ایجاد خواهید کرد.
اگر قدرتی را که در این لحظات کوتاه قبل از خواب نهفته است به خوبی درک کنید، هیچگاه حتی لحظهای از آن را از دست نخواهید داد. همین راهکار ساده اگر به عادت همیشگی شما تبدیل شود، میتواند زندگیتان را متحول کند. این تکنیک سادهتر از آن است که انجامش ندهید و قدرتمندتر از آن است که عاشقش نشوید. باور ندارید؟
امتحانش کنید. به امتحانش میارزد!
در این مقاله یکی از سادهترین و بهترین راهکارها، برای ایجاد یک تصویر شخصی ایدهآل در ناخودآگاهتان، در اختیارتان گذاشته شده است. با این تکنیک میتوانید به سادگی تاثیر قابل توجهی در افکار ناخودآگاهتان ایجاد کرده و راه رسیدن به آرزوهایتان را هموار کنید. به یاد داشته باشید هر تصویری که بخواهید از خودتان بسازید، از قبل درون شما وجود دارد.
تجلی تمام اهداف و آرزوهایتان در جایی از وجودتان زندگی میکند و شما هماکنون نیز همان کسی هستید که میخواهید در آینده باشید. تنها کافیست تصویر شخصی دلخواهتان را در ناخودآگاهتان حک کنید، تلاش کنید و سپس نظارهگر رسیدن به آنچه میخواهید، باشید.
از امروز به بعد، هرگاه که به رختخوابتان میروید، این تکنیک را به یاد داشته باشید.
قبل از خواب چشمانتان را ببندید و خودتان را ببینید که با لبخند زیبایی روی صورتتان، در خانهی دلخواهتان، شغل مورد علاقهتان و زندگی ایدهآلتان به سر میبرید. تصور کنید از ته دل خوشحال هستید واجازه ندهید ترسها و افکار منفی، حتی برای لحظهای شما را عقب بکشند. آنقدر در این رویای شیرین و دوستداشتنی باقی بمانید تا به خواب بروید و ایمان داشته باشید این رویا به زودی، بخشی از واقعیت زندگیتان خواهد بود.
نظر شما در رابطه با ایدههای مطرح شده در این مقاله چیست؟
به نظرتان مهمترین نکات این مقاله چه مواردی بودند؟
شما از چه تکنیکهایی برای برنامهریزیِ ضمیر ناخودآگاه، قبل از خواب استفاده میکنید؟ آیا از تکنیکهایی مثل مراقبه و تجسم استفاده میکنید؟
به نظرتان بهتر است قبل از خواب نتیجه نهایی و تحقق رویایمان را تجسم کنیم و یا چگونگی رسیدن به آن را تجسم کنیم؟
آیا تجربهای دارید که اهمیت افکار قبل از خواب را به شما ثابت کرده باشد؟
برای ثبت نظرتان به پایین صفحه مراجعه کنید👇👇
خوابیدن، بخشی از زندگی انسانهاست که کمتر کسی عمیقاً به آن فکر میکند. نهایت درک اغلب افراد از خواب، چیزی بیشتر از این نیست که آن را تنها یک اتفاق فیزیولوژیک برای رفع خستگی و جذب انرژی تازه میدانند. احتمالا شما هم در رابطه با خواب چنین تصوری دارید؛ درست است؟
پس وقتی به شما بگویم این خواب سادهی شبانه که یکی از پرتکرارترین عادتهای زندگی شماست، میتواند دروازهای به سمت رویاهایتان باشد، حرفم را به سادگی باور نخواهید کرد! حق هم دارید!! پذیرش چنین ادعایی نه تنها برای شما بلکه برای بسیاری از افراد کار راحتی نیست.
خب چگونه بخشی از زندگی که در آن آگاهی و هوشیاری ما در کمترین میزان ممکن قرار دارد، میتواند به تحقق رویاهای ما کمک کند؟ اگر باور کردن این مساله برایتان سخت است، یک احتمال ساده وجود دارد؛ و آن اینکه پدیدهی خواب و شگفتیهای نهفته در آن را به خوبی نشناختهاید.
با من همراه باشید تا با این پدیدهی شگفتانگیز، و برخی حقایق آن آشنا شوید...
جملهی عجیبی به نظر میرسد؛ نه؟
قانون جذب و رویاهای شما چه ارتباطی میتوانند با رختخواب و محل استراحت شما داشته باشند؟ احتمالا تا به امروز تصور میکردید یکی از مکانهایی که کمترین ارتباط را با قانون جذب و مسیر رویاهایتان دارد، رختخوابتان است. هرچند تصورتان ممکن است در ظاهر منطقی به نظر برسد، اما در واقعیت اینطور نیست!!
بیایید این مساله را با هم بررسی کنیم:
اگر حتی اندکی با قانون جذب و روش دریافت خواستهها به کمک فرآیندهای ذهن آشنا باشید، میدانید که یکی از مهمترین مراحل در رسیدن به خواستهتان، باور به دریافت آن در لحظهی حال است. یعنی باید همین حالا، حتی اگر هیچ چیز تغییر نکرده است، احساس کنید آرزویتان برآورده شده است.
اغلب ما با این تکنیک آشنا هستیم. اما زمانی که میخواهیم به آن عمل کنیم، نجوایی در ذهنمان لجوجانه واقعیت کنونی را به رُخمان میکشد و به ما میگوید: خوشحال نباش! خواستهات هنوز محقق نشده است!
این نجوا در واقع همان ذهن تحلیلگر شماست. همان بخشی از ذهن که هر زمان تصمیم بگیرید محقق شدن خواستهتان را پیش از تحقق آن باور کنید، بلافاصله آن را رد میکند و معادلهتان را به هم میریزد. مقابله با این ذهن تحلیلگر کاری است شدنی، اما سخت! و نیاز به تمرین دارد.
هرچند به مرور زمان توانایی شما برای عبور از تحلیلهای این بخش از ذهن افزایش خواهد یافت و مهارت لازم برای انجام این مرحلهی کلیدی از قانون جذب را به دست خواهید آورد، اما در کنار تمام تکنیکهایی که میتوانید از آنها برای عبور از بخش تحلیلگر ذهن استفاده کنید، یک راهکار ساده و و جذاب نیز وجود دارد که به کمک آن قادر خواهید بود به سادگی ذهن تحلیلگرتان را دور بزنید و درست زمانی که حواسش به اندازهی کافی پرت شده و رو به خاموشی می رود، از آن عبور کنید. دقیقا شبیه به یک حملهی استراتژیک!
خب حتما میپرسید این فرصت فوقالعاده که ذهن تحلیلی در موضع ضعف قرار میگیرد، چه زمانی اتفاق میافتد؟درست چند دقیقه قبل از خواب!
بله! دقایقی قبل از آن که به خواب بروید و قسمت تحلیلگر مغزتان به طور کامل کارش را متوقف کند، همان فرصت ارزشمندیست که باید از آن استفاده کنید. زیرا در این زمان ذهن تحلیلی شما کنار رفته و ضمیر ناخودآگاه شما بیشتر از هر زمان دیگری در دسترستان قرار میگیرد.
به این جملات از جیک دوسی توجه کنید:
«من امسال خانهی رویاهایم را به دست آوردم، کسب و کارم را گسترش دادم و در شش ماه آینده قرار است با دختر مورد علاقهام ازدواج کنم و همهی این اتفاقات نتیجهی استفاده از تکنیکی است که به کمک آن توانستم در خواب خواسته هایم را محقق کنم!»
حال متوجه شدید قانون جذب، واقعاً چه ارتباطی به تختخوابتان دارد؟!
شاید برایتان عجیب باشد. اما لحظات قبل از خواب یکی از طلاییترین زمانهای زندگی شماست. و اگر جیک دوسی توانسته است با استفادهی درست از این دقایق به خواستههای زیادی دست یابد، شما نیز میتوانید.
اگر تا به امروز از اهمیت این دقایق طلایی آگاه نبودهاید، وقتش رسیده که یاد بگیرید از این فرصت استفاده کنید و بدین وسیله قدمهای مهمی برای رسیدن به رویاهایتان بردارید. البته قدمهایی که باید در رختخوابتان طی کنید!
هنوز هم عجیب است. نه؟
با من همراه باشید. همه چیز را خواهید فهمید....
فرض کنید برای چند لحظه از خودتان فاصله گرفتهاید و مشغول تماشای خودتان از نگاه یک ناظر بیرونی هستید. چه میبینید؟
در ذهن ناخودآگاه همهی ما یک تصویر شخصی از خودمان نقش بسته است. تصویری که تجلی تمام باورها، افکار و اعتقاداتمان است. انگار که جلوی یک آینه ایستادهایم و تمام ابعاد جسمی و روحی مان را در آن میبینیم. این تصویر شخصی، از جایی در اعماق ناخودآگاه شما تمام زندگیتان را کنترل میکند. و در واقع زندگی شما و آن کسی که در دنیای بیرونی هستید، مطابق با تصویری است که در ناخودآگاهتان وجود دارد. برای این که این قضیه را بهتر متوجه شوید به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید یک روز تصمیم میگیرید تجارت شخصی خودتان را ایجاد کنید. برای این کار بسیار هیجانزده هستید و دیدگاه خوبی نسبت به آیندهی کاریتان دارید. احساس میکنید یک فرد توانمند هستید و از پس این کار بر میآیید. پس از مدتی کم کم احساسات مثبت اولیه در شما کمرنگ میشوند و احساس میکنید موفقیتتان لزوما رخ نخواهد داد. خب چه اتفاقی افتاده است؟ آن حجم از اطمینان و عزم راسخ که در شما بود، کجا رفت؟
همهی ما بارها این اتفاق را تجربه کردهایم و در نهایت به آن چه واقعاً میخواستیم دست پیدا نکردهایم. اما مشکل کجاست؟
بگذارید مساله را برایتان روشن کنم:
این جملات امیدبخش و زیبا که در ابتدای راه در ذهنتان وجود داشت، اغلب از قسمت هوشیار ذهن نشأت می گیرند. قسمتی از ذهن که سهمش در کنترل زندگی شما، تنها 5 درصد است! درحالی که سکاندار اصلی زندگی شما که 95 درصد از زندگیتان را کنترل میکند، قسمت ناهشیار یا ناخودآگاه ذهنتان است و قریب به اتفاق افکار، احساسات و اعمال شما تحت تاثیر همین قسمت از ذهن میباشد. با این وصف، احتمالا شما هم با من هم نظرید که اغراق نیست اگر بگوییم زندگی ما عملاً در دستان ضمیر ناخودآگاهمان است.
زمانی که تصمیم گرفتید تجارت شخصی خودتان را داشته باشید و نسبت به کارتان دید مثبتی داشتید و ارادهای قوی درونتان احساس میکردید، در واقع ذهن هوشیارتان با شما همراه بوده است. آن جملات و تصوراتی که داشتید، از قسمت هوشیار ذهنتان برخاسته بود. اما رفته رفته بدون آن که خودتان متوجه شوید، ضمیر ناخودآگاهتان، همان سکاندار اصلی زندگی، و باورهای موجود در آن، همه چیز را تغییر داد. زیرا تصمیمات جدید شما با آن چه سالها در ناخودآگاهتان حک شده بود و با آن تصویر شخصیای که در اعماق ذهنتان وجود داشت، همخوانی نداشتند.
شما هیچگاه در اعماق ذهنتان یک فرد موفق نبودهاید وباورهای قدرتمندانهای شبیه به آن چه در اوایل کار احساس میکردید نداشته اید. شما هیچگاه در طول زندگیتان، خودتان را تا این حد موفق تصور نکرده بودید و همین اطلاعات نهادینه شده در ذهنتان، بدون آن که از آنها آگاه باشید، به شما اجازه نخواهند داد مسیر موفقیت را آن گونه که تصور میکردید طی کنید.
پس چگونه میتوانید یک فرد واقعا موفق باشید؟
چگونه با وجود تصویر شخصی و باورهای محدود کنندهای که در ذهنتان حک شدهاند و بازتاب زندگی گذشتهی شماهستند، به آن چه میخواهید دست یابید؟
پاسخ ساده است: سکاندار را عوض کنید!
به این جمله از جیم ران خوب دقت کنید:
اغلب افراد برای دستیابی به موفقیت راههای سخت و پرفراز و نشیبی را طی میکنند. آنها تصور میکنند تلاش کردن تنها راه رسیدن به اهداف است و هرچقدر بیشتر تلاش کنند به اهداف بزرگتری دست مییابند. برای لحظهای به جملهی بالا که که از جیم ران نقل قول شده است بازگردید. جیم ران معتقد است چگونگی شخصیت شما، یعنی آن چیزی که هستید، موفقیت را به زندگیتان جذب میکند. شاید کمتر کسی بتواند تصور کند شخصیت ما، یعنی افکار، باورها و احساساتمان تا چه حد در رسیدن به اهدافمان تعیین کننده است. البته اشتباه برداشت نشود!! برکسی پوشیده نیست که لازمهی موفقیت، تلاش کردن است. اما این تنها چیزی نیست که شما برای لمس آرزوهایتان به آن نیاز دارید.
قبل از آن که به هدفی دست یابید، باید شخصیت درونیتان نیز متناسب با آن هدف باشد. اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید افکار، باورها و احساساتی شبیه به یک فرد ثروتمند داشته باشید. اگر احساس فقر کنید و اگر در اعماق ناخودآگاه ذهنتان باورهای محدودکننده داشته باشید، رسیدن به اهدافتان کاری بسیار دشوار یا حتی غیرممکن خواهد بود.
تصویر شخصی شما در ذهنتان، هرچه که هست، عیناً در دنیای بیرونی شما تجلی خواهد یافت. زیرا این تصویر شخصی در نهایت تبدیل به شخصیت شما خواهد شد و شخصیت شما همان افکار و باورهایی است که در نهایت اعمالتان را رقم خواهد زد و اعمال شما کیفیت و چگونگی دنیای اطرافتان را تعیین خواهد کرد. میبینید که چطور یک تصویر شخصی خوب، میتواند زنجیرهی خوشبختی شما را ایجاد و یک تصویر شخصی بد، میتواند مثل یک دومینو همه چیز را خراب کند؟
زمانی که به رختخواب میروید و منتطر هستید تا به خواب بروید، افکار بسیاری در ذهنتان رژه میروند و شما تنها آنها را مشاهده میکنید. زیرا خستهتر از آن هستید که دنبالهی یکی از این افکار را بگیرید و در مورد آن تحلیل یا استدلال کنید. در این مواقع ذهن تحلیلی و استدلالیتان، که مانعی برای دستیابی به قسمت ناهشیار ذهنتان است، کم کم کنار رفته و و ضمیر ناخودآگاهتان بیش از هر وقت دیگری در دسترستان قرار میگیرد.
فرصت طلایی درست همین جاست. در این زمان وقت آن رسیده که تصویری از آن چه میخواهید و آن کسی که میخواهید باشید، در ذهنتان ایجاد کنید و روی آن تمرکز کنید. تصویری که در آن به آرزوها و اهدافتان دست یافتهاید و همان چیزی هستید که همیشه میخواستید. ذهنتان را مانند زمانهایی که نگاهتان برای مدتی طولانی به یک عکس قدیمی و پرخاطره گره میخورد، روی تصویر شخصیِ ایدهآلتان قفل کنید وآنقدر این کار را ادامه دهید تا خوابتان ببرد.
این تکنیک به همان میزان که ساده و قابل اجراست، اثرگزار نیز هست. زیرا شما تصویری از زندگی ایدهآلتان را درست در زمانی که ضمیر ناخودآگاهتان بیش از پیش پذیرای اطلاعات جدید است، به سمت آن ارسال میکنید. اگر برای مدتی این تکنیک ساده را به کار گیرید، خواهید دید که چگونه تغییرات بزرگ و موثری را در زندگیتان ایجاد خواهید کرد.
اگر قدرتی را که در این لحظات کوتاه قبل از خواب نهفته است به خوبی درک کنید، هیچگاه حتی لحظهای از آن را از دست نخواهید داد. همین راهکار ساده اگر به عادت همیشگی شما تبدیل شود، میتواند زندگیتان را متحول کند. این تکنیک سادهتر از آن است که انجامش ندهید و قدرتمندتر از آن است که عاشقش نشوید. باور ندارید؟
امتحانش کنید. به امتحانش میارزد!
در این مقاله یکی از سادهترین و بهترین راهکارها، برای ایجاد یک تصویر شخصی ایدهآل در ناخودآگاهتان، در اختیارتان گذاشته شده است. با این تکنیک میتوانید به سادگی تاثیر قابل توجهی در افکار ناخودآگاهتان ایجاد کرده و راه رسیدن به آرزوهایتان را هموار کنید. به یاد داشته باشید هر تصویری که بخواهید از خودتان بسازید، از قبل درون شما وجود دارد.
تجلی تمام اهداف و آرزوهایتان در جایی از وجودتان زندگی میکند و شما هماکنون نیز همان کسی هستید که میخواهید در آینده باشید. تنها کافیست تصویر شخصی دلخواهتان را در ناخودآگاهتان حک کنید، تلاش کنید و سپس نظارهگر رسیدن به آنچه میخواهید، باشید.
از امروز به بعد، هرگاه که به رختخوابتان میروید، این تکنیک را به یاد داشته باشید.
قبل از خواب چشمانتان را ببندید و خودتان را ببینید که با لبخند زیبایی روی صورتتان، در خانهی دلخواهتان، شغل مورد علاقهتان و زندگی ایدهآلتان به سر میبرید. تصور کنید از ته دل خوشحال هستید واجازه ندهید ترسها و افکار منفی، حتی برای لحظهای شما را عقب بکشند. آنقدر در این رویای شیرین و دوستداشتنی باقی بمانید تا به خواب بروید و ایمان داشته باشید این رویا به زودی، بخشی از واقعیت زندگیتان خواهد بود.
نظر شما در رابطه با ایدههای مطرح شده در این مقاله چیست؟
به نظرتان مهمترین نکات این مقاله چه مواردی بودند؟
شما از چه تکنیکهایی برای برنامهریزیِ ضمیر ناخودآگاه، قبل از خواب استفاده میکنید؟ آیا از تکنیکهایی مثل مراقبه و تجسم استفاده میکنید؟
به نظرتان بهتر است قبل از خواب نتیجه نهایی و تحقق رویایمان را تجسم کنیم و یا چگونگی رسیدن به آن را تجسم کنیم؟
آیا تجربهای دارید که اهمیت افکار قبل از خواب را به شما ثابت کرده باشد؟
برای ثبت نظرتان به پایین صفحه مراجعه کنید👇👇
برای شرکت در بخش نظرات باید در سایت رویال مایند ثبت نام کنید. ثبت نام در سایت رویال مایند رایگان است و کمتر از ۳۰ ثانیه زمان می برد.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام و نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
نظر فوق العاده ای بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام و نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات نام و نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
ممنون از نظر شما، بسیار عالی بود. دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات نام و نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات نام و نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
بسیار عالی بود، دوست عزیز لطف کنید به پنل کاربری تان مراجعه کنید و در بخش ویرایش اطلاعات، نام خانوادگی خود را ویرایش کنید.
ممنون که تجربه خودتان را با ما به اشتراک گذاشتید. فوق العاده بود. لطفا به پنل کاربری تان مراجعه کنید و مشخصات و نام خانوادگی خود را تکمیل کنید.
فوق العاده بود. لطفا به پنل کاربری تان مراجعه کنید و مشخصات و نام خانوادگی خود را تکمیل کنید.
بسیار عالی. لطفا به پنل کاربری تان مراجعه کنید و مشخصات و نام خانوادگی خود را تکمیل کنید.
بسیار عالی. لطفا به پنل کاربری تان مراجعه کنید و مشخصات و نام خانوادگی خود را تکمیل کنید.
بسیار عالی. لطفا به پنل کاربری تان مراجعه کنید و مشخصات و نام خانوادگی خود را تکمیل کنید.
بسیار عالی. لطفا به پنل کاربری تان مراجعه کنید و مشخصات و نام خانوادگی خود را تکمیل کنید.
در کتاب رویاهای تحقق یافته، وین دایر این زمان را دقایق پایانی بیداری بیان کرده است. بین 5 تا 10 دقیقه