زمان مطالعه :10 دقیقه
چکیده این مطلب : ما به تدریج درک خواهیم کرد، که نه تنها به تمام چیزهایی که امروز در زندگیمان میبینیم، بلکه به تمام چیزهایی که تاکنون بودهاند، و به تمام چیزهایی که هنوز رخ ندادهاند، متصل هستیم و آنچه اکنون تجربه میکنیم، نتیجهی رویدادهایی است که در قلمرویی نادیدنی از کائنات رخ دادهاند. اگر مدام افکار یکسان، در طول روز تولید کنید، همان احساسات سابق را ایجاد خواهید کرد و زندگی شما ریتم یکسان و تکراری خواهد داشت. در این مقاله ابتدا سعی داریم در مورد ماتریکس الهی و مفهوم آن و زبان این ماتریکس، یعنی احساسات و چگونگی تأثیر آن بر میدان کوانتوم صحبت کنیم. همچنین به این موضوع خواهیم پرداخت که، چگونه میتوان با کنترل احساسات و انتخاب درست احساس، با کلمات و جملات مدنظر خود، با ماتریکس الهی سخن بگوییم. و خواهیم گفت که چگونه با احساسات منفی خود تعامل کنیم و تکنیک تغییر احساسات را نیز یاد خواهیم گرفت. اگر خواهان تأثیرگذاری بر ماتریکس الهی و تغییر جهان خود هستید، مطالعهی این مقاله را به شدت به شما پیشنهاد میکنیم.
"احساسات و عواطف، کلید دستیابی به رؤیاها"
- به نظر شما ماتریکس الهی چیست؟ فهمیدن آن چه تأثیری بر زندگی و آیندهی شما دارد؟
- برای پاسخ به این سؤالات، پیشنهاد میکنیم این مقاله را مطالعه کنید تا بیشتر با تأثیر احساسات و عواطف خود بر زندگی و همچنین ماتریکس الهی آشنا شوید.
ماتریکس الهی:
آیا تا به حال به "بیگ بنگ" و انفجار آن فکر کردهاید؟ به نظر شما چه چیزی در آن ذرهی کوچک قرار داشت؟ آیا تمام هستی، از جنس آن ذره هستند؟ در سال 1944، "ماکس پلانک" گفتهای را مطرح کرد، که جامعهی علمی را تکان داد. او بیان کرد: «ماده به خودی خود وجود ندارد، و سرآغاز عالم هستی به یک نیرو برمیگردد، و باید بپذیریم، در پسِ این نیرو یک ذهن آگاه و هوشمند وجود دارد و این ذهن ماتریکس تمام ماده است».
"گرگ بریدن" در کتاب "ماتریکس الهی" (کلیک کنید)، معتقد است که: «جهان و هر آنچه در آن است (از جمله خود ما) ممکن است در واقع بخشی از الگوی کیهانی عظیمی باشد، که در آن هر بخشی همهی بخشهای دیگر را به صورت مساوی در درون خود دارد و میدانی از جنس انرژی وجود دارد، که تمام خلقت را به هم وصل میکند».
آزمایشاتی با اهداف گوناگون در چند سال اخیر انجام شده است، که وجود ماتریکس الهی را تأیید میکند. برخی از آزمایشات که در کتاب «ماتریکس الهی» نقل شده است، را در ذیل با اندکی خلاصهسازی شرح خواهیم داد، تا بتوانیم هر چه بهتر موضوع و مفهوم ماتریکس الهی را درک کنیم:
1. در بین سالهای 1978 و 1995، گروهی از دانشمندان در یکی از پایگاههای نظامی آمریکا به حقیقت جالبی دست یافتند. آنها به دنبال حالت پیشرفتهای از آگاهی بودند تا بتوانند در زمان جنگ سرد اطلاعات جالبی جمعآوری کنند. این محققین در سکوت کامل با چشم بسته مینشستند، و سعی میکردند به حالت بالاتری از آگاهی برسند و هدف آنها این بود؛ بدون آنکه به پایگاههای نظامی دشمن سر بزنند، با استفاده از این حالت آگاهی، از مکانهایی که مدنظرشان بود اطلاعات جمعآوری کنند، در این آزمایشات آنها مختصات جغرافیایی یا آدرس یک خیابان یا ... به شخصی که با چشمان بسته به حالت آگاهی بالاتری رسیده بود، میدادند و از آن شخص میخواستند تمام چیزهایی که مشاهده، شنیده و حس کرده را بر روی کاغذ رسم کند. نتایجی که به دست آمد بسیار جالب بود. اشکال و چیزهایی که اشخاص رسم میکردند، بسیار شبیه به مکان موردنظر بود. آنها بدون آنکه آن مکان را قبلاً دیده باشند، آنجا را حس کردند و این میتواند دلیلی بر وجود میدانی از انرژی یا همان ماتریکس الهی باشد که اطلاعات موردنظر شخص را به آن انتقال داده است.
2. موسسهی هارتمث در طول سالهای 1992 تا 1995 آزمایشاتی انجام داد، که در آن دیانای انسانی را در یک بشر شیشهای میگذاشتهاند، و سپس آن را در معرض احساس قدرتمندی تحت عنوان عاطفهی منسجم قرار میدادهاند. نتایج کاملاً واضح بود. احساسات و عواطف انسانی، شکل دیانای را تغییر داد! شرکتکنندگان بدون اینکه به نمونهها دست بزنند، و فقط با ایجاد انواع خاصی از احساسات توانسته بودند، بر مولکولهای دیانای موجود در بشر تأثیر بگذارند.
حال بهتر میتوانیم وجود ماتریکس الهی را درک کرده، و کمی با ساز و کار آن آشنا شویم. اکنون این سوال بوجود میآید که، درک کردن این موضوع چه تأثیری بر زندگی و دنیای پیرامون ما دارد؟ این یعنی که ما به تمام اتفاقات و تمام چیزهایی که در طول روز میبینیم، متصل هستیم. یعنی بر تمام این چیزها تأثیر مستقیم داریم. پس چرا تأثیر مثبتی بر زندگی و اتفاقات خود نگذاریم؟!
"گرگ بریدن" در کتاب ماتریکس الهی به این موضوع اشاره کرده است:
«این میدان، نقش ظرف، پل و آینهی باورهایی را دارد، که در درون ما هستند»
یعنی تمام اتفاقات زندگی ما آینهی باورهایی که ما در درون خود داریم را به ما نشان میدهد.
ما به تدریج درک میکنیم که، ما نه تنها به تمام چیزهایی که امروز در زندگیمان میبینیم، بلکه به تمام چیزهایی که تاکنون بودهاند، و به تمام چیزهایی که هنوز رخ ندادهاند، متصل هستیم و آنچه اکنون تجربه میکنیم، نتیجهی رویدادهایی است که در قلمرویی نادیدنی از کائنات رخ دادهاند.
"آلبرت انشتین" عمیقاً اعتقاد داشت که در بعد چهارم، گذشته و آینده کاملاً در هم تنیده شدهاند.
او میگفت: «تمایز میان گذشته، حال و آینده توهمی است که با سماجت تمام، پابرجا مانده است».
برای بهرهمندی از نیروی کائنات، نباید خودمان را از جهان جدا بدانیم، بلکه باید خود را بخشی از آن بدانیم. ما هر لحظه در حال صحبت کردن با این ساز و کار عظیم هستیم و احساس، زبانی است که با ماتریکس الهی سخن می گوید. حال ما چگونه میتوانیم با این میدان عظیم یعنی ماتریکس الهی بهتر و در جهت اهدافمان ارتباط برقرار کنیم؟ درست است؛ با بهتر شناختن عواطف و احساساتمان. بگذارید اول به این موضوع بپردازیم، که اصلاً احساسات و عواطف چه هستند؟
احساسات سیستم خاصی از اطلاعات راجع به محیط اطراف هستند. علائمی به شمار میآیند که لازم است تفسیرشان کنیم و از آنها بهره ببریم. احساس نوعی حالت وجودی است که ما وارد آن میشویم، نه کاری که در مواقع خاص از روز انجام میدهیم. همانطور که دکتر "جو دیسپنزا" در کتاب "شکست عادتهای کهنه" (کلیک کنید)، اینگونه به احساسات اشاره میکند که: «ما هر بار که فکر میکنیم، پیامی به بدن داده میشود که مواد شیمیایی مخصوص و مرتبط با فکرمان تولید کند، این پیامها به غدههای بدنمان ارسال میشود، و هر کدام با توجه به فکر درون ذهن ما، مواد شیمیایی مربوطه را تولید میکند». بنابراین افکار ما احساسات و عواطف ما را تولید میکنند.
اگر شما مدام افکار یکسان، در طول روز تولید کنید، همان احساسات سابق را ایجاد خواهید کرد. زندگی شما ریتم یکسان و تکراری خواهد داشت، و اتفاقات زندگی شما هر بار مانند قبل تکرار میشود. در این حالت ما همان کلمات و جملات سابق را به ماتریکس الهی میدهیم، و این میدان نقش ظرف، پل و آینهی باورها و احساسات ما را دارد. بنابراین طبیعی است که زندگی ما همان ریتم یکسان و تکراری خود را داشته باشد و همیشه گله و شکایت داشته باشیم که چرا اتفاق خاصی در زندگی ما رخ نمیدهد تا بتوانیم پیشرفت قابل توجهی داشته باشیم.
دکتر "جو دیسپنزا" در کتاب "ماوراء طبیعی شدن" (کلیک کنید)، به این موضوع اشاره میکند که: «احساسات حاصل انرژی هستند. تمام انرژی فرکانس است و تمام فرکانسها حاوی اطلاعات هستند. احساسات مختلف فرکانسهای متفاوتی تولید می کنند. بنابراین ما براساس افکار و احساسات شخصی خودمان، همیشه در حال ارسال و دریافت اطلاعات هستیم».
با توجه به اینکه احساسات ما حاصل انرژی هستند و ما براساس افکار و احساسات شخصی خودمان، همیشه در حال ارسال و دریافت اطلاعات هستیم، بنابراین احساسات ما خاصیتی مغناطیسی دارند، و بر تمام این تار ماتریکس الهی تأثیر خواهد گذاشت. میتوانیم به این صورت برداشت کنیم که ما با احساسات خود مدام در حال انتخاب کردن این هستیم، که چه تأثیری بر ماتریکس الهی و زندگی خود و اطرافیانمان بگذاریم و از آنجا که ما همیشه احساس داریم، میتوان گفت ما مدام در حال انتخاب کردن هستیم. پس چه بهتر که احساسات والا را در خود پرورش دهیم، و کلمات و جملات خود با ماتریکس الهی را به این شکل بیان کنیم تا هر لحظه اتفاقات مثبت و درخشانی در زندگی خود داشته باشیم.
در ادامه به این میپردازیم که چگونه میتوان با کنترل احساسات و عواطف و انتخاب درست احساس، با کلمات و جملات مدنظر خود، با ماتریکس الهی سخن بگوییم؟ ابتدا به این مورد میپردازیم که چگونه با احساسات منفی خود تعامل کنیم و در ادامه تکنیک تغییر احساسات را یاد خواهیم گرفت.
هنگامی که احساسات منفی بر شما غالب است و احساس افسردگی، ناراحتی، عصبانیت یا ... را در قلبتان احساس میکنید، اولین گام این است که به هیچ وجه سعی نکنید آن را سرکوب کرده و پنهان کنید؛ زیرا این کار نتیجه عکس دارد. سعی کنید ریشهی این احساس را پیدا کرده و جهت فهمیدن آن با خود خلوت کنید، و از خود بپرسید که چرا من این احساس را دارم؟ اینگونه با خودتان صحبت کنید که گویی یک مکالمهی دوطرفه را پیش گرفتهاید، و حتی سعی کنید که به خودتان راه حل بدهید. پس از مدتی حالتان بهتر خواهد شد. ریشهی احساستان را پیدا خواهید کرد و میتوانید آن را برطرف کنید. در ادامه نیز تکنیک تغییر احساسات را جهت بهتر کردن حال خود پس از این حالت را، یاد خواهیم گرفت.
• به قلب خود توجه کنیم و احساسی که داریم را شناسایی کنیم. این احساس میتواند افسردگی، ناراحتی، تحت فشار بودن یا هر احساس دیگری باشد.
• احساس خود را با احساس والایی مانند شادی، شکرگزاری، آرامش و... جایگزین کنیم.
• به احساس جدید خود و به این توجه کنیم که دم و بازدم خود را از قلب انجام میدهیم.
• به مدت چند دقیقه این تکنیک را انجام دهیم، تا احساساتمان به مرور زمان به احساساتی والا تبدیل شود.
• توجه بیشتری به قلب خود داشته باشیم، سعی کنیم احساسات و عواطف خود را درک کنیم و اگر احساس منفی داریم، آن را با تکنیک تغییر احساسات به احساسی مثبت تبدیل کنیم.
• بزرگتر از احساسات و عواطف سابق خود باشیم، و دنیای خود را از زاویهی جدیدی ببینیم تا تأثیر مثبتی بر ماتریکس الهی و دنیای پیرامون خود داشته باشیم.
• سعی کنید در طول روز نیز چند دقیقه چشمانتان را ببندید، موسیقی بیکلام و آرامشبخش گوش دهید. احساسات والا را در قلب خود احساس و سپس این حالت را حفظ کنید.
• ابتدای روز یعنی قبل از طلوع خورشید زمان بسیار مناسبی است تا این احساسات والا را در خود ایجاد کنید. زیرا انرژی در این ساعت بالاست و میتوانید این حالت را در ادامهی روز داشته باشید.
• همچنین قبل از خواب، زمانی که آمادهی خوابیدن هستید؛ سعی کنید که این احساسات را در قلبتان احساس کنید و با این حالت وجودی به خواب بروید. این روش تأثیر بسیاری بر ناخودآگاه شما خواهد گذاشت.
به نظر شما چگونه میتوان هر چه بهتر احساسات و عواطف خود را شناخت و آنها را با احساساتی والا جایگزین کرد، تا تأثیری هر چه بیشتر بر ماتریکس الهی و دنیای پیرامون خود داشته باشیم؟ نظرات خود در مورد ایده مطرح شده در این مقاله را، با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.
"احساسات و عواطف، کلید دستیابی به رؤیاها"
- به نظر شما ماتریکس الهی چیست؟ فهمیدن آن چه تأثیری بر زندگی و آیندهی شما دارد؟
- برای پاسخ به این سؤالات، پیشنهاد میکنیم این مقاله را مطالعه کنید تا بیشتر با تأثیر احساسات و عواطف خود بر زندگی و همچنین ماتریکس الهی آشنا شوید.
ماتریکس الهی:
آیا تا به حال به "بیگ بنگ" و انفجار آن فکر کردهاید؟ به نظر شما چه چیزی در آن ذرهی کوچک قرار داشت؟ آیا تمام هستی، از جنس آن ذره هستند؟ در سال 1944، "ماکس پلانک" گفتهای را مطرح کرد، که جامعهی علمی را تکان داد. او بیان کرد: «ماده به خودی خود وجود ندارد، و سرآغاز عالم هستی به یک نیرو برمیگردد، و باید بپذیریم، در پسِ این نیرو یک ذهن آگاه و هوشمند وجود دارد و این ذهن ماتریکس تمام ماده است».
"گرگ بریدن" در کتاب "ماتریکس الهی" (کلیک کنید)، معتقد است که: «جهان و هر آنچه در آن است (از جمله خود ما) ممکن است در واقع بخشی از الگوی کیهانی عظیمی باشد، که در آن هر بخشی همهی بخشهای دیگر را به صورت مساوی در درون خود دارد و میدانی از جنس انرژی وجود دارد، که تمام خلقت را به هم وصل میکند».
آزمایشاتی با اهداف گوناگون در چند سال اخیر انجام شده است، که وجود ماتریکس الهی را تأیید میکند. برخی از آزمایشات که در کتاب «ماتریکس الهی» نقل شده است، را در ذیل با اندکی خلاصهسازی شرح خواهیم داد، تا بتوانیم هر چه بهتر موضوع و مفهوم ماتریکس الهی را درک کنیم:
1. در بین سالهای 1978 و 1995، گروهی از دانشمندان در یکی از پایگاههای نظامی آمریکا به حقیقت جالبی دست یافتند. آنها به دنبال حالت پیشرفتهای از آگاهی بودند تا بتوانند در زمان جنگ سرد اطلاعات جالبی جمعآوری کنند. این محققین در سکوت کامل با چشم بسته مینشستند، و سعی میکردند به حالت بالاتری از آگاهی برسند و هدف آنها این بود؛ بدون آنکه به پایگاههای نظامی دشمن سر بزنند، با استفاده از این حالت آگاهی، از مکانهایی که مدنظرشان بود اطلاعات جمعآوری کنند، در این آزمایشات آنها مختصات جغرافیایی یا آدرس یک خیابان یا ... به شخصی که با چشمان بسته به حالت آگاهی بالاتری رسیده بود، میدادند و از آن شخص میخواستند تمام چیزهایی که مشاهده، شنیده و حس کرده را بر روی کاغذ رسم کند. نتایجی که به دست آمد بسیار جالب بود. اشکال و چیزهایی که اشخاص رسم میکردند، بسیار شبیه به مکان موردنظر بود. آنها بدون آنکه آن مکان را قبلاً دیده باشند، آنجا را حس کردند و این میتواند دلیلی بر وجود میدانی از انرژی یا همان ماتریکس الهی باشد که اطلاعات موردنظر شخص را به آن انتقال داده است.
2. موسسهی هارتمث در طول سالهای 1992 تا 1995 آزمایشاتی انجام داد، که در آن دیانای انسانی را در یک بشر شیشهای میگذاشتهاند، و سپس آن را در معرض احساس قدرتمندی تحت عنوان عاطفهی منسجم قرار میدادهاند. نتایج کاملاً واضح بود. احساسات و عواطف انسانی، شکل دیانای را تغییر داد! شرکتکنندگان بدون اینکه به نمونهها دست بزنند، و فقط با ایجاد انواع خاصی از احساسات توانسته بودند، بر مولکولهای دیانای موجود در بشر تأثیر بگذارند.
حال بهتر میتوانیم وجود ماتریکس الهی را درک کرده، و کمی با ساز و کار آن آشنا شویم. اکنون این سوال بوجود میآید که، درک کردن این موضوع چه تأثیری بر زندگی و دنیای پیرامون ما دارد؟ این یعنی که ما به تمام اتفاقات و تمام چیزهایی که در طول روز میبینیم، متصل هستیم. یعنی بر تمام این چیزها تأثیر مستقیم داریم. پس چرا تأثیر مثبتی بر زندگی و اتفاقات خود نگذاریم؟!
"گرگ بریدن" در کتاب ماتریکس الهی به این موضوع اشاره کرده است:
«این میدان، نقش ظرف، پل و آینهی باورهایی را دارد، که در درون ما هستند»
یعنی تمام اتفاقات زندگی ما آینهی باورهایی که ما در درون خود داریم را به ما نشان میدهد.
ما به تدریج درک میکنیم که، ما نه تنها به تمام چیزهایی که امروز در زندگیمان میبینیم، بلکه به تمام چیزهایی که تاکنون بودهاند، و به تمام چیزهایی که هنوز رخ ندادهاند، متصل هستیم و آنچه اکنون تجربه میکنیم، نتیجهی رویدادهایی است که در قلمرویی نادیدنی از کائنات رخ دادهاند.
"آلبرت انشتین" عمیقاً اعتقاد داشت که در بعد چهارم، گذشته و آینده کاملاً در هم تنیده شدهاند.
او میگفت: «تمایز میان گذشته، حال و آینده توهمی است که با سماجت تمام، پابرجا مانده است».
برای بهرهمندی از نیروی کائنات، نباید خودمان را از جهان جدا بدانیم، بلکه باید خود را بخشی از آن بدانیم. ما هر لحظه در حال صحبت کردن با این ساز و کار عظیم هستیم و احساس، زبانی است که با ماتریکس الهی سخن می گوید. حال ما چگونه میتوانیم با این میدان عظیم یعنی ماتریکس الهی بهتر و در جهت اهدافمان ارتباط برقرار کنیم؟ درست است؛ با بهتر شناختن عواطف و احساساتمان. بگذارید اول به این موضوع بپردازیم، که اصلاً احساسات و عواطف چه هستند؟
احساسات سیستم خاصی از اطلاعات راجع به محیط اطراف هستند. علائمی به شمار میآیند که لازم است تفسیرشان کنیم و از آنها بهره ببریم. احساس نوعی حالت وجودی است که ما وارد آن میشویم، نه کاری که در مواقع خاص از روز انجام میدهیم. همانطور که دکتر "جو دیسپنزا" در کتاب "شکست عادتهای کهنه" (کلیک کنید)، اینگونه به احساسات اشاره میکند که: «ما هر بار که فکر میکنیم، پیامی به بدن داده میشود که مواد شیمیایی مخصوص و مرتبط با فکرمان تولید کند، این پیامها به غدههای بدنمان ارسال میشود، و هر کدام با توجه به فکر درون ذهن ما، مواد شیمیایی مربوطه را تولید میکند». بنابراین افکار ما احساسات و عواطف ما را تولید میکنند.
اگر شما مدام افکار یکسان، در طول روز تولید کنید، همان احساسات سابق را ایجاد خواهید کرد. زندگی شما ریتم یکسان و تکراری خواهد داشت، و اتفاقات زندگی شما هر بار مانند قبل تکرار میشود. در این حالت ما همان کلمات و جملات سابق را به ماتریکس الهی میدهیم، و این میدان نقش ظرف، پل و آینهی باورها و احساسات ما را دارد. بنابراین طبیعی است که زندگی ما همان ریتم یکسان و تکراری خود را داشته باشد و همیشه گله و شکایت داشته باشیم که چرا اتفاق خاصی در زندگی ما رخ نمیدهد تا بتوانیم پیشرفت قابل توجهی داشته باشیم.
دکتر "جو دیسپنزا" در کتاب "ماوراء طبیعی شدن" (کلیک کنید)، به این موضوع اشاره میکند که: «احساسات حاصل انرژی هستند. تمام انرژی فرکانس است و تمام فرکانسها حاوی اطلاعات هستند. احساسات مختلف فرکانسهای متفاوتی تولید می کنند. بنابراین ما براساس افکار و احساسات شخصی خودمان، همیشه در حال ارسال و دریافت اطلاعات هستیم».
با توجه به اینکه احساسات ما حاصل انرژی هستند و ما براساس افکار و احساسات شخصی خودمان، همیشه در حال ارسال و دریافت اطلاعات هستیم، بنابراین احساسات ما خاصیتی مغناطیسی دارند، و بر تمام این تار ماتریکس الهی تأثیر خواهد گذاشت. میتوانیم به این صورت برداشت کنیم که ما با احساسات خود مدام در حال انتخاب کردن این هستیم، که چه تأثیری بر ماتریکس الهی و زندگی خود و اطرافیانمان بگذاریم و از آنجا که ما همیشه احساس داریم، میتوان گفت ما مدام در حال انتخاب کردن هستیم. پس چه بهتر که احساسات والا را در خود پرورش دهیم، و کلمات و جملات خود با ماتریکس الهی را به این شکل بیان کنیم تا هر لحظه اتفاقات مثبت و درخشانی در زندگی خود داشته باشیم.
در ادامه به این میپردازیم که چگونه میتوان با کنترل احساسات و عواطف و انتخاب درست احساس، با کلمات و جملات مدنظر خود، با ماتریکس الهی سخن بگوییم؟ ابتدا به این مورد میپردازیم که چگونه با احساسات منفی خود تعامل کنیم و در ادامه تکنیک تغییر احساسات را یاد خواهیم گرفت.
هنگامی که احساسات منفی بر شما غالب است و احساس افسردگی، ناراحتی، عصبانیت یا ... را در قلبتان احساس میکنید، اولین گام این است که به هیچ وجه سعی نکنید آن را سرکوب کرده و پنهان کنید؛ زیرا این کار نتیجه عکس دارد. سعی کنید ریشهی این احساس را پیدا کرده و جهت فهمیدن آن با خود خلوت کنید، و از خود بپرسید که چرا من این احساس را دارم؟ اینگونه با خودتان صحبت کنید که گویی یک مکالمهی دوطرفه را پیش گرفتهاید، و حتی سعی کنید که به خودتان راه حل بدهید. پس از مدتی حالتان بهتر خواهد شد. ریشهی احساستان را پیدا خواهید کرد و میتوانید آن را برطرف کنید. در ادامه نیز تکنیک تغییر احساسات را جهت بهتر کردن حال خود پس از این حالت را، یاد خواهیم گرفت.
• به قلب خود توجه کنیم و احساسی که داریم را شناسایی کنیم. این احساس میتواند افسردگی، ناراحتی، تحت فشار بودن یا هر احساس دیگری باشد.
• احساس خود را با احساس والایی مانند شادی، شکرگزاری، آرامش و... جایگزین کنیم.
• به احساس جدید خود و به این توجه کنیم که دم و بازدم خود را از قلب انجام میدهیم.
• به مدت چند دقیقه این تکنیک را انجام دهیم، تا احساساتمان به مرور زمان به احساساتی والا تبدیل شود.
• توجه بیشتری به قلب خود داشته باشیم، سعی کنیم احساسات و عواطف خود را درک کنیم و اگر احساس منفی داریم، آن را با تکنیک تغییر احساسات به احساسی مثبت تبدیل کنیم.
• بزرگتر از احساسات و عواطف سابق خود باشیم، و دنیای خود را از زاویهی جدیدی ببینیم تا تأثیر مثبتی بر ماتریکس الهی و دنیای پیرامون خود داشته باشیم.
• سعی کنید در طول روز نیز چند دقیقه چشمانتان را ببندید، موسیقی بیکلام و آرامشبخش گوش دهید. احساسات والا را در قلب خود احساس و سپس این حالت را حفظ کنید.
• ابتدای روز یعنی قبل از طلوع خورشید زمان بسیار مناسبی است تا این احساسات والا را در خود ایجاد کنید. زیرا انرژی در این ساعت بالاست و میتوانید این حالت را در ادامهی روز داشته باشید.
• همچنین قبل از خواب، زمانی که آمادهی خوابیدن هستید؛ سعی کنید که این احساسات را در قلبتان احساس کنید و با این حالت وجودی به خواب بروید. این روش تأثیر بسیاری بر ناخودآگاه شما خواهد گذاشت.
به نظر شما چگونه میتوان هر چه بهتر احساسات و عواطف خود را شناخت و آنها را با احساساتی والا جایگزین کرد، تا تأثیری هر چه بیشتر بر ماتریکس الهی و دنیای پیرامون خود داشته باشیم؟ نظرات خود در مورد ایده مطرح شده در این مقاله را، با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
برای ثبت نظرات خود، به پایین صفحه مراجعه فرمایید.