قدرت قلبتان را آزاد کنید
این مقاله دعوتی است از جانب قلب شما تا برای اولینبار،
بهجای آنکه تنها صدایش را بشنوید، عمیقاً به آن گوش کنید.
چند لحظه سکوت کنید.
تمام اتفاقات، جریانات، تصاویر و حتی صداهای اطرافتان را به حال خودشان بگذارید و تمام توجه و تمرکزتان را بر روی قفسهی سینهتان معطوف کنید. روی قلبتان!
به صدای حیاتبخش ضربانهایش گوش کنید و به این فکر کنید که این قسمت از بدنتان، چقدر سخاوتمندانه، سالهای سال به شما زندگی بخشیده است. بیآنکه حتی لحظهای دست از کار بکشد. احتمالاً با فکر کردن دربارهی اینموضوع، نسبتبه قلبتان قدردانی و عشق عمیقی را احساس میکنید و به خودتان میگویید چقدر از این نعمت همیشگی غافل بودهاید.
اما مسئله بههمین جا ختم نخواهد شد. آنچه شما لحظاتی پیش در ذهنتان بهعنوان وظیفه و کار قلبتان مرور کردید، تنها بخش کوچکی از این جهان خارقالعاده است که صرفاً مربوط به ویژگیهای مادی و جسمی ماست. درحالی که قلب شما بهتنهایی دنیایی است شگفتانگیز که علاوه بر حیات بخشیدن به جسم، جایگاه عواطف زیبا و باز سازندهی شما نیز هست.
قلب شما، مرکز آفرینش زندگی است و لذتبخشترین حس دنیا، یعنی عشق، از آن سرچشمه میگیرد. دانستههای شما از قلب، تنها نمای بیرونی آن را شامل می شود و راهی که برای شناخت قلبتان طی کردهاید، شما را تنها تا درگاه ورودی آن پیش می برد. اما اکنون وقت آن است که از واقعیت مادی قلب فراتر روید، در را باز کنید و به این جهان خارق العاده وارد شوید.
شک نکنید که شگفتزده خواهید شد. زیرا جهان درون قلب، شگفتانگیزترین چیزی است که میتوانید در زندگیتان تجربه کنید. برای عبور از درگاه قلبتان آمادهاید؟
قلب، تنظیمکنندهی قدرتمند احساسات:
اگر مقالهی قدرت شگفت انگیز قلب را به خوبی مطالعه کرده باشید، به خاطر دارید که ما انسانها میتوانیم با کمک گرفتن از قلبمان، کیفیت و ذات احساسمان را تغییر دهیم و در نهایت با تجربهی هرچه بیشتر احساسات بازسازنده، زندگیمان را به گونهی دیگری رقم بزنیم. برای این کار، راهکارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از بهترین آنها، تکنیک تنفس نگرش است. این تکنیک به شما کمک میکند آبوهوای درونتان را تغییر دهید و به شکل جدیدی به مسائل نگاه کنید.
1. تکنیک تنفس نگرش
چند لحظه به معنی کلمهی نگرش فکر کنید. احتمالاً شما هم موافقید که نگرشهای ما در زندگی، میتوانند مجموعهای از عواطف مشخص را در ما به وجود بیاورند و حتی نوعی جریانهای عاطفی زیرسطحی درونمان ایجاد کنند. جریاناتی که خواسته یا ناخواسته روی نوسانات خلقوخوی ما و احساسی که در روابطمان با جهان اطراف تجربه میکنیم اثرگذار هستند. پس اگر بتوانیم بهنحوی نگرشهایمان را تغییر دهیم، میتوانیم احساسات، خلقوخو و درنهایت، چگونگی دنیای پیرامونمان را نیز عوض کنیم. تکنیک تنفس نگرش این امکان را به شما خواهد داد تا با راهنمایی و کمک قلبتان، نگرشهای جایگزین در خودتان ایجاد کنید و از فواید آن در زندگی بهرهمند شوید.
اما این تکنیک چگونه انجام میشود؟
قدم اول: قبل ازهر چیز باید نسبتبه احساسی که در لحظهی کنونی تجربه میکنید، آگاه شوید. باید به این فکر کنید که امروز چه نگرشها و الگوهای عاطفیای را تجربه کردهاید؟ در این لحظه ممکن است کمی حس سرخوردگی یا بیقراری کنید و حتی احساس کنید از خودتان و زندگیتان ناراضی هستید.
هیچ ایرادی ندارد. هر احساسی که در حال تجربهی آن هستید را شناسایی کنید. زیرا اکنون وقتش رسیده تا این حس را تغییر دهید.
قدم دوم: یک نگرش یا احساس جایگزین انتخاب کنید. بهطور مثال اگر در قدم اول حس ترس را در وجودتان شناسایی کردهاید، احساس آرامش را با آن جایگزین کنید. یا اگر احساس کردید تحت فشار و استرس هستید، حس آسودگی را در خودتان ایجاد کنید.
قدم سوم: اکنون روی ناحیهی مربوط به قلبتان تمرکز کنید. تصور کنید نفسهای شما به ناحیه قلبتان وارد شده و از آن خارج میشوند. آرام و عمیق نفس بکشید. سعی کنید درعینحال که تنفس قلب محور را ادامه میدهید، احساس یا نگرش جایگزینی را که انتخاب کرده بودید، در وجودتان افزایش دهید. به این روند ادامه دهید تا کمکم تغییرات درونی را احساس کنید. (در مقالهی قدرت شگفت انگیز قلب میتوانید تکنیک تنفس قلبمحور را فرا بگیرید)
قدم چهارم: وقتی موفق شدید نگرشتان را بهخوبی تغییر دهید، باید سعی کنید از آن لحظه به بعد و در تعاملات روزمرهتان، این نگرش جدید را حفظ کنید و هر زمان احساس کردید نگرش جایگزین شما در حال ضعیف یا فراموش شدن است، دوباره آن را تنظیم کنید.
چالش برانگیزترین مرحلهی این تکنیک، اعتراف به احساسی است که در لحظهی کنونی تجربه میکنید. بسیاری از ما انسانها خواهناخواه از انجام چنین کاری دوری میکنیم. اما برای آنکه بتوانید نگرشهایتان را تغییر دهید، باید تلاش کنید تا نسبت به آن چه در زندگی روزمرهتان تجربه می کنید، آگاه شوید. مقاومت را کنار بگذارید و آگاه شوید به احساساتتان.
هرچقدر در انجام این تکنیک مهارت بیشتری به دست بیاورید، هوش شهودی و قدرت قلبی شما میتواند تصاویر کلیتر و بزرگتری از وضعیت کنونیتان را به شما نشان دهد. وقتی شما در موقعیتها و تعاملات روزمرهتان، برای حفظ نگرشهای جدید تلاش میکنید، بهمرور زمان گذرگاه ارتباطی ایجاد شده بین قلب و مغزتان به شما کمک میکند الگوهای عاطفی منفی موجود در قسمت آمیگدال مغز را آزاد کنید. شما میتوانید بینشهای جدیدی به دست بیاورید که نتیجه ی آنها، رهایی از گذشته و ایجاد یک خود جدید باشد.
* اما سوال اصلی اینجاست که چرا در این تکنیک، به جای تغییر احساسات، روی تغییر نگرش تمرکز میکنیم؟
به این قسمت خوب دقت کنید:
فرض کنید جریان انرژی عواطف شما، مانند جریان آب در یک رودخانه است. هر زمان که تلاش کنید یکی از احساساتتان را تغییر دهید، همانند این است که سطلی از آب رودخانهی عواطفتان بردارید و به بستر رودخانهی دیگری که در جهت متفاوتی جریان دارد، بریزید. درست است که تغییر عواطف کار بسیار خوبی است و درنهایت سبب میشود جریان رودخانهی احساسات شما تغییر کند. اما اگر این تغییر را در نگرشتان ایجاد کنید، مانند آن است که به یکباره جهت کلی رودخانه را عوض کرده باشید و در نتیجهی این تغییر جهت، کل عواطف شما خود به خود تغییر خواهند کرد. پس بهتر نیست بهجای تمرکز روی تکتک احساسات درونی و ایجاد تغییرات تدریجی در رودخانهی عواطف، با تغییر نگرش، بهیکباره جهت کلی رودخانه را عوض کنید؟
بهطور مثال اگر قرار است تحت عمل جراحی قرار بگیرید، بهجای داشتن افکار و احساساتی مانند ترس و نگرانی، به این فکر کنید که عمل جراحی شما بهخودیخود یک نعمت محسوب میشود. زیرا با پیشرفت علم و امکان انجام جراحیهای مختلف، افراد بیشتری میتوانند سلامتی خودشان را باز یابند و کیفیت زندگی بالاتری را تجربه کنند. اگر نگرشتان را اینگونه تغییر دهید، خواهید دید که خودبهخود عواطف و احساساتتان نیز تغییر خواهند کرد و بهجای احساس ترس، احساس امنیت و آرامش را تجربه خواهید کرد.
پساز همین لحظه و با استفاده از تکنیک تنفس نگرش، حالتهای عاطفی فرسایندهی خودتان را به عواطف بازسازنده تبدیل کنید و زندگی آرامتر و بهتری را در پیش بگیرید. شاید در ابتدای راه استفاده از این قبیل راهکارها برایتان دشوار بهنظر برسد. اما اگر بتوانید آنها را به عادت تبدیل کنید، میتوانید هر زمان که احساس استرس یا ناراحتی به شما دست داد، بهسادگی از این عواطف عبور کنید و فواید این کار را در زندگیتان مشاهده کنید. اگر بتوانید به مدت 6 هفته به انجام این تکنیکها متعهد شوید، میتوانید آنها را به عادتتان تبدیل کنید.
قلب، با ما سخن میگوید!
احتمالاً شما نیز در لحظاتی از زندگیتان، احساس کردهاید کسی از درون وجودتان با شما سخن میگوید. زمانهایی که در تصمیمگیریهایتان، صدایی ظریف و خفیف، نوعی احساس شفافیت و یقین در وجودتان ایجاد کرده و شما را راهنمایی کرده است. این تجربه، در اصل همان چیزی است که بهعنوان شهود میشناسیم. احساسات شهودی، گاه و بیگاه در زندگی افراد پدیدار میشوند و اغلب تصادفی بهنظر میرسند. اما این احساسات، آنقدرها هم تصادفی نیستند. حتی انسانها میتوانند با کمی تمرین، تجربیات شهودی را به بخشی از زندگیشان تبدیل کنند و بیشتر از قبل به آن دسترسی داشته باشند.
به این جمله دقت کنید:
هوش قلبی، انسجام قلب و شهود، به یکدیگر متصل هستند و همراه با هم کار میکنند.
پس اگر بتوانیم هوش قلبمان را فعال کنیم و از قدرت آن استفاده کنیم، دسترسی بیشتر به شهود درونی در زندگی، دور از ذهن نخواهد بود. حال یکی از تکنیکهای بسیار مؤثر برای ملاقات با هوش قلبمان را با هم مرور کنیم:
2. تکنیک Freez-Frame
تکنیک فریز فریم، نوعی پل ارتباطی میان شما و انرژی قلبتان ایجاد میکند. این تکنیک ساده و جذاب، به شما کمک میکند به هوش قلبتان دسترسی پیدا کنید، از فرسایش انرژی وجودیتان جلوگیری کنید، مشکلات را از نظر ذهنی و عاطفی و با دیدگاهی متفاوت پردازش کنید و درنهایت با تکیه بر شهود قلبتان به شفافیت و بصیرت بیشتری برسید.
خب شروع کنیم!
یک کاغذ و قلم بردارید و در جایی آرام بنشینید. قبل ازهر چیز سعی کنید با چند نفس عمیق، تمرکز کردن روی افکار شادیبخش و تجربهی احساسات لذتبخش، قلب و مغزتان را آرام و همگام کنید. سپس سعی کنید به یکی از مشکلات زندگیتان که در چند روز گذشته نتوانستهاید کاری برایش انجام دهید فکر کنید. دقت کنید که برای شروع، مشکلاتی که بار عاطفی زیادی دارند را انتخاب نکنید.
این مشکل میتواند یکی از مسائلی باشد که دوست دارید شهود قلبتان در برداشتن قدمهای بعدی برای حل آن به شما کمک کند. حال چند کلمه در رابطه با این مسئله بنویسید و احساستان در رابطه با آن را یادداشت کنید. احساس واقعیتان هرچه که هست اهمیتی ندارد. فقط آن را بنویسید.
سپس چشمانتان را ببندید و روی ناحیهی اطراف قلبتان تمرکز کنید. توجهتان را همانجا نگه دارید و تصور کنید نفسهایتان به قلب وارد شده و از آن خارج میشوند. خالصانه تلاش کنید یک احساس متعالی و بازسازنده در خودتان ایجاد کنید. مانند حس قدرشناسی نسبت به داشتههایتان! این حس را صرفاً تجسم نکنید. واقعاً با تمام وجود آن را احساس کنید.
اکنون از قلبتان سوال کنید که کدام راهکار، عمل یا نگرش برای حل این مسئله مؤثرتر است؟ پساز آنکه این سوال را از قلبتان پرسیدید، سعی کنید با اعماق وجودتان به صدای آن گوش کنید. حواستان را خوب جمع کنید تا کوچکترین تغییرات جزئی در بینش، نگرش و احساساتتان را درک کنید.
سپس چشمانتان را باز کنید و سعی کنید راهنماییهای شهود قلبتان را روی کاغذ یادداشت کنید. حتی اگر بهاندازهی یک یا دو کلمه باشد. این راهنماییها میتواند چیزی شبیه به ایجاد یک تغییر ساده در نگرش شما، عمل به یک تصمیم یا رفع احساس تردید در انجام یک کار باشد. زمانیکه همین توصیهها و راهنماییهای ساده و کوتاه قلبتان را بنویسید، میتوانید مقدمهی راهکارهای جدید را فراهم کنید.
سرانجام نوبت به عمل کردن میرسد. باید خودتان را ملزم کنید تا تغییرات نگرشی مثبت را حفظ کنید و به دریافتهای جدید عمل کنید.
پساز آنکه مدتی این تکنیک را بهصورت نوشتاری انجام دهید، رفتهرفته به آن عادت میکنید و میتوانید بدون آنکه نیازی به یادداشت کردن داشته باشید، در تمام لحظات زندگی از شهودتان در تصمیمگیریها و انتخابهایتان استفاده کنید.
بیایید یکبار دیگر بطور خلاصه مراحل این تکنیک را با هم مرور کنیم:
1. اعتراف به احساسی که دارید.
2. تنفس قلب محور
3. ایجاد یک احساس متعالی و بازسازنده
4. پرسیدن از قلب
5. مشاهده و عمل
این تکنیک ترکیبی از قدرت فیزیولوژی قلب و ویژگیهای عاطفی و شهودی آن است. تکنیکی که به شما کمک میکند به حکمت ژرفی که درون قلبتان حضور دارد دسترسی پیدا کنید و از آن کمک بگیرید.
یادتان باشد! برای آن که در مراحل مهم زندگیتان تصمیمات درستی بگیرید، قبلاز هر چیز باید از منطق خطی، هوش و تجربیاتتان استفاده کنید و سپس نظر قلبتان را نیز جویا شوید و شهودتان را با آن اطلاعات منطقی ترکیب کنید. با عبور از این مسیر، گرفتن تصمیمات درست و یافتن راهی روشن، آسانتر از هر وقت دیگری خواهد بود.
انسجام درونی، فرمول رسیدن به خواسته و رویاها!
جهان امروز، بیشتر از هر زمان دیگری در حال تغییر است. با گذشت زمان انسانها بیشاز پیش تشنهی ارتباط با قلب و تجربهی آرامش درونی هستند. خوشبختانه در این راستا مسیرهای تازهای نیز ایجاد شدهاند.
به این فکر کنید که اگر در جامعهی امروز، افراد بسیاری باهوش قلبیشان پیوند برقرار کنند و انسجام درونی را تجربه کنند، دنیای انسانها چه تغییراتی خواهد کرد؟ اگر ما به جای تجربهی جدایی و اختلاف، جنبش قلب محوری از جنس ویژگیهای قلبی مثل عطوفت و همدلی ایجاد کنیم و در نتیجهی آن انسجام بیشتری در جامعهمان به وجود بیاوریم، چگونه جهانی را تجربه خواهیم کرد؟
زمانیکه از مفهوم انسجام اجتماعی صحبت میشود، روابط میان اعضای یک گروه، خانواده، جامعه، شهرها و کشورها در نظر گرفته میشوند و میزان انسجام اجتماعی نشاندهندهی کیفیت روابط افراد در این سطوح خواهد بود. پژوهشها و تحقیقات متعددی نشان دادهاند زمانیکه افراد یک گروه با یکدیگر روابط عاطفی برقرار میکنند، نوعی میدان انرژیایی در اطراف آنها ایجاد میشود و وجود این میدان به معنی آن است که اطلاعات در مرتبهای نادیدنی و ناخودآگاه، میان اعضای آن گروه ردوبدل میشوند.
54 نفر چترباز که در کشور برزیل گرد هم آمدند و موفق شدند رکورد سقوط آزاد دستهجمعی را بشکنند، مثال خوبی از تجربهی انسجام اجتماعی هستند. پساز آن که گروه، در روزهای اولیه بهعلت فشار و استرس دچار عدم هماهنگی شده بود، یکی از اعضا که با تکنیکهای انسجام قلبی "مؤسسهی هارت مث" آشنایی داشت، تمامی چتربازان را دور هم جمع کرد و با استفاده از همین تکنیکها و آموزش آنها به سایر همتیمیهایش، تلاش کرد تا نوعی انسجام درونی میان آنها ایجاد کند. حدس بزنید نتیجهی کار چه بود؟
پساز انجام این تکنیکها و ایجاد رابطهی صمیمانهتر میان اعضای گروه، آنها توانستند در پرواز بعدیشان موفق شوند و رکورد مورد نظرشان را بشکنند. آنها نتیجهی عینی ایجاد انسجام درونی را تجربه کردند. نتیجهای که همهی افراد یک اجتماع میتوانند از آن بهره ببرند.
آیا وقت آن نرسیده که ما نیز، قلبهایمان را به روی هم باز کنیم، ارتباطی انسجام محور را فعال کنیم و ارتعاش یکدیگر را بالا ببریم؟
آیا بهتر نیست نگرشهای منفی و قضاوت کردن دربارهی یکدیگر را کنار بگذاریم و برای خیر و صلاح کل جهان تلاش کنیم؟
آیا در این صورت برندهی نهایی، کسی غیر از خودمان خواهد بود؟
3. تکنیک قفل کردن روی قلب
یکی دیگر از تکنیکهای خارقالعادهی مؤسسه هارت مث، تکنیک قفل کردن روی قلب است. قفل کردن در اینجا، به معنی معطوف کردن نهایت تمرکز و توجه روی قلب است. کاری که صفات و نیتهای قلبی و میدان الکترومغناطیسی اطراف آن را تقویت میکند.
و اما چگونگی انجام این تکنیک:
برای انجام این تکنیک، باید چشمهایتان را ببندید و به سراغ قلبتان بروید. روی آن تمرکز کنید و ورود نفسهایتان به این ناحیه و خروجشان را از آن احساس کنید. با یک ریتم یکنواخت، آرام و عمیق نفسکشیدن را ادامه دهید. اکنون یک حس متعالی و بازسازنده مانند احساس شکرگزاری را فعال کنید. حتی میتوانید یکی از خاطرات خوب زندگیتان را مرور کنید تا احساس خوب آن وجودتان را فرا گیرد. حال آن احساس نشاطبخشی را که درون قلبتان ایجاد شده، به سمت کل بدنتان ساطع کنید. اجازه دهید این احساس وسعت پیدا کند و تکتک سلولهای بدن شما را دربرگیرد. تجسم کنید در نتیجهی این احساس، طراوت و انرژی خاصی وجودتان را فراگرفتهاست. میتوانید تصور کنید در گرمای لذتبخش نور خورشید نشستهاید و این گرما در تکتک سلولهای شما نفوذ کرده و به سرشت عاطفی و ذهنیتان رسوخ میکند. این گرما، به قلب شما زیبایی میبخشد.
اکنون که درونتان را از احساسات خوب و سازنده سرشار کردهاید، سعی کنید این حال خوب و انرژی سازنده را به اطرافتان نیز ساطع کنید. احساسات زیبایی مانند شفقت و عطوفت را، ابتدا به سمت محیط اطراف، سپس به سمت جامعه و درنهایت به طرف کل جهان گسترش دهید. حتی میتوانید این انرژی درونی را به سمت شخصی که برایتان عزیز است و احساس میکنید به این انرژی نیاز دارد بفرستید. احساس کنید تشعشعات ملایم و گرما بخشی از قلب شما ساطع میشوند، محیط اطراف را طی میکنند و کل بشریت را در بر میگیرند.
شاید با خودتان فکر کنید میزان انرژی شما در برابر وسعت جهان آنقدر ناچیز است که نمیتواند تغییر خاصی ایجاد کند. اما به این فکر کنید که اگر روز به روز بر تعداد افرادی که عواطف و احساساتشان را مدیریت کرده، عشق و پیوستگی بیشتری را تجربه میکنند و نیروی قلبشان را به کار میگیرند، افزوده شود، جهان ما چگونه خواهد شد؟
انسجام جهانی:
باور کنیم یا نه، تحقیقات و یافتههای جدید نشان میدهند همهی ما انسانها به واسطهی پیوندهای انرژیایی بههم متصل هستیم. این پیوند حتی از میان ما انسانها نیز فراتر رفته است. زیرا وجود نوعی ارتباط میان انرژی ما با سیارهی زمین نیز تأیید شدهاست. اندازهگیری فرکانسهای همنوا در دنیا و ارتعاشات میدان مغناطیسی زمین، به ما نشان دادهاست که فرکانس قلب و مغز ما، دقیقاً شبیه به فرکانسهای میدان مغناطیس زمین است.
تمام این اطلاعات، بیانگر یک موضوع مهم هستند:
احساسات، عواطف و انرژیهای درونی ما، تنها متعلق به وجود خودمان نیستند.
آنها صرفاً در درون ما باقی نمیمانند و به سمت جهان اطراف ما ساطع میشوند.
این مسئله درک جدیدی از ذات حقیقی به ما بخشیدهاست. درکی که اگر عمیقاً به آن فکر کنیم، هرگونه جدایی و فردیت را در وجودمان نقض میکند. بهراستی ما انسانها، آنقدر که تصور میکنیم تنها نیستیم. اینطور نیست؟
زندگی قلب محور:
همهی ما انسانها، لحظاتی که در آنها، احساس نیاز به یک تغییر جدی در زندگیمان داشتیم را تجربه کردهایم. زمانهایی که در خلوت خودمان، نوعی بیقراری را تجربه میکنیم، رضایت درونیمان را گم کردهایم و بیشاز پیش معنای زندگیمان را از دست دادهایم. ما اغلب اوقات به دنبال خوشبختی واقعی میگردیم.
زندگی قلب محور، همان چیزی است که میتواند این احساس خوشبختی را در ما ایجاد کند و راهی برای رسیدن به هستی حقیقی مان پیش پای ما بگذارد. زندگی قلب محور، گمشدهی ارزشمند اغلب ما انسانهاست.
همهچیز به نحوهی تعامل شما با جهان اطرافتان بستگی دارد. اگر با همسو کردن قلب، ذهن و روحتان، احساس متفاوتی را در زندگی تجربه کنید، دنیای شما به این تغییر نگرش پاسخ خواهد داد و واقعیتهای جدیدی در زندگیتان ایجاد خواهد کرد.
شما با خواندن دو مقالهی مربوط به قدرت قلب، ابزار و دانش لازم برای ایجاد یک زندگی قلب محور را به دست آوردهاید. و خبر خوب اینجاست که میتوانید با بهرهگیری از این آموختهها، این مسیر لذتبخش و پر از آگاهی را از همین امروز شروع کنید.
قبل از هرچیز باید یک برنامهی ساده و صحیح برای بهکارگیری این تکنیکها در زندگیتان تنظیم کنید. بهطور مثال قبل از جلسات و ملاقاتهایی که حدس میزنید میتوانند استرسزا باشند، از تکنیک انسجام سریع استفاده کنید.
در طول روز، با بهرهگیری از تکنیک تنفس نگرش، آبوهوای عالم درونتان را تغییر دهید و حالتهای عاطفی مثبتتری در خودتان ایجاد کنید.
در تصمیمگیریهای کوچک و بزرگ زندگی، از تکنیک Freeze_Frame کمک بگیرید تا به نوعی شفافیت شهودی برسید و خلاقیتهای بیشتر و بینشهای عمیقتری کسب کنید.
صبحها قبلازآنکه روزتان را رسماً آغاز کنید، به مدت پنج دقیقه تکنیک قفل کردن روی قلب را انجام دهید تا از همان ابتدا حالوهوای خوبی را بر روزتان حاکم کنید.
همچنین میتوانید در آپدیت فوق ویژهی فرمولا در دوره پیشرفته دیسپنزا (کلیک کنید) که توسط تیم رویالمایند تهیه و ترجمه شده است، به فرمول تحقق رویاها و انسجام درونی دست پیدا کنید. این فرمول ترکیبی است از انسجام مغز و انسجام قلب. با فراگرفتن این فرمول میتوانید به قدرت قلب و مغزتان دست پیدا کنید و در مسیر تحقق آیندهی جدیدتان قدم بردارید. به جایی خواهید رسید که همزمانیها در زندگیتان ظاهر میشوند، انرژی شما با آیندهی جدیدتان همگام شده و تجربیات جدید به طرف شما میآیند.
و این تازه شروع ماجراست ...
این حقیقت که قلب ما دریچهای است برای شناخت حکمت درونی، هوش والا و قدرتهای ذاتی نهفته در وجودمان، قدمتی هزارانساله دارد. تا پیشاز آنکه علم بتواند این حقایق را اثبات کند، همهچیز به شکل یک استعارهی ادبی و یک باور ماورایی قلمداد میشد که در زندگی عادی بشر جایگاهی نداشت.
اما در جهان امروز و با کشف یافتههای جدید، باور به اینکه هوشیاری قلبی سطح بالاتری از درک، تکامل و آگاهی انسانی است، کار سختی نیست.
اکنون نوبت شماست تا هوش و قدرت قلبیتان را به زندگی روزمرهتان وارد کنید و ندای درونی شهودتان را بشنوید. اینجا میتواند شروع ماجرای جدید زندگی شما باشد. قدم اول به سوی تجربهی یک جهان نو که در آن نهتنها هماهنگی و عشق بیشتر، بلکه نوعی هوشیاری جدید و احساس رضایت درونی را تجربه خواهید کرد.
اینکه در این لحظه چه احساسی دارید، اصلاً اهمیت ندارد. شما با کمک گرفتن از قلبتان، قدرت تغییر هر آن چه را که بخواهید، دارید.
فراموش نکنید فراموش نکنید که شما از امروز ابزارهای قدرتمندی برای تغییر زندگیتان در دست دارید. قلب شما همینجاست. همانگونه که همیشه بوده و خواهد بود.
پس حضورش را احساس کنید.
از همین امروز، و از همین لحظه!
همین حالا برنامهای ترتیب دهید تا هر روز تکنیکهای گفته شده در این مقاله را انجام دهید.
همچنین در بخش نظرات برای ما بنویسید که شما از کدام روش و تکنیکها برای آرامش قلب و آزاد کردن قدرت درونیتان استفاده میکنید. دانستههای خود را با ما و دوستانتان به اشتراک بگذارید تا چراغ راهی شوید برای کسانی که چشم به امید و انگیزه دارند.
برای ثبت نظر ارزشمند خود به پایین صفحه مراجعه کنید. 👇👇